به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روابط عمومی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ویژهبرنامه «عصر کتاب طهران» برای گرامیداشت تلاشهای استاد سیدعبدالله انوار و احمد مسجدجامعی شب گذشته، جمعه 20 شهریور، با حضور چهرههای فرهنگی مانند رضا داوری اردکانی، حجتالاسلام دعایی، سیدمحمد بهشتی، لوریس چکناواریان، مهدی محسنیانراد، ساعد باقری، اسدالله امرایی، سهیل محمودی و... در باغ موزه هنر ایرانی برگزار شد.
احمدرضا مؤمنی، مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۰ و رئیس فرهنگسرای عطار نخستین سخنران این برنامه بود که با اشاره به تالیفهای گوناگون استاد انوار از تلاشهای او و احمد مسجد جامعی که هر دو اهل کتاب و تهرانشناسی هستند، قدردانی کرد.
با کتاب بودن بهترین زندگی است
سپس رضا داوریاردکانی درباره وجوه مشترک استاد انوار و احمد مسجدجامعی گفت: این دو بزرگوار گرچه اختلافهایی با یکدیگر دارند ولی وجوه عمده مشترکی نیز دارا هستند. این دو بزرگوار هم تهرانشناس و هم بافرهنگ و مظهر فرهنگ هستند. استاد انوار گرچه اهل علم و سیاست است و میتوانست به این حوزه نیز وارد شود، ولی گوشه کتابخانه را ترجیح داد. برخی این کار را گذشت میدانند. ولی در واقع، با کتاب بودن بهترین زندگی است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: مسجد جامعی از یک خاندان روحانی و علاقهمند به فرهنگ و صاحب فرهنگ است. خدمتی که وی به کتاب، کتابداری، سینما، فرهنگ و هنر کرد، ایشان را در زمره خادمان فرهنگ قرار داد.
رئیس فرهنگستان علوم ایران، درباره علت به کارگیری لفظ «بافرهنگ» گفت: فرهنگ از زندگی مردم جدا نیست. حیوانات اجتماعی هستند و اجتماعی زندگی میکنند اما روابط و مناسباتی دارند که طبیعی است. مردم با فرهنگ زندگی میکنند. ولی برخی از افراد نگهبان و مظاهر فرهنگ هستند که فرهنگ با وجود آنها شناخته میشود.
وی در ادامه گفت: ترکیب «فرهنگسازی» اشتباه نیست. اما فرهنگ یک اصل و بنیاد و باطنی دارد که نمیتوان آن را تعلیم کرد. بعضی از افراد هستند که فرهنگ را بنیان میکنند. بعضی افراد از پاسداران فرهنگ هستند و فرهنگ در آنان دیده میشود. علامت آنان نیز عشق است. در فرهنگسازی میتوان آداب را آموخت اما برای نمونه نمیتوان به کسی تعلیم کرد که انس او با کتاب باشد.
داوریاردکانی در پایان گفت: مسجدجامعی بنایی در قرآنپژوهی و چاپ قرآن و کتابهای نفیس دینی گذاشت که همه ماندگار شدند. ایشان شخصی پیشبین و آیندهنگر است.
باید قدر استاد انوار را دانست
مهدی محسنیانراد نیز درباره استاد انوار گفت: وقتی زندگینامه علمی انوار را دیدم، متوجه شدم کتابهای ایشان به گونهای نیست که آنها را یک بار خرید و خواند و در کتابخانه گذاشت. کتابهای استاد، خدمتهای طولانی و فراوانی به خواننده میکند. در دنیای امروز که افراد حوصله بلندخوانی ندارند، باید قدر کسانی مانند استاد انوار را بیشتر دانست.
این محقق و استاد دانشگاه در ادامه درباره احمد مسجدجامعی گفت: سالهای سال است که مقامات ارشاد را میشناسم. برخی از آنها خضوع و خشوعی از خود نشان میدهند که در پشت آن یک تکبر سنگین نهادینه شده است. من تاکنون افراد بسیاری را مانند مسجدجامعی ندیدهام که چنین خضوع واقعی داشته باشند.
مسجدجامعی به شهر خود خدمت میکند
حجتالاسلام محمود دعایی یکی دیگر از سخنرانان این برنامه بود که گفت: ساحت دانش استاد انوار آنقدر وسیع است که نمیتوان آن را به سادگی شرح داد. مسجدجامعی تواضع زیادی دارد که آن را ناشی از پختگی و دارا بودن بسیاری از مکارم میدانم. درخت وقتی میوهاش سنگینتر باشد، متواضعتر میشود.
وی درباره اهداف متعدد مسجدجامعی از بنیان گذاشتن تهرانگردی گفت: ایشان هر جمعه یکی از محلههای تهران را برای بازدید انتخاب میکنند و پیش از رفتن به آنجا، ابتدا مفاخر آن منطقه را شناسایی میکنند. حتی گاهی به سراغ شخصیتهای گمنام میروند. ایشان اصیلترین عنصر تهرانی است که به شایستگی به شهری که در آن زیست میکند، خدمت میکند.
احمد محیط طباطبایی نیز گفت: برخی موضوع تهرانشناسی را در حوزه جغرافیا بررسی کردند و برخی از دید فرهنگ عامه و قصههای بومی. مدیریت شهری در عرصه خدمات شهری همواره مطرح بوده است. مسجدجامعی همواره از زوایه فرهنگ به شهر نگاه میکند.
گاهی مسئولان حساسیت خود را نسبت به مشکلات از دست میدهند
ساعد باقری سخنان خود را با خواندن شعری آغاز کرد و گفت: من اولین بار استاد انوار را در مجلس موسیقی دیدم. آنقدر ابراز شادمانی ایشان برایم چشمگیر بود که بسیار در دلم نشست.
این شاعر افزود: گاهی مسئولان آنقدر مشکلات مردم را میشنوند که حساسیت خود را از دست میدهند. ولی ما در کدام مسئله بود که با احمد مسجدجامعی صحبت کردیم و ایشان کاری برایمان نکرد؟
مردی از اهل فرهنگ که به عالم سیاست رفت
سهیل محمودی نیز گفت: آنجا که اسم هم نسلهای استاد میآید، توان سخن گفتن نیست. ما سالها مسئولان فرهنگی مختلفی داشتیم که وقتی از کار بیرون میرفتند، اگر دوباره باز میگشتند، مردم آنها را نمیپذیرفتند. گرچه برعکس این ماجرا کم است ولی همین عده محدود اثرگذار هستند. احمد مسجدجامعی از جماعت بافرهنگی بود که بعد به سیاست وارد شد.
تهران بیش از حد بزرگ شده است
استاد عبدالله انوار با توضیحی درباره ماجرای ورودش به عالم کتاب و تاریخ گفت: من همواره در این فکر بودم که تهران دارد بیش از حد بزرگ میشود. این شهر مرض سرطانی گرفته است. پس تصمیم گرفتم نقاط مختلف آن را بهتر بشناسم. گاهی روزی 30 کیلومتر پیاده در تهران راه میرفتم و فیش مینوشتم.
حس فرهنگی در تهران گم شده است
احمد مسجدجامعی، آخرین سخنران این برنامه بود که گفت: حس و روح فرهنگی در تهران گم شده است. من در تهرانگردیهایم تلاش کردم نشان دهم که در کنار جسم تهران، جان تهران نیز وجود دارد. نماد و روح این شهر، استاد انوار است. استاد انوار کتابدار هستند. ولی در همین چند سال اخیر که نام رشته کتابداری را حذف کردهاند، به راحتی میتوان تحلیل کرد که سرنوشت علم به کجا میرود.
وی افزود: حول محور دلسوزیها و خردمندیها بوده است که شهرها ساخته میشدند. ما به جان این شهر بیشتر نیاز داریم. گاهی بناها یا جاده برای افراد در اولویت قرار دارد. آنچه امروز گم شده، انسان است، حتی با همان صورت ظاهری و فیزیکی. امید دارم هر روز بتوانیم به وجوه انسانی شهر و شهرنشینی توجه بیشتری داشته باشیم.
این مراسم با رونمایی از دو کتاب «سلسبیل» و «طهرانیها» و ارائه هدیه از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به احمد مسجدجامعی و استاد سیدعبدالله انوار به پایان رسید.