به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، پنجمین اثر مکتوب حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) است که در سال 1354 به چاپ رسیده است. جلساتی که در ایام ماه مبارک رمضان، 1353 شمسی، برگزار و پلیکپیهایی که به مستمعین داده میشد ـ محتوی خلاصه مفاهیم و ترجمه آیات ـ دستمایه اصلی تنظیم این اثر مکتوب بود.
صوت این جلسات پس از چهل سال، پیادهسازی و با طی مراحل تطبیق و تحقیق و انجام امور فنی درج علائم نگارشی ازسوی انتشارات مؤسسه جهادی(صهـبا)، در سال 1392 به چاپ رسید و تصویری تازه و زنده از عمق تلاش حضرت آیتالله خامنهای، این احیاگر معارف قرآنی، برای مخاطبان معارف دینی و قرآنی ترسیم کرد.
مقدمه کتابی که معظمله در سال 54 در توضیح ضرورت و چگونگی ارائه این مباحث، یادداشت کرده بودند، عیناً در ابتدای این کتاب نیز آورده شده است. مقدمهای که نشانگر عمق نگاه نو، بدیع و جامعالاطراف و افق وسیع دید این دانشمند معزّز و استاد گرانقدر به قرآن و معارف اعتقادی اسلام است. مقدمهای که پس از مطالعه، بابی جدید در شناخت معارف قرآنی برای خواننده میگشاید. برخی از شاخصههای معظمله در ارائه مباحث و منظر نگاه ایشان به موضوعات، که خود در مقدمه به آن اشاره داشتهاند، بدین شرح است:
نخست اینکه قرآن در نگاه و باور ما به عنوان مبنا و سند اصلیِ دریافت معارف اعتقادی اسلام شناخته شود. نگاه مسلمانان به قرآن باید اصلاح شود. از سطح تیمن و تبرک و تلاوت روزانه و مطالعه ترجمه بیاید به سطح پاسخگوی ضروریترین نیازهای انسان و جوامع بشری؛ بشود راهنما و هادی انسان و جامعه طالب سعادت.
دوم اینکه در مطالعه آیات قرآن و فهم معارف اعتقادی اسلام به دنبال شناخت تکالیف و تعهدها باشیم. عدهای معارف اعتقادی اسلام مانند توحید را به خطا چنان ترسیم میکنند که از محدوده فکر و اندیشه خارج نمیشود؛ اصلاً میگویند اعتقادات مربوط به حوزه فکر است. در صورتی که آیات قرآن دستورات بسیاری را پس از طرح مسائل اعتقادی برای مؤمنین تشریح میکنند.
سوم اینکه مفاهیم اصلی مطرح در قرآن علاوه بر تعهدات فردی، تکالیف اجتماعی را در بر میگیرد. در بیان روشنتر قرآن درصدد ترسیم یک نظام اجتماعی است که بر پایههای معارف اعتقادی اسلامی بنا شده است و این یکی از وجوه ممتاز نگاه معظمله به قرآن و معارف اعتقادی است.
ایشان به خوبی ضرورت ترسیم اسلام به عنوان یک مکتب و مسلک اجتماعی را بهویژه در عصر حاضر درک کردهاند و این حقیقت مغفول را به خوبی طی این بیستوهشت جلسه، در خلال طرح مباحث توحید و نبوت و ولایت برای مستمعین بازگو میکنند.
چهارم اینکه بازتعریفی از معارف اسلامی دارند. معارفی که آگاهانه یا جاهلانه توسط دشمنان مغرض یا دوستان ناآگاه از مفهوم حقیقی خالی شده بود. معارفی که به جای برانگیزانندگی و ایجاد حرکت در مسلمانان و جامعه اسلامی دعوتکننده به سکونها و رخوتها شده بود. از این جمله است مفاهیم تقوا، انفاق، اقامه صلات، توکل، صبر، ذکر، دعا و تضرع.
پنجم اینکه سعی بر ترسیم معارف اعتقادی اسلام در قالب طرحی کلی و نظامی هماهنگ و مسنجم دارند و هر اصل را به مثابه ستونی از ستونهای بنای استوار دین میدانند.
و در آخر چنین مینگارند: «در این سخنرانیها کوشیده شد که مهمترین پایههای فکری اسلام، از سازندهترین و زندهترین ابعادش، در خلال آیات رسا و روشن قرآن جستجو شود و آنگاه ضمن تشریح تبلیغی که شیوه تدبر و تعمق در قرآن را به شنوندگان بیاموزد، پایههای مزبور در این آیات، مشخص و نشان داده شود.»