فاطمه کریمنژاد، روانشناس بالینی و پژوهشگر در گفتوگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در ارتباط با تأثیر و آسیبهای شبکههای اجتماعی بر زنانخانهدار گفت: متأسفانه خانهدار بودن در نگاه برخی از خانمها نقش و جایگاه ویژهای نیست وصرفاً در کارهای روزمره مثل پخت وپز و شست و شو و... خلاصه میشود، این میتواند ناشی از عدم شناخت نسبت به موقعیت و وظایف و ارزشهای یک خانم خانهدار باشد که بعضاً از سوی اجتماع و خود فرد نادیده گرفته میشود؛ گاهی اوقات نارضایتی از موقعیت، باعث بیانگیزه و بیبرنامهشدن درزندگی روزمره میشود.
هویتهای مجازی برای فرار از محیط واقعی
وی افزود: وقتی برای زندگی روزمره برنامهریزی نباشد اوقات بیکاری فرد زیاد میشود، برای پرکردن این اوقات ناخودآگاه جذب فضای مجازی میشود، گاه انسان ساعتی از روز توانمندتر و علاقهمندتر بهانجام فعالیت است که این ساعت، ساعت کیفی ماست. زمانیکه فرد نسبت به ساعت کیفیاش شناخت نداشته باشد آن را به بطالت میگذارند؛ اشتغال بهکارهای سرگرمکننده، پناهبردن به شبکههایمجازی، تلویزیون، تلفن و... برنامهریزی و مدیریت زمان یکی از راهکارها برای رهایی از بهدام افتادن در شبکههای مجازی است.
نقش بنیادی بانوان در بطن جامعه
کریمنژاد ادامه داد: زنان به دلیل ویژگیهای خاص شخصیتی خود و تفاوتهای جنسیتی با مردان در زمینههای گوناگون، نقش بسیار حساس و مهمی در تأمین سلامت و بهداشت روانی خانواده بر عهده دارند؛ تولید نسل، پرورش بدنی و پرورش روانی کودکان، پرستاری، تأمین آرامش خانواده، انتقال فرهنگ و زبان، تأمین روانی مرد، اقتصاد خانواده و ... کارکردهایی است که مختص زن است.
وی افزود: یکی ازاساسیترین وظایف یک خانم، تأمین آرامش خانواده و تولید و تربیت صحیح نسل است؛ دراسلام هم این موضوع بسیار تأکید شده است، تربیت یک فرزند باید از 20 سال قبل از تولد صورت گیرد به این معنی که خود والدین باید از سلامت روان و تربیت صحیح برخوردار باشند، تا یک فرد سالم از لحاظ روحی و روانی به اجتماع تحویل دهند؛ همه این موارد تأییدکننده نقش کلیدی و تأثیرگذار یک زن چه خانهدار و چه شاغل است.
کریمنژاد اضافه کرد: متأسفانه امروزه در دنیای ماشینی و شهری که والدین فرصت چندانی برای صرف وقت با فرزندانشان ندارند و از طرف دیگر تک فرزندی بودن خانوادهها، والدین سادهترین راه را برای سرگرم کردن فرزندانشان انتخاب میکند؛ استفاده از ابزارهایی همچون تلفن همراه، لپ تاپ، رایانه شخصی و اینترنت را در اختیار فرزندشان قرار میدهند تا او در اتاق خود به کار با آنها مشغول شود؛ حال آن که فرزند تنها از نظر فیزیکی در محیط امن خانه به سر میبرد ولی در عمل از طریق این وسایل بهویژه اینترنت به دنیایی به مراتب بزرگتر از محیط پیرامونش قدم میگذارد و با چیزهایی مواجه میشود که بسیاری ازپدران و مادران از وجود آنها آگاه نیستند.
فضای مجازی؛ شمشیر دولبه
این روانشناس بالینی تأکید کرد: شبکههای اجتماعی همانند یک تیغ دو لبه عمل میکنند، هم مزایا و هم معایب دارند؛ بهطورمثال فرد با یک کلیک انبوهی از دادهها و اطلاعات را بهدست می آورد، ارتباطات بسیار سهل و آسان شده، تبادل اطلاعات در کوتاهترین زمان ممکن صورت میگیرد و بهجرأت می توان گفت: بُعد زمان و مسافت در شبکههای مجازی از بین رفته، اشتراکگذاری اطلاعات و در دسترس بودن و اتصال به تلفنهمراه و... از جمله ویژگیهای مثبت شبکههای مجازی بهشمار میروند.
وی ادامه داد: اما از سوی دیگر اعتیاد به شبکههایمجازی میتواند منجر به اختلال در زندگی افراد شود؛ اولین ویژگی اعتیاد به شبکههای اجتماعی اتلاف وقت است؛ همه ما با یک پدیده به نام زمان طرفیم که در دنیای بیرون کمی است به این معنی که یک ساعت در هر کجای دنیا شصت دقیقه محسوب میشود که همین پدیده کمی در درون ما تبدیل به یک پدیده کیفی میشود؛ بههمین دلیل است که گاهی اوقات یک ساعت از نظرمان سه ساعت و یا برعکس میگذرد، افرادی که اعتیاد به شبکههای اجتماعی دارند متوجه گذشت زمان نمیشوند شاید نیم ساعتی که تصمیم به گشتوگذار در شبکههای اجتماعی دارند، ناخودآگاه بیش از دو سه ساعت زمان صرف شده بدون اینکه متوجه باشند.
وی اشاره کرد: از آنجا که ذهن انسان گرایش به راحتطلبی و سهولت در دریافت اطلاعات دارد، در دسترس بودن اطلاعات با یک سرچ ساده به مرور باعث کاهش تمرکز و فعالیتهای ذهنی و ضعف حافظه در به یاد آوردن اطلاعات را به همراه دارد؛ طبق پژوهشهایی که در این حوزه صورت گرفته، استفاده بیش از حد از شبکههای مجازی و اینترنت منجر به کاهش فعالیت روزانه، بیاعتمادی، کاهش ارتباط چهره به چهره، کنارهگیری اجتماعی و کاهش فعالیتهای اجتماعی میشود.
تأثیرات منفی فضاهای مجازی بر فرهنگ و ارزشهای اسلامی جامعه
این پژوهشگر بالینی در رابطه با پیامدهای منفی این شبکهها بر روی بانوانخانهدار تصریح کرد: دیوارهای فرهنگ و ارزشهای ما نفوذپذیراست، در بین اختراعات بشر اینترنت و فضاهای مجازی بیشترین تأثیر را بر روح و روان انسان گذاشتند؛ فضاهای مجازی با قدرت جذب بالا بر هویت و سبک زندگی افراد نفوذ کردند؛ بهوجود آمدن هویتهای جعلی در شبکههای مجازی و فاصله گرفتن از واقعیت یکی از همین موارد است.
وی افزود: فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی تکنیکها و امکاناتی را در اختیار فرد میگذارد که به آنها امکان میدهد تا تصویری مطلوب و قابل پذیرش از خود ارائه کنند؛ بطوری که کاربران ممکن است در این مکان، توصیف مجازی از ویژگیهای رفتاری و شخصیتی خود ارائه دهند که با ویژگیهای واقعی آنها تفاوت بنیادی داشته باشد که این امر میتواند موجب بهوجود آمدن هویت کاذب یا هویت موقت(آنی) در افراد بشود.
کریمنژاد تصریح کرد: گاهی اوقات افراد برای فرار از واقعیتهای زندگی، تنشها و اضطرابهایشان به این فضا پناه میبرند؛ داشتن یک سیستم حمایتی در کاهش احساسات ناشی از این تنشها و استرسها مؤثر است، در گذشته این سیستم حمایتی متشکل از اعضای خانواده، دوستان، همسایهها و... بود اما در حال حاضر گروههای مختلفی که در شبکههای مجازی شکل می گیرد این نقش را عهدهدار هستند، گروههایی که بعضاَ متشکل از افراد ناشناس و هویتهای جعلی است.
وی ادامه داد: چند وقت پیش خیلی اتفاقی نگاهم به گروههای پیامرسان یکی از دوستانم افتاد، گروهی بهنام «سنگ صبور» نظرم را جلب کرد، راجع به این گروه سوأل کردم، پاسخی که شنیدم بسیار جالب و قابل تأمل بود؛ گروهی متشکل از خانمهای متأهل که هیچ یک از اعضا شناختی از هم ندارند و صرفأ در این گروه به درد دل کردن و طرح مسائل و مشکلات و راهنمایی کردن یکدیگر میپردازند؛ قطعأ عضویت در چتها و انتظار حمایت از افراد مجازی جایگزین ارتباط چهرهبهچهره و درک و همدلی کلامی نمیشود و چه بسا راهکارهایی که در این فضاها داده می شود با سوگیری و غرضورزی همراه باشد.
کاهش ارتباطات فیزیکی به نفع ارتباطات کاذب
وی ادامه داد: چیزی که برایم جالب بود اینکه چه چیزی باعث میشود که افراد جذب این قبیل گروهها شوند؛ شاید عدم صمیمیت با اعضای خانواده، بیاعتمادی به اطرافیان، ترس از قضاوت، ترس از طرد شدن و مسائلی از این قبیل. متأسفانه ارتباطات فیزیکی واقعی به نفع ارتباطهای آنلاین در حال کاهش هستند؛ در نتیجه، این امر به روابط اجتماعی بیشتر اما ضعیفتر منجر میشود، شبکههای به ظاهر اجتماعی در بیشترمواقع باعث انزوای افراد میشوند.
تأثیرآسیبهای نو پدید بر زندگی برخی از کاربران زن
کریمنژاد در ادامه اشاره کرد: یکی از تأثیرات آسیبهای نو پدید بر اعتقادات، از بین بردن قبح بعضی از رفتارهاست، بهعنوان مثال در نظر بگیرید خانمی که با پایه و اساس مذهبی بدون آگاهی و شناخت کافی وارد این شبکههای اجتماعی میشود، این خانم در خانوادهای تربیت شده که ارتباط با نامحرم برایشان یک قبح و دارای حد و مرز است، حال این کاربر ناخودآگاه عضو گروهی میشود که میبیند چند آقا هم عضو این گروه هستند، اوایل شاید حضور در این فضا برایش سخت باشد و تابع تابوهایی است که در ذهنش شکل گرفته؛ بعد از مدتی با مشاهده گفتوگو و ارتباط سایر اعضا این مسئله برایش عادی میشود و کم کم قبح این مسئله در فضای مجازی برای او هم شکسته میشود، بعضی از رفتارها در فضاهای مجازی مثل صدا کردن با نام کوچک، کلمات محبتآمیز، ابراز احساسات، روابط درون گروه را به سمت صمیمیت و ارتباط بیشتر سوق میدهد؛ خصوصا در افرادی که خلاء محبت و صمیمیت را در زندگیشان احساس میکنند.
عواقب بازداری عواطف درونی آقایان در زندگی خصوصی
وی تصریح کرد: متأسفانه بازداری هیجانی در مردهای ایرانی با توجه به فرهنگ ما زیاد است و آقایان در بیان و ابراز احساساتشان ناتوان هستند، در حالی که اولویت یک زن در ارتباط نیاز به محبت و تعلقپذیریست؛ خلأ این نیاز در زندگی زناشویی فرد را جذب محیطهای مجازی میکند که این نوع ابراز احساسات از سوی افرادی با هویت جعلی به وفور یافت میشود.
وی افزود: گاهی اوقات به صفحات مجازی افراد پرطرفدار نه صرفأ مشهور و معروف بلکه افراد عادی که بازدید کننده صفحاتشان فراوان است سرمیزنم، برایم جالب است که اکثر این افراد لحظات شیرین و خوش زندگیشان را به اشتراک میگذارند؛ سفر به جاهای مختلف داخل و خارج ایران، مناسبتهای مختلف زندگی، زوایای مختلف منزل لوکس، هدیههای متنوع، مهمانیها و ... این بهمعنای زندگی بدون مشکل و ایدهآل این افراد نیست اما خانمی را در نظر بگیرید که به واسطه یک گوشی تلفن همراه به همه این صفحات دسترسی دارد در حالی که در خانه کوچکی اجارهنشین است، همسرش توانایی فراهم کردن امکاناتی در این حد را ندارد، یا اصلا مناسبتهای مختلف زندگی مشترکشان را بهواسطه مشکلات و دغدغههایش بعضی اوقات فراموش میکند و... چه اتفاقی میافتد؟ دست به مقایسه میزند و زندگی حقیقی خود را با زندگی مجازی دیگری مقایسه میکند، کم کم این انتظارات شکل میگیرد و با گذشت زمان تبدیل به مطالبه میشود و در صورت بروز این مطالبه و برآورده نشدن آن زمینه بروز یک بحران در زندگی مشترک فراهم میشود و در صورت سرکوب این خواسته و انتظار مشکلات روحی و جسمی گریبانگیر فرد خواهد شد.
وی ادامه داد: فعالیت بیش از اندازه و بدون شناخت و آگاهی از شبکههای مجازی میتواند مشکلاتی را برای خانوادهها به وجود آورد از جمله تأثیر بر روابط زناشویی بهصورت منفی و افزایش ناسازگاریها و بالارفتن طلاق، افزایش بیاعتمادی و دروغگویی بین اعضای خانواده، کاهش ارتباطهای کلامی و چهرهبهچهره کاهش ارتباط بین والدین و فرزندان و کوتاهی در انجام وظایف مربوط که از جمله این موارد است.
هشدار به خانمهای خانه دار
کریمنژاد در بیان تأثیرات منفی شبکههایمجازی بر افراد خصوصأ زنان خانهدار اظهار کرد: استفاده مداوم از اینترنت و شبکههای مجازی باعث افزایش وزن، غفلت از انجام کارهای روزمره از جمله خرید کردن، بهداشت بدنی، مراقبت از کودکان و مانند آن میشود و همچنین موجب بیفعالیتی و محدودیت روابط رویارویی و به دنبال آن بروز مشکلات روحی و روانی است؛ بیفعالیتی و نداشتن چالش در زندگی خصوصأ در زنان خانهدار، میتواند منجر به بروز افسردگی شود.
وی افزود: در گذشته نه چندان دور یک خانم خانهدار به کلاس آشپزی و ورزش و انواع هنرها میرفت و ارتباط چهرهبهچهره داشت که میتوانست منجر به تشکیل گروههای دوستی و حمایتی شود اما در حال حاضر هرچه را بخواهد با یک سرچ ساده در گروههای متفاوت بهدست میآورد، بدون اینکه زمانی را در فعالیتهای اجتماعی سپری کند، زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی از دست میدهد و با ورود به این فضا، بهتدریج دچار افسردگی و مشکلاتی از این قبیل میشود.
رهایی از بند اعتیاد به شبکههای اجتماعی
کریمنژاد در رابطه با چگونگی استفاده صحیح از دنیای مجازی بیان کرد: اولا باید تمایل به شبکههای مجازی از پایه و اساس مورد بررسی قرار گیرد؛ باید دید چه کمبودها و خلأهایی در زندگی حال یا گذشته فرد وجود دارد که باعث تمایل و سوق پیدا کردن به این فضاها میشود؛ پایهریزی شخصیت افراد در خانواده صورت میگیرد، نیازهای اساسی فرد از جمله؛ محبت، حمایت، همدلی، توجه و پذیرش و... زمانیکه بهدرستی برآورده نشود، این کمبودها در بزرگسالی به نوعی دیگر بروز میکند؛ بطور مثال عدم توجه کافی والدین به فرزندانشان نیز میتواند یکی از دلایل روی آوردن آنها به چنین شبکههایی باشد؛ تحقیقات نشان داده، کسانی که از اینترنت کمتر استفاده میکردند ارتباط بیشتری با مادر و دوستان خود داشتند.
وی افزود: افرادی که به دنبال هویت جعلی هستند و برای فرار از واقعیت به دنیای مجازی پناه میبرند، در شکلگیری شخصیت دچار اشکال هستند این قبیل افراد بهصورت ریشهای باید در صدد رفع مشکلاتشان اقدام کنند؛ نظارت زوجین بر رفتار یکدیگر و خود کنترلی خانوادهها به دور از سوءظن و تجسس هم باعث کنترل و پیشگیری از خطرات ناشی از استفاده نابهجا از این محیطهای مجازی است و در سطح گستردهتر مهمترین اقدام دادن شناخت و آگاهی نسبت به خطرات این قبیل فضاهاست؛ آموزش و آگاهسازی خانوادهها در خصوص فرصتها و تهدیدات این شبکه اجتماعی و استفاده از فرصتهای رسانهای با بهرهگرفتن از روشهای نوین پیامرسانی و تبلیغ تولید سریالها و فیلمهای تلویزیونی و سینمایی و پخش پیامهای کوتاه صوتی و تصویری از رسانه ملی در راستای آگاهسازی عمومی میتواند مؤثر واقع شود.
معصومه هرمزیان