به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، متن کامل یادداشت اختصاصی جعفر مهراد بنیان گذار پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) وچهره ماندگار علم اطلاعات و دانش شناسی برای مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ادامه می خوانید:
سیستمها و موسسات آموزش عالی فعلی، در مقایسه با 20 یا 40 سال قبل بسیار متفاوتند. به طور کلی آموزش عالی تغییرات چندی را تجربه کرده است که در آن بین، فرآیندهای بینالمللی ساز، جهانی شدن، افزایش تعداد دانشجویان وتجاری سازی علم و فناوری از همه آشکارتر است.
در سال 1970 میلادی، تعداد 47 میلیون دانشجو در دانشگاههای کشورهای مختلف جهان تحصیل میکردند. این رقم در سال 2012 به بیش از 200 میلیون نفر بالغ شده است که تنها شامل 4 درصد کل جمعیت جهان از سن 15 به بالا است. در حالی که پیشبینی میشود تعداد دانشجویان دانشگاهها تا 25 سال آینده، به 660 میلیون نفر برسد.این رقم 10 درصد جمعیت جهان را از سن 15 سال به بالا در بر میگیرد.
توسعههای عمده در سطح جهان، در زمینههای اقتصادی و اجتماعی، در جریانات آتی جهانی افراد و اندیشههای تاثیری مهم میگذارد. شناخت این جریانات و آماده شدن برای طیفی از سناریوهای جدید در آموزش عالی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران اهمیت دارد.
در چند دهه آینده آموزش عالی، بسته به اکوسیستمی که در آن عمل میکند، در مسیری نامتعادل و با سرعتهای مختلف راه خود را ادامه خواهد داد. تعدادی از این عوامل، از فناوری گرفته تا شهرنشینی و اینکه این عوامل چگونه در سالهای پیش رو تجلی پیدا خواهند کرد، ماهیت آموزش عالی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در طول دهههای آینده روندهای بزرگی که آموزش عالی را در سطح جهان متاثر خواهد ساخت مربوط است به ترکیبی از نتایج حاصل از گذشته، نگرش دولتها، جوامع مدنی و نیروهای کار و نیز خود موسسات آموزش عالی که باید بر این تغییرات مدیریت کنند.
برخی از کشورها راه حلهای کافی و مناسبی برای مسائلی مانند کاهش و پیرشدن جمعیت پیدا نکردهاند و این تغییرات جمعیتی تاثیرات دراز مدتی بر بهرهوری، حرکت و پویایی اجتماعی دارد. توانمندسازی افراد بسیار پراکنده است و در نتیجه طبقات متوسط که بیشتر نیز در حال رشد و توسعه است بر تصمیماتی که در بخشهای سیاسی و کسب و کار اتخاذ میشود، تاثیر میگذارد.
تصمیمات سیاسی و تجاری غالبا با تقاضاهای افراد جامعه رابطه تنگاتنگ دارد. تاثیر فناوری نوین، به سرعت کیفیت زندگی میلیونها انسان را به ویژه در محیطهای روستایی و دوردست تغییر داده است. پذیرش ابزارهای جدید، هنجارها و قراردادهای اجتماعی که مدتها با آن خو گرفتهایم، تغییر می دهد.
تاثیر جهانی شدن به آموزش پیوسته استمرار دارد. آموزش عالی تا حدود زیادی از نظر جهانی به هم پیوسته و به تمایلات سیاسی دولتها بستگی دارد. هزینه کرد دولتها در آموزش عالی رو به کاهش گذاشته است برای مثال حتی درکشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه(OECD) این کاهش به وضوح مشاهده میشود. هزینهکرد کشورهای عضو در سال 2000 میلادی به طور متوسط 75 درصد بوده که در سال 2011 میلادی به 69 درصد کاهش یافته است.
از طرف دیگر مشارکتهای دانشجویان در ارتباط با آموزش عالی به سرعت رو به افزایش گذاشته است. سرمایهگذاران دولتها در تحقیق و توسعه در مقایسه با تحقیقات بنیادی بیشتر معطوف به تحقیقات کاربردی شده است. به نوبه خود پروژههای«علم بزرگ» به طور فزایندهای توسط صنایع، پشتیبانی مالی میشود. تنشهای فزاینده سیاسی و نظامی در مناطق مختلف جهان به اجبار چشمانداز آتی را تحت تاثیر قرار داده است و از جمله بودجه آموزش عالی این کشورها را با خطرات جدی مواجه کرده است.
در نگاهی اجمالی به چند دهه آینده تعدادی مولفه مهم وجود دارد که آموزش عالی بینالمللی را متاثر خواهد ساخت. آموزش عالی به ویژه در کشورهای نوظهور اقتصادی و در حال توسعه گسترش خواهد یافت. تا نیم قرن بعد بسیاری از کشورها نرخ رشد بیش از 50 درصد را تجربه خواهند کرد. این بدین مفهوم است که تقاضا برای آموزش عالی که سابق بر آن تامین نشده بود، در این کشورها مانند چین، هند، برزیل و اندونزی برآورده خواهد شد.
علاقه و اشتها برای ادامه تحصیل در خارج البته در مقایسه با اواخر دهه 1990 میلادی تا اواسط دهه 2000 میلادی با نرخ رشد کمتر ادامه خواهد داشت. مبادلات کوتاه مدت مانند برنامه «اراسموس»(برنامه اتحادیه اروپا برای آموزش، تربیت،جوانان و ورزش) یا حرکت بینالمللی «آ.س.آن» برای دانشجویان به احتمال زیاد تقویت خواهد شد.کریدورهای جدیدی برای مطالعه در خارج به وجود خواهد آمد و این برنامهها پیشتر جهتهای دوگانه خواهد داشت(مثل دانشجویان آمریکایی مکزیکیتبار شاغل به تحصیل درمکزیک و بالعکس) یا برنامه بین مرزی آلمان و لهستان. تا حدود این توسعهها با گشودن کانالهای جدید فعالیتهای اقتصادی و علمی از نقش فزاینده جمعیتهای خارج از کشور نشات خواهد گرفت.
بسیاری از کشورها که از آنها به عنوان قطب علمی برای دانشجویان بینالمللی یاد میشود یا به فعالیتهای خود ادامه خواهند داد و یا از گروههای دانشگاههای پذیرنده دانشجوی بینالمللی حذف خواهند شد. کشورهای که در جذب دانشجوی بینالمللی موفق بوده به احتمال زیاد موقعیت رقابتی خود را حفظ خواهند کرد اما در عین حال این کشورها با رقابت کشورهایی مانند چین، روسیه، مالزی و سنگاپور مواجه خواهند شد.
آموزش عالی مانند بسیاری از صنایع خدمات – محور در سطح جهان به هم پیوسته و در هم تنیده است. چیزی که در یک حوزه اتفاق میافتد جاهای دیگر را متاثر میسازد. تا چند دهه دیگر آموزش عالی با صنایع مرتبط با خود مانند رسانهها، ارتباطات را دور و خدمات حرفهای بیش از پیش ارتباطات خواهد داشت.
استنباط من آن است که تولید دانش در مقایسه با حال حاضر توسط بازیکنان بینالمللی تحت تاثیر قرار خواهد داد. مهمتر آنکه کوششهای علمی شامل پروژههای «علم بزرگ» با همکاریهای فراصنعتی بینالمللی انجام خواهد شد. نتیجه آنکه تمرکز احتمالی پذیرش، انتخاب مقصد دانشجویان دکتری بینالمللی و ظرفیت پژوهشی بسیاری از موسسات را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
اعتبار بخشی و کیفیت، استاندارد شده و احتمالا بین کشورهایی که توافقنامههای علمی امضا کرده اند، همگن و یکنواخت خواهد شد.این حرکت، به نوبه خود تحرک و پویایی دانشجویان بینالمللی بیشتر خواهد کرد.