چهار برش از زندگی «محسن حاجیحسنی کارگر»
گروه فعالیت‌های قرآنی: در آخرین مسابقه که شرکت کرد جایزه سفر به سرزمین وحی به او داده شد ... حالا همه قرآنی‌ها بی‌صبرانه منتظر بازگشت یوسف قاریان ایران هستند، البته این‌بار نه با آن لبخند همیشگی و تسبیح در دست، بلکه بازگشت بر تابوت شهادت محسن.
محسن حاجی حسنی کارگر با اینکه پس از درخشش در یک مسابقه قرآنی در سنین نونهالی، به حضور در مسابقات اهمیت نمی‌داد، در اوج جوانی در دو مسابقه شرکت کرد؛ حاصل مسابقات او، دو رتبه اول و یک رتبه دوم بود که در نتیجه برای تبلیغ قرآن به سفر حج رفت ... بعد از گذشت چند ماه از درخشش او، حالا همه قرآنی‌ها بی‌صبرانه منتظر بازگشت یوسف قاریان ایران هستند، نه ایستاده بر روی پایاهای خود با آن لبخند همیشگی و شاید تسبیح در دست، همه منتظر بازگشت تابوت محسن هستند.
برش اول
سال 1367 هست، سومین فرزند خانواده که آن روزها هنوز تشخیص جنسیت، مانند این روزها با کمک پیشرفت تکنولوژی ممکن نبود، به دنیا آمد، سومین و آخرین فرزند پسر خانواده، از همان کودکی راه خود را پیدا کرده بود، در آن روزها که مشهد یکی از قطب‌های مهم قرائت قرآن در کشور بود و خانواده او هم از قرآنی‌ها قدیمی مشهد بودند، گرایشش به سمت قرآن آغاز شد تا از سه سالگی تلاوت قرآن را شروع کرد.
با دیدن یک نوار کاست از استاد «شحات انور» و چهره این استاد بر روی آن نوار کاست، علاقه‌ای عجیب به این استاد پیدا میکند و حتی سعی هم میکند تا چهره‌اش را شبیه شحات انور قرآن کند و از همان کودکی سعی میکند تا با پوشیدن لباس قاریان مصری این شباهت را به اوج برساند.
