به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) زمانی که صحبت از بانکداری اسلامی به میان میآید، به طور معمول منظور اصلی از این مفهوم به درستی مشخص نمی گردد . شاید بتوان رایج ترین و مهمترین معنای مرتبط با مفهوم بانکداری اسلامی در بانکداری امروز را در شکل استراتژی آن جستجو کرد. اینکه یک بانک اسلامی است یا نظام حاکم بر فعالیتهای بانکی در یک کشور بر مبنای شریعت اسلام می باشد، مفاهیمی مربوط به ماهیت و نوع بانک است که در بانکداری متعارف در بسیاری از کشورها متدوال نیست. اما بانکداری اسلامی به معنای استراتژی در برنامه و رویکرد بسیاری از بانکهای دنیا دیده میشود.
یک بانک اسلامی میبایست تمامی استراتژیهای خود را بر همین اساس شکل دهد اما یک بانک غیراسلامی متناسب با بازار هدف و مشتریان خود میتواند از مزایای پیگیری استراتژی بانکداری اسلامی بهرهمند گردد . از سوی دیگر بانکداری شرکتی نیز چه در قالب مفهوم بانکداری جامع، چه به عنوان یک استراتژی مستقل از آن، یکی از مهمترین استراتژیهای بانکهای کشورهای دنیا به شمار میرود. حال اینکه یک بانک اسلامی باشد یا نباشد میتواند از این استراتژی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان شرکتی خود بهرهمند شود .
بدین ترتیب میتوان بانکداری اسلامی و بانکداری شرکتی را به عنوان دو استراتژی نوظهور در نظام بانکداری جهانی تعریف کرد که جایگاه ممتازی در تحقق اهداف بانکها و سودآوری آنها ایفا میکنند. این استراتژیها به شیوههای متفاوتی تحقق اهداف را میسر میسازند اما دارای اثرات متقابل بر روی هم هستند، این در حالی است که به دلیل نو بودن این دو تجربه، هنوز قدرت رقابتی و ابعاد عملیاتی آنها محدود و ناشناخته است.
این دو استراتژی همچنین با وجود چالشهای بسیاری که در پیش رو دارند، پتانسیلها ، بازار و فرصتهای بیشماری را در برابر بانکها قرار دادهاند و بازیگران بسیاری این دو استراتژی را به عنوان اولویتهای کاری خود برگزیدهاند؛ با این حال گستره به کارگیری این دو استراتژی تفاوتهای چشمگیری باهم دارد. بر اساس آمارها امروزه بیش از 400 بانک و موسسه استراتژی بانکداری اسلامی را در پیش گرفته اند و بر اساس پیشبینی سازمان بین المللی کمیسیون اوراق بهادار تا سال 2015 نیمی از جمعیت مسلمان ۱/۲ تا ۱/۶ میلیاردی در نهادهای مالی اسلامی جذب خواهند شد . از سوی دیگر پیگیری استراتژی بانکداری شرکتی در بیشتر بانکهای تراز اول در دستور کار قرار دارد. به این ترتیب بهرهمندی از استراتژی بانکداری شرکتی به صورت عامتر مورد استفاده است.
استراتژی بانکداری اسلامی و شرکتی دارای اشتراکاتی در رویکردها، برنامهها، ساختارها، مشتریان و.... هستند . مهمترین نقطه اشتراک آنها را می توان در بخش مشتریان جستجو کرد . تلاش برای پاسخگویی به نیاز شرکتهای اسلامی یا شرکتهای فعال در کشورهای اسلامی مهمترین زمینه نزدیکی این دو استراتژی به یکدیگر است که خدمات متقابل این دو را ممکن و میسر میسازند. بیتردید بانکی اسلامی که به استراتژی و ساختار بانکداری شرکتی توجه دارد بهتر میتواند در مسیر رضایت مشتریان خود از طریق پاسخگویی به نیازهای آنها گام بردارد. بانک غیر اسلامی که در بخشبندی خود به مشتریان اسلامی یا حضور در کشورهای اسلامی توجه دارد نیز بانکداری شرکتی خود را متناسب با نیازهای این بخش از بازار تعریف و اجرا مینماید. مهمترین چالش در بانکداری اسلامی مسائل مربوط به تطبیق خدمات بانکی با شرع مقدس اسلام است و این سئوال به ذهن متبادر می شود که آیا استراتژی بانکداری شرکتی میتواند در رسیدن به این تطابق کمک نماید؟
در پاسخ به این سئوال باید توجه کرد که استراتژی بانکداری شرکتی به عنوان یک استراتژی متناسب با فضای رقابتی، نیاز مشتریان را در صدر اولویتها قرار داده و درصدد است تا خود را با فضای کسب و کار در نظام مبتنی بر شریعت اسلام سازگار سازد. در این نظامها اسلامی بودن به عنوان یک متغیر تاثیرگذار محیطی در تدوین استراتژی بانکداری شرکتی مورد توجه قرار دارد. از سویی در کشورهای دارای نظام بانکداری متعارف، استراتژی بانکداری شرکتی و استراتژی بانکداری اسلامی در صورت وجود مشتریان مشترک (شرکتهای دارای ریشه و خواستگاه در کشورهای اسلامی یا الزامات فعالیت شرکتها در کشورهای اسلامی) میتوانند به نوعی با همزیستی و تعامل سازنده به نیازهای مشتریان پاسخ گویند.
مدیریت نقدینگی و ریسک مهمترین موضوعات نظامهای بانکی، مورد توجه استراتژی بانکداری اسلامی و شرکتی هستند . با این حال مسائل مربوط به مدیریت نقدینگی در استراتژی بانکداری اسلامی پیچیده تر از بانکداری متعارف است. این بدان معنا است که بانکداری متعارف می تواند از ابزارهای متنوع و متعدد بنا به ضرورت و نیاز مشتریان بهرهمند گردد در حالی بانکداری اسلامی با چالشها و محدودیتهای بیشتری روبرو است. لذا بانکداری شرکتی در این بخش مستمرا با خلاقیت و همراهی بیشتر و موثرتر برای یافتن راهکارهای مناسب تلاش می نماید.
به عنوان مثال از آنجا که یکی از چالشهای اصلی بانکداری اسلامی عدم تقارن اطلاعاتی در عقود مشارکتی است، بانکداری شرکتی میتواند با راهکارهای خود گام موثری در مدیریت این ریسک در بانکداری اسلامی بر دارد. بانکداری شرکتی با به کارگیری شیوههای نوین اعتبارسنجی، مدیریت ریسک و بهرهگیری از ظرفیتهای مدیران ارتباط / حساب ، اطلاعات دقیقتری نسبت به فعالیتها و پروژههای شرکتها پیدا کرده و با نظارت دقیق و پیوسته هزینههای به دست آوردن این اطلاعات را کاهش میدهد و از این طریق بر ریسک عدم تقارن اطلاعاتی فائق آمده و کمک شایانی به پیگیری استراتژی بانکداری اسلامی از طریق تعیین محل مصرف منابع و نظارت بر عملیات بانکی مینماید.
از سوی دیگر با توجه به ماهیت فعالیت شرکتها که با سود و زیان همسو است و با منطق غیرربوی بودن به معنای مشارکت واقعی در سود و زیان، این ایده میتواند بسیار جذاب و انگیزاننده باشد که یک بانک دارای تفکر و رویکرد بانکداری شرکتی به عنوان یک مشاور به مشتریان خود در خصوص سودآور یا غیر سودآور بودن یک پروژه یا طرح، کمک کند و بر همین اساس نیز در آنها مشارکت نماید. بدین ترتیب ضمن مدیریت ریسک اعتباری خود ، مشتریانش را در تحقق اهداف و برنامههایشان یاری رسانده و رضایت و وفاداریشان را محقق سازد.
از سوی دیگر با توجه به اینکه توجه به خدمات مالی در کنار خدمات بانکی یکی از مهمترین ویژگیهای این دو شیوه بانکداری میباشد، لذا این تلاش برای تدارک محصولات و خدمات مالی متناسب با نیاز مشتریان یکی از زمینه های همسویی بانکداری شرکتی و اسلامی به شمار می رود.
اساس و زیربنای بانکداری شرکتی، استفاده از ابزارها، زیرساختها، ایدهها و شیوههای نوین برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان شرکتی است. این رویکرد برای بانکداری اسلامی فرصت مناسبی است تا بیش از پیش در تحقق اهداف خود گام بردارد. استفاده از زیرساختهای فناوری محور، روشها و ابزارهای نوین مالی و مدیریتی ، ابتکارات خلاق در مدیریت ارتباط با مشتریان، اجرای سیاستهای بازاریابی موثر، استقرار مدلهای نوین اعتبارسنجی، طراحی محصولات و خدمات متنوع بانکی و مالی و ... همه و همه مصادیقی از این همسویی ارزش آفرین است که بانکداری شرکتی در اختیار بانکداری اسلامی قرار میدهد. بانکداری اسلامی نیز با معرفی نیازها، الزامات و علاقهمندیهای مشتریان خود چارچوبها و اولویتهای لازم را برای بانکداری شرکتی مشخص می سازد.
آنچه مسلم است اینکه اگر بانکی در چارچوب نظام بانکداری اسلامی فعالیت کند، تفکر و راهکارهای بانکداری شرکتی میتواند کمک شایانی در تحقق یک بانک اسلامی داشته باشد. چه اینکه برای بانکهای فعال بر اساس نظام بانکی متعارف نیز استراتژی بانکداری اسلامی میتواند فرصتهای کمنظیری برای رشد و سودآوری فراهم آورد. در نهایت اینکه تعامل این دو استراتژی امکان پذیر، میسر و ارزشآفرین خواهد بود.
احسان باقری
منبع: پژوهشکده پولی و بانکی