کد خبر: 3384229
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۸
یکی از پیرغلامان حسینی تصریح کرد:

به ما می‌گفتند سمت قرآن نروید + فیلم

کانون خبرنگاران نبأ: جواد ابوالقاسمی مداح هیئت ۱۰ هزار نفری اول انقلاب از مهجوریت قرآن میان مداحان می‌گوید و اشک حسینی را ارثیه‌ای از حضرت آدم (ع) می‌داند.


به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به ایکنا، جواد ابوالقاسمی یکی از پیرغلامان حسینی گفت: اهل دولاب تهران هستم، مداحی را از پنج سالگی آغاز کردم و اولین استادانم شیخ مهدی حق پناه و پدرم مشت علی‌اصغر ابوالقاسمی بودند.



وی افزود: امام حسین (ع) بین ائمه (ع) جایگاه ویژه‌ای دارد به طوری که ائمه (ع) راجع به ایشان بسیار سفارش کرده‌اند مثلاً همه پیامبران و ائمه (ع) برای امام حسین (ع) اشک ریخته‌اند، به قول حاج آقای سازگار «روضه خوان تو خدا، گریه‌کن تو آدم، اشک ارثی است که زریه آدم دارد» ما این اشک را از پیغمبران به ارث برده‌ایم، امروز آقا امام زمان (عج) قلب عالم امکان هستند یعنی همه ما پیکری هستیم و آقا امام زمان (عج) قلب آن پیکر هستند، لذا اگر قلب محزون شود سایر اعضا نیز محزون می‌شود و قلب اگر شاد باشد سایر اعضا نیز شاد می‌شود و چون امام زمان (عج) هر روز برای امام حسین (ع) گریه می‌کنند ما نیز که وابسته او هستیم خود به خود همین حالت را داریم و چون تا نام امام حسین (ع) می‌آید امام زمان (عج) گریه می‌کنند لذا ما نیز گریه می‌کنیم.



این پیرغلام حسینی اظهار کرد: خانه مداحان از زمان تشکیل، این رویه را داشته است که مداحان هم برنامه‌های سنتی و هم برنامه‌های روز را داشته باشند چون امروز سلیقه‌ها تفاوت پیدا کرده است، مثلاً به پسرم که کوچک بود می‌گفتم چرا اشعار محمود کریمی و محمد طاهری را زود حفظ می‌کنی اما اشعار مرا حفظ نمی‌کنی؟ او می‌گفت نسل ما اشعار شما را نمی‌فهمیم، به همین دلیل خوبست که برنامه‌های سنتی و روز را ادغام کنیم به طوری که هم کار درستی ارائه شود و هم کار، زیبا باشد.





 



وی تصریح کرد: وقتی مداح را دعوت می‌کنند از او می‌خواهند شعر بخواند نه اینکه مطلب بگوید لذا از قدیم به مداحان می‌گفتند که فقط شعر حفظ کنید و قرآن را برای خودتان بخوانید و سمت قرآن نروید! لذا مداحان قدیم در قرآن ضعیف بودند البته من اینگونه نبودم.



ابوالقاسمی در پایان خاطرنشان کرد: من در هر مراسمی رفتم احساس کردم که خودم نیستم، در دولاب اوایل انقلاب یک جمعیت 10 هزار نفری به هیئت آمده‌اند و زنجیر کم بود لذا گفتیم که همه همکاری کنند و سینه بزنیم بعد من روی شعر «ایران، ایران، ایران، خون و جنگ عصیان» این شعر را خواندم: «عباس، عباس، عباس، کانون وفا عباس» که خیلی هم عالی شد.





وی همچنین روضه‌ای خواند که فیلمش در زیر آمده است.





شهریار شریعت

captcha