به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، در سوم آبانماه سال 1192 در ایران اتفاقی افتاد که هر ایرانی با شنیدن آن افسوس میخورد و آهی از نهاد سینه بر میآورد که ای کاش فلان پادشاه لیاقت داشت و خاک کشور را برای بقای بیدردسر به اجنبی باج نمیداد.
با خواندن تاریخ و دقت در روند قرارداد گلستان چند نکته قابل تأمل به چشم میخورد و تا انسان با دید کاملترین کتاب آسمانی به این اتفاقات نگاه نکند قدرت تصمیمگیری و عبرت از آن اشتباه را نخواهد داشت.
«قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِیلِ ﴿۶۰﴾؛ بگو آیا شما را به بدتر از [صاحبان] این کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم، همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده و آنانکه طاغوت را پرستش کردهاند اینانند که از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراهترند.
از دیدگاه قرآن کسانی که طاغوت زمان را پرستش میکنند به بد عذابی گرفتار میشوند و چه عذابی از این بالاتر که مردمانی برای توجه نکردن به سفارش قرآن مرز و بوم خود را از دست بدهند، به شهادت تاریخ طبق قرارداد گلستان قسمتهایی از شمال ایران به روسیه واگذار شد و یکی از دلایل شکست در جنگ که به قبول این قرارداد ننگین انجامید، خالی کردن پشت سپاه ایران توسط قوای انگلیس بود قوایی که با ایران قرارداد داشت که هر گاه ایران وارد جنگ با کشوری شد، سربازانش در لباس لشکر ایران با دشمن بجنگند اما هر جا در تاریخ این مملکت نامی از انگلیس بود، جز پشیمانی چیزی به دست نیامد، قوای انگلیس سربازان خود را از جبهه نبرد با روسیه فرا خواند و در نقاط مختلف کشور با کمک عوامل خود ایجاد آشوب کرد و باعث شد تا ایران پای میز مذاکره بنشیند و شرایط طرف مقابل را طی عهدنامه گلستان قبول کند.
قرهباغ گنجه شکی شروان و قوبا و دربند و باکو و هر جا از ولایت تالش که بالفعل در اختیار روسها بود، داغستان و ایالتهای شرقی گرجستان که کاختی و کارتلی بود را به روسها دادند، شانه ایران کوتاه میشود و از شمال به اندازه یک استان بزرگ کنونی کشور را از دست میدهیم و اینجاست که بیاختیار ذهنمان به سمت هشت سال دفاع مقدس معطوف میشود و ارزش ولیفقیه زمان برایمان بیشتر مشخص میشود.
پیروان ولیفقیه با دست خالی به جنگ دنیا رفتند و نه به قوای انگلیس تکیه کردند و نه به وعدههای فرانسه و آمریکا و صلاحشان تنها الله بود و علی و فاطمه و حسن و حسین و عشق به ولیفقیه زمان، برادر و خواهرانمان هشت سال خون دادند و جنگیدند، جنگی با دست خالی و حتی یک وجب از خاک این کشور را هم به دشمن ندادند.
محمدعلی نادعلی