به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، راهآهن در ایران تاریخی پر فراز و نشیب دارد و در این مسیر پر فراز و نشیب با قند و شکر و چایی و جنگ جهانی گره میخورد و در نهایت با هر حبه قندی که مردم ایران در چای میزدند، انگلیس ریلهای راه اهن را کامل میکرد و هم منافع اقتصادی آن را به جیب میزد و هم در زمان لازم منافع نظامی خود را پیش برد.
آری از زمانی که اولین خط تراموایی بین تهران و شاه عبدالعظیم به طول 8700 متر توسط موسیو بواتال فرانسوی کشیده شد و بعدها امتیازش به یک بلژیکی واگذار شد، مردم ایران با این صنعت آشنا شدند، هر از گاهی هم شرکتها میآمدند و طرح میدادند و در نهایت به جایی نمیرسیدند و یا ریل ها جمعآوری میشد و یا بلا استفاده میماند. بطور مثال در سال 1886 بلژیک خط راهآهن محمودآباد به آمل را راهاندازی کرد و این طرح که قرار بود تا تهران ادامه پیدا کند، با کار شکنی پیمان کار بلژیکی به شکست انجامید، خطوطش برچیده شد و برای احداث تلگرام از آن استفاده شد.
این تلاشها برای دستیابی به این صنعت با قراردادی که ناصرالدین شاه با روسیه تزاری بست مقطوع ماند قراردادی که در آن ناصرالدین شاه خیال روسها را برای 10 سال راحت کرد و ممنوعیت ساخت راه آهن را برای 10 سال پذیرفت و در آستانه پایان یافتن این قرارداد یعنی سال 1899 در ازای دریافت وامی به مبلغ شصت میلیون فرانک 10 سال دیگر هم به این خفت افزود.اما جدی ترین تلاشی که به کشیده شدن راه آهن در ایران انجامید در بیست و سوم مهرماه 1306 اتفاق افتاد و کلنگ احداث راهآهن سراسری ایران بر زمین خورد.
دو سال قبل از شروع این طرح در تاریخ نهم خردادماه 1304 مجلس شورای ملی از هر سه کیلو قند و شکر 2 ریال و از هر سه کیلو چای 6 ریال مالیات اخذ میکرد و درامد حاصل از آن را به راه آهنی اختصاص داد که رویای اتصال دریای مازندران به خلیج فارس را محقق میکرد.در اینجا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که وقتی در آن زمان مستکبرانی چون انگلیس از طریق بستن مالیات بر روی قند و شکر و چای از جیب تک تک ایرانیها راه آهنی را کشیدند که هم در اجرای پروژهاش سود هنگفتی بردند و هم در زمان جنگ جهانی برای جابجایی نیروهای خود از آن به بهترین شکل استفاده کردند امروز هم با عناوین مختلف و در لباس مذاکره و گفتوگو به فکر چپاول ملت ایران هستند اما فراموش کردند که هر جا مردم ایران پشت سر ولی فقیه خود گام برداشتند تمام نقشه هایشان نقش بر آب شده است.
در آن زمان مخالفان این طرح مسیر راه آهن را بسیار بد توصیف میکردند و اینکه این راهآهن از شمال به جنوب کشیده میشود را یک فاجعه عنوان میکردند ضمن اینکه این طرح هیچ کدام از سه شرط استراتژیکی و اقتصادی و ارتباطی را برای ایران در بر نداشت.با همه این اوصاف این راه اهن به سرانجام رسید و تمام منافعش نصیب انگلیس ها شد و رضا خان که در اواخر حکومتش طرفدار المان نازی شده بود و گمان میکرد که هیتلر روسیه و انگلیس دو دشمن دیرینه اش را از بین میبرد و او نیز به عنوان متحد آلمان صاحب قدرت میشود.
اما انگلیس با استفاده از خط آهنی که خود رضا شاه اجازه ساختش را داده بود المانها را شکست داد و رضا شاه را تبعید کرد و او را مایه عبرت کسانی کرد که هنوز به این روباه پیر اعتماد دارند. جالب است که رضا شاه در اواخر عمر از اینکه چرا پل ورسک که راهآهن از رویش عبور میکرد را منهدم نکرده بسیار پشیمان بود.
محمدعلی نادعلی