به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، عبدالمجید فرائی، شاعر پیشکسوت آئینیسرا به مناسبت ایام ماه محرم شعری با عنوان «اکسیر معرفت» را که شامل 19 بیت است، سروده و برای انتشار در اختیار ایکنا قرار داده است.
در ادامه این شعر از نظر میگذرد:
«مرا در خویش، پالائید مادر
سپس، با معرفت زائید مادر
از آن لحظه، که تربت ریخت کامم
لبالب از ولایت کرد، جامم
من کودک، هوائی کرد مادر
مرا هم، کربلائی کرد مادر
مرا، دلداده کوی حسین کرد
اسیر خلق نیکوی حسین کرد
چه شبها، تا سحر بیدار میماند
به گوشم قصه عباس(ع) میخواند
به من، از تشنگی میگفت: مادر
ز سقای جوانمرد دلاور
ز عباس گرانقدر و وفادار
به من میداد، درس و مشق ایثار
در آنجا بود آب، اما ننوشید
خدا بود و فرات و نور خورشید
علیاصغر، حدیث دیگری داشت
به جانم غصه را، از کودکی کاشت
نه شیر و آب، تیر تیز دادند
هزاران داغ، بر دلها نهادند
ز زینب گفت: مادر، بیخ گوشم
خداوندا: ز سر میبرد هوشم
زنی که صبر، از او شرمگین بود
مصیبت بیش از حد، سهمگین بود
هزاران صحنه را، میدید زینب
هزاران بار، میرنجید زینب
ولی فرزند زهرا(س) دم نیاورد
چو فولادی، به ابرو خم نیاورد
یزید از او، سئوالی کرد، جانسوز
به شام شوم، با آهنگ پیروز
بگو: زینب، خدایت را، چه دیدی
حدیث جانگزایت را، چه دیدی
جوابش داد، او والاترین بود
تماشا کردمش، زیباترین بود
به جز زیبایی مطلق، ندیدم
بلایش را، به جان و دل خریدم
مرا با اشک، مادر شیر میداد
ز عشق و معرفت اکسیر میداد»