در پی این اقدام، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال نامههای جداگانهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان همکاریهای اسلامی و وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان ملل متحد اعلام کرد: نشانههایی وجود دارد که برخی در عربستان سعودی در کار گرفتار کردن تمام منطقه در بحران هستند و بیم آن دارند با کنار رفتن ابرهای تصنعی تهدید ایران هستهای، تهدیدات واقعی جهانی که توسط افراطیون و حامیانشان پدید آمده است، برملا شود.
ظریف همچنین در مقالهای که در روزنامه «نیویورکتایمز» منتشر شد با انتقاد از سیاستهای عربستان تصریح کرد: سران سعودی باید یک انتخاب انجام دهند: آنها میتوانند به حمایت از افراطگرایان و اشاعه نفرت فرقهای ادامه دهند، یا میتوانند گزینه ایفای یک نقش سازنده برای ثبات در منطقه را انتخاب کنند. ما امیدواریم عقلانیت در این زمینه حاکم شود.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی بر این باورند که وخیم شدن روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و متحدانش با جمهوری اسلامی ایران پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت. اولین چیزی که بیشترین آسیب را خواهد دید تلاشها برای بازگرداندن امنیت و ثبات در خاورمیانه به ویژه گفتوگوها به منظور دستیابی به راهکار برای پایان دادن به بحران سوریه است.
شاید به خاطر همین موضوع است که تاکنون تعداد زیادی از کشورها تهران و ریاض را به انجام اقداماتی به منظور حل و فصل مناقشات و برقراری مجدد روابط دعوت کردهاند.
اعدام دسته جمعی 47 زندانی از جمله روحانی محبوب شیعه شیخ نمر باقر النمر، به وضوح بیانگر ماهیت حکومت و جامعه عربستان است و این که آل سعود تا چه میزان میتواند خشن و بیرحم باشد. میتوان تصور کرد که اگر اعدام جمعی47 نفر در ایران صورت میگرفت چه تبلیغاتی علیه این کشور به راه میافتاد و تا چه اندازه فشارهای سیاسی از سوی دنیای استکبار بر جمهوری اسلامی افزایش مییافت و یا احتمالا ایران با تحریمهایی جدید مواجه میشد. اگر به جای عربستان، کره شمالی، کوبا یا روسیه دست به چنین اقدامی میزد نیز تقریبا همان میزان فشار تبلیغاتی ضد حاکمان این کشورها به راه میافتاد.
جامعه عربستان به گونهای است که شهروندان آن چندان از اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورشان آگاهی ندارند که یکی از دلایل آن سرکوب مخالف و خفقان حکومتی است. اما کسانی که از خارج از عربستان با دقت به این کشور مینگرند از ماهیت حکومت آل سعود باخبرند و میدانند که چه نوع اقدامات وحشتناک و دردآوری همچون کشتار جمعی توسط حاکمان سعودی رقم میخورد.
عربستان به خوبی میداند که بقای سیاسیاش به حمایتهای آمریکا بستگی دارد. بنابراین میتوان گفت که به احتمال قوی همه جنایات وحشیانه سعودیها نه تنها با آگاهی و رضایت واشنگتن صورت میگیرد؛ بلکه در راستای اجرای دستورات برخی از عوامل صاحب نفوذ در عرصه سیاست خارجه آمریکا شکل رقم میخورد.
تصمیم عجولانه عربستان به قطع روابط با ایران از دیدگاه بسیاری از کارشناسان امر اقدامی غیرمنطقی تلقی شده است. این موضوع هنگامی روشنتر میشود که دیگر محاسبات غلط مقامات سعودی نسبت به جمهوری اسلامی نیز در نظر گرفته شود، به ویژه خطای محاسباتی و استراتژیک آل سعود در دستکم گرفتن نقش قدرتمند ایران در منطقه از جمله یافتن راه حل سیاسی برای بحران سوریه.
همان گونه که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در یادداشت خود آورد، ایران تمایلی به افزایش تنش در منطقه ندارد. از سوی تهران، درهای گفتوگو جهت حل و فصل مسائل کنونی فی مابین باز است.
حال این مقامات عربستان سعودی هستند که باید به هزینههای دشمنی بیمورد خود با ایران پی برده و برای دیپلماسی در برابر جمهوری اسلامی فرصت تازهای فراهم کنند، موضوعی که میتواند در صورت تحقق نه تنها برای برای دو کشور به عنوان دو قدرت تاثیرگذار در دنیای اسلام؛ بلکه برای بسیاری از کشورهای منطقه نیز سودمند باشد.