کد خبر: 3470219
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۱
هنر انقلابی در آئینه راهیان نور/2

هنری که موجب شود در مورد شهدا غصه بخوریم جفاست/ مبانی سینما متعلق به جهان تشیع است

گروه هنر: در تولیدات فرهنگی و هنری به غلط بر روی چنین مظاهری تأکید می‌کنیم که موجب تهییج عواطف و احساسات مخاطبان می‌شود، به شکلی که مخاطب در مورد فلان شهید و یا شهدای انقلاب و دفاع مقدس غصه می‌خورند، پرداخت فرهنگی و هنری به این شکل جفاست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حسن رحیم‌پورازغدی؛ کارشناس مسائل دینی یکی از سخنرانان نخستین گردهمایی «هنر انقلابی در آئینه راهیان نور» بود که پیش از ظهر امروز دوشنبه 5 بهمن در سالن آمفی‌تئاتر مجموعه فرهنگی 13 آبان برگزار شد.
وی در ابتدا با مهم ارزیابی کردن برگزاری این رویداد و همچنین سیزدهمین جشنواره فرهنگی و هنری «سرزمین نور» گفت: نشان دادن مظاهر عشق و ایمان در طول دوران جنگ هشت‌ساله  با استفاده از مظاهر فرهنگی و هنری نیاز به انسان‌های عاشقی دارد که قلبشان برای نشر و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت می‌تپد.
رحیم‌پور ازغدی ادامه داد: اگر این شور و عشق نباشد حتی اگر مجهز به آخرین دستاوردهای علمی و تکنیکی باشیم تنها توانسته‌ایم آثاری را خلق کنیم که با وجود داشتن ارزش هنری و جنبه‌های زیبایی‌شناسانه اما فاقد روح هستند و تنها به ارائه مجموعه‌ای از اطلاعات و اخبار و انشای برخی رویدادها موفق شده‌ایم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما در حوزه هنر انقلابی و اسلامی که البته می‌توان به آن نام جامع‌تری همچون هنر مکتبی را اطلاق کرد همچون آنچه که در رویداد راهیان نور شاهد و ناظر آن هستیم با سه مؤلفه هنرمند، ابزار هنری و موضوع مواجهیم که باید برای همه آنها به منظور استفاده درست در این مسیر متعالی تعاریف دقیق ارائه شود که البته در زمینه ابزار هنری به ویژه ابزار تکنیکی سینما میان برخی از دوستان هنرمند و کارشناس تلقی نادرستی وجود دارد که بهره‌برداری اصولی از این ابزار و ادوات را از آنجا که آن را دستاورد علم و صنعت غربی می‌دانند تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.
رحیم‌پور ازغدی گفت: ادله و یا بهتر بگویم توجیه این دوستان این است که چون این ابزار و ادوات خاستگاه غیردینی و سکولار دارد و حاصل دسترنج صنعتگران غربی است پس نمی‌تواند مبدأ و مقصدی دینی داشته باشد که البته این دیدگاه در نگاه نخست از نظر علوم حقوقی و معرفتی اسلام نادرست است و برای پاسخ به این شبهه دوستان باید گفت اساساً آنچه که خروجی آن را در توسعه فناوری در زمینه‌های مختلف از جمله علوم اپتیک که پایه و اساس صنع دوربین‌های فیلمبرداری امروزی است می‌بینید، بنیاد همه آنها در دنیای اسلام ریخته شده و زائیده تفکر دانشمندان و محققان اسلامی است.
وی ادامه داد: غرب چنین وانمود می‌کند که آنچه که امروز به آن در زمینه دانش‌های مختلف دست یافته است و به ویژه در حوزه اپتیک را خود به دست آورده است و حداقل در طی این بالغ بر صد سال اخیر به همه آنها رسیده است و کمی دورتر افرادی همچون گالیله و داوینچی را بنیانگذاران این علوم عنوان می‌کند در حالیکه باید بگویم بنا بر نقل منابع تاریخی که اتفاقاً مؤلفان آنها نیز غربیان هستند قرنها پیش از آن زمان که امثال داوینچی به طرح اولیه این علوم برسند و به ممارست و تحقیق پیرامون آن مشغول شوند، شخصی به نام حسن بن هیثم، از شیعیان بصره در کارگاه و آزمایشگاه کوچک خود به مبانی چنین علومی دست پیدا کرده بود.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در همان منابع غربی صحبت از شخصیتی است به نام هازن که در اصل همین حسن بن هیثم بصری است، نقل است که او حتی نخستین طر‌ح‌های سازه ماشین پرنده که منتسب به داوینچی است را طراحی کرده است و حتی عینک اولیه را نیز با استفاده از صیقل شیشه اختراع کرده است پس آنچه که آن را به دانشمندان غربی نسبت می‌دهند کذب محض است و اگر هم تلاشی بوده در راستای همان تحقیقات دانشمندان مسلمان همچون رازی، ابن‌سینا و ابن‌هیثم  است.
رحیم‌پور ازغدی اظهار کرد: پس با این پیش فرض نباید با توجیه اینکه ابزار آلات هنری به ویژه در عالم هنر تصویر و سینماست خاستگاه غربی دارد از استفاده مؤثر و اصولی او در نشر و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی پرهیز کرد  که اگر بر فرض محال چنین  مطلبی نیز صحت داشته باشد  آنچه که مهم است عزم و اراده هنرمند مسلمان است و اینکه به چه اندیشه می‌کند و قصد دارد با استفاده از ابزار هنر چه هدفی را دنبال کند.
این استاد دانشگاه گفت: در ابتدای عرایضم به اهمیت برگزاری رویدادهای فرهنگی همچون راهیان نور اشاره کردم؛ اما در تشریح اهمیت این مسئله باید به این مورد متذکر شوم که اگر چنین رویدادی پراهمیت نبود پس چرا طرف مقابل یعنی دولت عراق پس از پایان جنگ چنین فرهنگ‌سازی را در مورد کشته‌ها و یادگارهای جنگ هشت ساله‌ای که به ایران تحمیل کرد نداشته و نخواهد داشت؟
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: مگر آنها کمتر از ما کشته دادند؟ و کمتر از ما دچار خسارت جانی و مالی در طول جنگ شدند؟ پس چرا یادمانی از کشته‌های خودشان در جایی همچون مناطق جنگی ایجاد نکردند؟ پاسخ روشن است و آن اینکه دیدگاه ما به مفهوم جنگ با آنچه که در دنیا تعریف می‌شود تفاوت می‌کند، دفاع مقدس دارای روح و ماهیتی است که آن را در هیچ کدام از رویدادهای مشابه جنگی حداقل در یکصد سال اخیر نمی‌توان سراغ گرفت پس از جامعه هنری می‌خواهم که به روح و ماهیت قدسی جنگ تحمیلی بیشتر اشاره کنند و به آن بپردازند و اینقدر خود را درگیر نمادها و المان های مادی جنگ نکنند.
رحیم پور ازغدی گفت: جای تأسف است که همه ارزش‌های دفاع مقدس را وانهاده و دل به چیزهای کم ارزشی همچون چفیه، پوتین و یا چیزهایی از این قبیل خوش می کنیم و تأسف بیشتر که آنها را مقدس نیز جلوه می‌دهیم در حالیکه اگر اینها ارزشی دارند به واسطه این است که با دیدنشان یاد آن مجاهدت و از خودگذشتگی رزمندگان در طول دفاع مقدس می افتیم نه اینکه ماهیتاً اشیای باارزشی باشند.
وی افزود: نکته جالب انحرافی اینکه گاه در تولیدات فرهنگی و هنری خودمان نیز به غلط بر روی چنین مظاهری تأکید هم می‌کنیم و به این شکل سعی در تهییج عواطف و احساسات مخاطبان داریم که مثلاً فلان استخوان به جای مانده از شهیدی است که والدینش برای او آرزوها داشتند، می‌خواستند او را داماد کنند، این شهید باید حالا حالاها از نعمت حیات بهره‌مند می‌بود و زندگی سعادتمندی را تجربه می‌کرد و از این تعابیر که در شأن اقدام مقدس جوانان این آب و خاک در دفاع از کیان اسلامی نیست؛ هنر اگر موجب شود مردم در مورد شهدا غصه بخورند جفاست.
این سخنران مذهبی گفت: درخواست من از جامعه هنری این است که به عمق موضوع توجه کنند که اگر مراد از تولید یک اثر هنری حسرت خوردن در فقدان جوانی است که راه سعادت و کمال خود را به درستی انتخاب کرده است، چنین کاری را نیز در هنر غربی نیز شاهد هستیم چرا که جنگ را یک عمل ضدانسانی می‌دانند و جانباختگان آن را هم  افرادی می‌دانند که حیف شده‌اند در حالیکه تلقی ما در مورد دفاع مقدس چنین نوبده و نیست.
وی ادامه داد: بگذارید مطلب دیگری را نیز با شما در میان بگذارم که شاید به ذائقه هیچیک از شما خوش نیاید، نمی‌دانم چه معنی دارد که مشتی استخوان و بقایای پیکر پاک یک شهید را از این شهر به آن شهر منتقل می‌کنند؟ من با این حرکت موافق نیستم و آن را به صلاح فرهنگ ارزشی شهادت نمی‌دانم، ما کم در دوران انقلاب اسلامی شهید نداده‌ایم که حال خواسته باشیم چنین قهرمان‌سازی کنیم.
رحیم‌پور ازغدی ادامه داد: بهتر است در تفحص‌ها هر جا که با بقایای پیکر پاک یک شهید مواجه می‌شویم همانجا را محل تدفین او قرار دهیم درست همانند امامزادگان بیشماری که اکنون در جای جای کشور اسلامی ایران مضجع شریف آنها را شاهد هستیم که همگی آنها برای تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلامی و شیعی به شهادت رسیدند.
این استاد دانشگاه گفت: بهترین الگو برای هنرمندان برای فعالیت در حوزه هنر انقلابی و اسلامی سخنان امام راحل است که بحثی داشتند پیرامون این نکته که هنر در انقلاب زمانی زوال‌ناپذیر خواهد بود که در راه نشر و ترویج فرهنگ انقلابی و ارزشی صرف شود؛ هنر اصلی هر انسان هنر درست زندگی کردن است اما در وادی هنر رسمی که دارای رشته‌های گوناگونی است زمانی این هنر مانا می‌شود که مظهر تجلی حیات متعالی انسان و جاودانگی او باشد.
وی توصیه کرد: هنرمندان آنچه را که در اختیار دارد پیش‌پا افتاده و سطحی نپندارند، با ابزار ساده می‌توان کارهای بزرگی انجام داد، همانگونه که روزگاری رزمندگان با استفاده از تسلیحاتی ساده در برابر دشمن تا بن دندان مسلح مقاومت جانانه‌ای از خود نشان دادند، امروز هنرمندان ما نیز با استفاده از حتی یک قلم و خودکار می‌توانند حماسه‌ای جاوید در راه هنر متعهد انقلابی بیافرینند و در برابر امپراطوری رسانه‌ای غرب بایستند.
این کارشناس فرهنگی خاطر نشان کرد: اینکه گفته می‌شود هنر انقلابی و اسلامی نمی‌تواند بر اصول زیبایی شناسی استوار باشد چرا که ایدئولوژیک است باید بگویم چطور ممکن است هنری که مبنای آن بازتعریف اندیشه، تفکر و سخنان پر گوهر پیامبر اسلام و ائمه اطهار (ع) باشد که خود مظهر زیبایی و فطرت الهی هستند فاقد زیبایی باشد؟
رحیم پور ازغدی در پایان گفت: برخی هنر را آزاد می‌دانند و با این توجیه عنوان می‌کنند که هنر نمی‌تواند متعهد باشد و در مسیر رسیدن به هدفی مصرف شود، باید بگویم که هنر با تمام ساحت‌ها و زیرشاخه‌های آن هیچگاه آزاد نبوده است و همواره متعهد بوده و برای رسیدن به خواست انسان با اراده به کار گرفته می‌شود چرا که انسان جز در حالت خواب، جنون و که بی‌اراده است در سایر حالات دارای اراده و هدف است منتها باید دید که هنر متعهدی که انسان مرتکب به آن می‌شود در راه هدف است و یا هوس که در شکل نخست درست و در شکل دوم نادرست است.

captcha