حالا کمی بزرگتر شدهایم. در مناصب و مصادر تصمیمگیری یا تصمیمسازی نشستهایم و این احساس که در محیطی هستیم که دیگرانی غیر از ما نیز در آن محیط به کنشگری میپردازند، هنوز هم ما را قلقلک میدهد تا بگوییم: "آقا اجازه! کار یقهسفیدها بوده"! یا "آقا بی اجازه! کار یقه آبیها بوده"!
مثالها و نمونههای فراوانی برای این رفتار میتوانیم بیابیم. اگر این قبیل خاطرات را به خاطر ندارید، انسانی مسئولیتپذیر و متعهّد هستید و این خطّمشی دربارة شما مصداق ندارد. امّا کمی که دقیقتر نگاه کنیم، مصادیق فراوان استفاده از این خطّمشی را در آحاد بشر میتوانیم ببینیم.
از میان افرادی که کم از این خطّمشی استفاده نمیکنند، خطّمشیگذاران و کارگزاران دولتیاند. انصاف نیست بگوییم فقط در جامعة ما این چنین است. در هر دولتی و در هر جامعهای، مصادیقی برای این خطّمشی یافت میتوان کرد؛ چون به قول معروف "سوخت و سوز ندارد"!
اجازه دهید قلمرو بحث را تحدید کنیم. از میان خطّمشیگذاران و کارگزاران دولتی، به متولّیان امر توسعة فرهنگ قرآنی میرسیم. به شما حق میدهم اگر از ایشان انتظار نداشته باشید از این خطّمشی استفاده کنند. امّا شواهد و قرائن حکایت دیگری دارند و ایشان نیز به حکمِ «بشر» بودن، هر از چند گاهی، از این خطّمشی استفاده میکنند. به این جملات توجّه فرمایید:
معاون مطالعات و برنامهریزی راهبردی دبیرخانة شورای توسعة فرهنگ قرآنی با اشاره به اینکه در قانون پنجم توسعه مصوّب شده است که در حوزههای توسعة آموزش عمومی، توسعة فعّالیتهای تبلیغی و ترویجی و توسعة پژوهش و آموزش عالی قرآنی، سه سند راهبردی تدوین شود، افزود: این اسناد باید توسّط کمیسیونها تدوین میشد، متأسّفانه کمیسیونها با وجود اینکه نظامنامة تدوین اسناد راهبردی را هم در اختیار داشتند، به این وظیفة خود عمل نکردند.
وی با بیان اینکه قبلاً در گفتوگوهایی دلایل عدم تدوین اسناد راهبردی توسّط کمیسیونها اعلام شده، گفت: دلیل اصلی این تدوین نشدن، عدم وجود نگاه راهبردی در سطح ستادهای کلان قرآنی کشور در کمیسیونها و عدم توانایی آنها در بکارگیری نیروی انسانی توانمند در تنظیم اسناد بوده است. مجموعة اینها موجب شده است که تا این زمان، اسناد تدوین نشوند.
وی خاطرنشان کرد: با به میدان آمدن دبیرخانة شورای توسعة فرهنگ قرآنی، از ظرفیتِ خودِ کمیسیونها استفاده شد تا در نهایت پیشنویسها آماده شوند (به نقل از ایکنا، کد خبر: 3469876؛ تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۴).
بیایید این عبارات را با توجّه به خطّمشی "کار صبحیها بوده" تحلیل کنیم. ظاهراً قرار بوده است هریک از کمیسیونهای سهگانه، سند راهبردی مرتبط با حوزة خود را تدوین کرده و پیشنویس آن را به دبیرخانة شورای توسعه بفرستد. معاون محترم دبیرخانة شورای توسعه مدّعی است که کمیسیونها این کار را انجام ندادهاند. حالا دو سؤال مطرح است:
1. آیا واقعاً کمیسیونها پیشنویس سند را تدوین نکردهاند؟ پاسخ این سؤال را نمیدانیم و باید کمیسیونها به آن پاسخ بدهند.
2. چه کسی مسئول عدم تدوین اسناد راهبردی در این چند سال است؟ معاون محترم دبیرخانة شورا معتقد است کمیسیونها مسئولند. استدلال ایشان آن است که "عدم وجود نگاه راهبردی در ستادها یا همان کمیسیونهای سهگانه" و "عدم به کارگیری نیروی انسانی توانمند در تنظیم اسناد"، دلایل این تأخیرند. امّا بیایید ضمن احترام به دیدگاه ایشان، حق داشته باشیم که آن را نپذیریم و حدسهایی بزنیم.
تدوین اسناد راهبردی تکلیف برنامة پنجم توسعه بوده است. تا چندی بعد، برنامة ششم توسعه تصویب میشود و این تأخیر، غیر قابل اغماض است. ضمن آنکه، به تعبیر معاون محترم دبیرخانة شورای توسعة فرهنگ قرآنی، دستِ آخر دبیرخانة شورا به میدان آمده است و کار تدوین پیشنویسها را راهبری میکند.
بیایید حدس بزنیم اگر سراغ مسئولان و کارکنان کمیسیونهای سهگانه برویم و از آنان دلایل این تأخیر را بپرسیم، چه پاسخی دریافت خواهیم کرد. حدس بنده آن است که خواهند گفت: "آقا اجازه! کار صبحیها بوده است". قبل از آنکه نتیجهگیری کنیم، لازم است نگاهی به ساختار توسعة فرهنگ قرآنی در کشور بیاندازیم.
شورای توسعة فرهنگ قرآنی، سه کمیسیون تخصّصی دارد. یعنی، در سلسلهمراتب اختیارات، کمیسیونهای سهگانه، به شورای توسعه پاسخگویند و شورا فرادست و کمیسیونها، فرودستاند. یعنی، معاون دبیرخانة شورا اختیار دارد از امورات کمیسیونهای سهگانه حسابکشی کند و کمیسیونها موظّف به حسابپسدهی هستند. حالا بهتر میتوانیم به جمعبندی بپردازیم.
به نظر میرسد در ساختاری که فرادست فریاد میزند: "آقا بیاجازه! کار بعد از ظهریها بوده است"؛ احتمالاً فرودستان نیز خواهند گفت: "آقا اجازه! کار همان صبحیها بوده است". و حالا، تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل...
ناگفته نماند، این خطّمشی محدود
به ما دهة شصتیها نیست و شاید عمری به قدمت حضور بشر در این کرة زمین دارد».