به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، دومین هماندیشى جایگاه مطالعات قرآنى در تحول علوم انسانى صبح امروز (شنبه ٢٤ بهمن) با موضوع «مسائل میانرشتهای در مطالعات قرآنی» امروز با حضور حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد علی ایازی و عادل پیغامی، عضو هیئت عمی دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
حجتالاسلام ایازی در آغاز سخنانش در این نشست گفت: لازم است بگویم وقتی بحث تحول علوم و نسبت سنجی با مباحث قرآنی را داریم تا مباحث معرفتشناخی تنقیح نشود به سرانجام نخواهد رسید. برخی معتقدند که مبانی معرفتشناختی برای علوم انسانی ضروری نیست، اما بدون مباحث معرفتشناختی این مباحث ناقص خواهد بود.
وی ادامه داد: بحث معرفتشناسی برای علوم انسانی اسلامی ضروری است و بدون این مباحث هر بحث دیگر در این زمینه قابل مناقشه خواهد بود.
قرآن و علوم تجربیایازی با بیان اینکه یکی از مباحثی که در این جا وجود دارد رابطه علوم تجربی و قرآن است، گفت: در این رابطه در صد سال اخیر مباحث زیادی در این زمینه مطرح شده است. کسانی در این زمینه با افراط و یا تفریط سخن گفتهاند، اما من تلاش کردهام تا موضعی میانه اتخاذ کنم.
وی ادامه داد: من منکر استفاده از علوم تجربی نیستم اما قرآن در مقام بیان این علوم نیست. راهحلی را که به عنوان راهمیانه عرضه میکنم که بتواند به صورت کلی و جامع قابل انطباق باشد. کسانی با تفسیر علمی توانستهاند در خصوص بسیاری از آیات سخن بگویند ولی هنگامی که میان آیات قرآن و علوم تجربی تعارض به میان آمده است، نتوانستهاند راهحل خود را به کار گیرند، در حالی که راه حل مورد ارائه باید بتواند در این موارد نیز پاسخگو باشد.
عضو هیئت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تصریح کرد: باید به یک نظام واحد در نسبت قرآن و علوم تجربی اتخاذ کرد. ابتدا باید مسئله تحقیق مشخص شود و پرسید مهمترین چالش میان علوم تجربی و قرآن چیست؟ مهمترین چالش آنجایی است که آیاتی از قرآن با برخی از یافتههای یقینی علوم تجربی در تعارض هستند.
وی افزود: در اینجا کسانی بهراحتی گفتهاند که قرآن متعلق به 1400 سال پیش است و در آن زمان مسائل علوم تجربی مطرح نبوده است و برخی نیز گفتهاند علوم تجربی قطعی نیستند و باید آنها را کنار گذاشت. باورهایی مانند کروی بودن زمین، پیدایش انسان، آسمانهای هفتگانه و منشأ شهابهای آسمانی مسائلی است که شما نمیتوانید بدون ارائه یک نظام در خصوص علوم تجربی و قرآن مورد تفسیر قرار دهید.
ایازی تصریح کرد: آیات زیادی وجود دارد که سخن از تسبیح همه موجودات زنده و غیرزنده به میان می آورد، تفسیر چنین آیاتی نیازمد داشتن طرحی کلی در خصوص رابطه علوم تجربی و قرآن است.
جریانشناسی پاسخ به نسبت میان قرآن و علوم تجربی وی با بیان اینکه سه جریان خواستهاند در زمینه تفسیر و علوم تجربی راهحلهائی بیان کنند، گفت: راه اولی که مطرح شده است، بیان اینهمانی میان آیات قرآن و علوم تجربی است، احمد اسکندرانی در «کشف الاسرار» این کار را آغاز کرد و یک جریان میگفت قرآن از سنگشناسی تا علوم انسای را شامل میشود. این جریان میگفت قرآن همان چیزی را میگوید علوم آن را مطرح میکند. جواهر التفسیر طنطاوی و در ایران مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی به این گفتمان تعلق دارند.
ایازی ادامه داد: جریان دیگری که وجود دارد، اعتقاد دارد تفسیر علمی کاملا نادرست است. بزرگترین شخصیت در ایران جریان امین خولی است. به نظر این جریان مخاطبان قرآن صحابه بودند و در آن زمان علوم تجربی وجود نداشت. جریان سوم معتقد است که هدف قرآن کشف علوم تجربی نیست و اگر مطلبی در این زمینه وجود دارد با هدف علمی نیست. این جریان در مواردی که تعارضهایی وجود دارد آن را به نفع دین تفسیر کردهاند. علامه طباطبایی به این گفتمان سوم تعلق دارد.
عضو هیئت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تصریح کرد: راهحل میانه این است که تفسیر علمی از جهتی درست و از جهتی نادرست است. قرآن کتاب علم و علم تجربی از جمله نجوم، شیمی، فیزیک و ... نیست و کتاب هدایت است و فلسفه نزول انبیا نیز برای هدایت بوده است. قرآن کتابی نیست که محصول آن طب قرآنی، علم نفس، علم الاجتماع قرآنی باشد، از این جهت تفسیر علمی نادرست است.
تفسیر علمی از یک جهت درست و از جهتی نادرست استایازی افزود: اما من به یک معنا معتقدم که تفسیر علمی ممکن است. اولا باید مشخص کنیم علم تجربی به چه معناست. علم تجربی ناظر بر پدیدههای ملموس و عینی است و شما مطالبی را در خصوص روح در علم تجربی نمیتوانید پیدا کنید. انسان در علم تجربی انسان ملموس و خارجی است. ثانیا اگر در قرآن یک دسته از آیاتی که از انسان، جهان و پدیدههای تجربی نام برده میشود در مقام بیان گزارههای علمی نیست و مراد از جهت اخبار از آفرینش است تا ما بدانیم یک نظم، قدرت و حکمتی وجود دارد.
وی ادامه داد: ما میتوانیم از علوم تجربی استفاده کنیم تا نکته تربیتی و هدایتی در قرآن را بیان کنیم. تفسیر علمی به این معنا که بخواهیم پیام اصلی قرآن را در ذیل بیان تجربی در اهداف تربیتی استفاده کنیم موجه است. از سوی دیگر اگر گزارههای قرآنی داریم گاهی میتوان از حیث روششناختی برای فهم قرآن همچنان که از روشهای هرمنوتیک، استفاده میکنیم از روش تجربی نیز استفاده کنیم و در جایی که تعارض وجود دارد آن را باید تاویل کنیم. زیرا اصلی داریم که اگر قرآن با اصل مسلم عقلی در تعارض بود باید آن را تاویل کرد.
ایازی تصریح کرد: این بحث مبانی کلامی دارد و آن این است که خداوند علیم و حکیم است و بر خلاف علم که بیان چیزی است که خود خلق کرده است، سخن نمیگوید. زبان دین با زبان علم متفاوت است، زبان علم زبانی مخصوص است، ولی زبان قرآن از زبانی عرفی، علمی، رمزی و فلسفی نیست. قرآن زبان خاص خود را دارد که اگر از زبان قوم استفاده میکند کاملا به زبان قوم نیست.
ضرورت روش بینرشتهای در مطالعات قرآنیدر ادامه این نشست عادل پیغامی، عضو هیئت عمی دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع ضرورت رهیافتهای تلفیقی در تامین الزامات معرفتشناختی علوم انسانی قرآن بنیان به ایراد سخنرانی پرداخت. وی در آغاز سخنانش گفت: علیرغم آنکه میدانیم قرآن کتاب آسمانی است، گاهی در عمل به آن ملتزم نیستیم. قرآن مقدس است اما لوازم این تقدس چیست؟
وی ادامه داد: اینکه تمام الزامات از متن گرفته شود از تبعات تقدس قرآن است. آیا بشر میتواند کانونهای متفاوتی از تقدس داشته باشد. ما هیچ متنی نداریم که نام کلامالله داشته باشد و سندیت انجیل در حد روایات ما نیز نیست. توجه به منشأ قرآن برای پژوهشگر ضروری است و ما باید به بینهایت بودن صاحب کلام پایبند باشیم.
پیغامی تصریح کرد: اگر قبول کنیم متن الهی است و قائل به بینهایت بودن معنی آن باشیم باید قبول کنیم نمیشود از یک وجه فیزیک، شیمی و یا ... به آن بپردازیم. این جاست که الزامات میانرشتهای را اجباری است. اگر معنای قرآن بینهایت است ورای اعصار است و معنایاش در هیچ ظرفی جا نمیگیرد از این رو نگاه ما باید به این مسئله متفاوت باشد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) افزود: در آیات «الرَّحْمَنُ* عَلَّمَ الْقُرْآنَ* خَلَقَ الْإِنسَانَ: [خداى] رحمان* قرآن را ياد داد* انسان را آفريد». (الرحمن، 1-3) تقدم قرآن به چه معناست؟ این تقدم نشاندهنده ممیزه قرآن است که صادرش منبعی مطلق است و نشان دهنده خلق آن همزمان با خلق هستی است.
وی تصریح کرد: بین هدایت و عالم نمیتوان تمایز برقرار کرد و این دو یکی است اگر قرآن بیان هر چیزی در هستی باشد، برای تربیت باید به قرآن رجوع کرد. روابط تکوینی در اقتصاد با مطالعات بینرشتهای معنادار میشود.
پیغامی افزود: قرآن در رابطه انسان و هستی تعریف میشود و هستی به جهان فیزیکی و انسانی تقسیم میشود و انسان در تعاملی با هستی فیزیکی و انسانی مسائلی را یاد میگیرد و به قرآن عرضه میکند و فهم خود را از قرآن تعمیق میدهد. فهم قرآن ثابت نیست و عمقش بینهایت است پس ما بین انسان هستی و قرآن مسیری برای جاودانگی و رشد انسان پیدا کنیم. ما باید ملجأ و مرجع تلفیق را قرآن بدانیم و نه طرف مقابل تلفیق را و سوالاتمان را پس از اعمال رهیافتهای میانرشته ای به قرآن عرضه کنیم.