به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، علیباقر طاهرینیا، استاد تمام دانشگاه تهران و مدیرکل دفتر برنامهریزی و نظارت پژوهشی دانشگاه تهران، در حوزه تخصصی زبان و ادبیات عربی نیز فعال است و بسیاری از پایاننامههای تحت راهنمایی وی بهعنوان پایاننامههای برتر در حوزه مطالعات قرآنی انتخاب شدهاند. طاهرینیا پیرو دغدغههای قرآنی خود در رابطه با چگونگی تقویت دانش بینرشتهای با تأکید بر مفاهیم قرآنی یادداشتی به ایکنا ارسال کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
قرآن نمونه روشنی از تجربه فرارشتهای و فرادانشی استبسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان حوزه مطالعات دینی معتقدند ما دو کتاب داریم؛ یک کتاب تکوین و یک کتاب تدوین. مراد از کتاب تکوین، عالم هستی است و مراد از کتاب تدوین، مصحف شریف قرآن کریم است و باز بر این باور هستند که آنچه در کتاب تکوین است در کتاب تدوین هم هست، به عبارت دیگر اسرار، رموز و پیچیدگیهایی که در عالم هستی هست در کتاب تدوین هم وجود دارد.
بر همین اساس همچنان که برای شناخت عالم هستی و کشف این اسرار، تصرف در عالم هستی و بهره گرفتن از عالم هستی نیازمند دانش، پژوهش و رشتههای تخصصی متعدد و متنوع هستیم، برای کشف رموز قرآن کریم و استخراج معارف بلند آن و دستیابی به قواعد تعالی فرد و جامعه و تأمین خوشبختی دنیوی و سعادت اخروی نیاز به رشتهها، مطالعات و پژوهشهای متنوع و متعدد قرآنی داریم بهویژه امروزه که سخن از تمدنسازی و ایجاد تمدن نوین ایرانی اسلامی در میان هست اتکا به تعالیم قرآنی نقطه مطمئنی برای شروع این حرکت است.
برای تمدنسازی نقطهای مطمئنتر از قرآن پیدا نخواهیم کرداگر زیرساخت تمدن را دانش و اخلاق بدانیم در این صورت بهترین منبع سرشار و نقشه روشن همان معارف قرآنی است؛ اساساً کتاب تدوین یعنی مصحف شریف، متنی دانشمحور است؛ تأکیدات مکرر بر ضرورت دانایی و تهدیدات مکرر در تفاوت دانایی و نادانی همه از این جنس هستند؛ اینکه خداوند میفرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ»، (زمر/9) یا میفرماید: «أَفَلاَ تَعْقِلُونَ»، «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ» و امثال آن، هم تشویق و هم توبیخ است؛ لذا قرآن کریم نقشه راه تعالی را دانایی و دانشبنیانی میداند، حوزه اخلاق هم که حوزه پرمحتوا و غنی تعالیم قرآنی است؛ لذا برای تمدنسازی نقطهای مطمئنتر و جامعتر و روشنتر از قرآن کریم پیدا نخواهیم کرد.
دیگر اینکه برای رسیدن به قلههای بلند، برای ساختن تمدن نوین ایرانی ـ اسلامی داشتن انگیزش قوی شرط لازم آغاز این راه است و برای استمرار این حرکت مبنایی و بلند باید از انگیزشهای درونی و معنوی قوی برخوردار بود بهعنوان مثال در قرآن کریم نیز بر همین انگیزشها صحه گذاشته و تأکید شده است؛ اینکه میفرماید: «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ»، (رحمن/33)، اگر میتوانید در کهکشانها و در دل آسمانها ورود پیدا کنید این کار را بکنید، این تقویت انگیزش برای رهروست و یعنی امکان آن وجود دارد، البته یک قید دارد، «لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ»، این کار را نخواهید کرد مگر اینکه از سلطان (قدرت) برخوردار باشید و در جایی دیگر هم داریم «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»، (شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحدید ج۲۰ ص ۳۱۹)، دانش هیمنه و قدرت است؛ بنا بر این بهواسطه دانش و دانایی اگر میتوانید در آسمانها نفوذ پیدا کنید این کار را انجام بدهید. اینکه قرآن دائماً تاکید میفرماید بر سیر در آفاق «قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ»، هم از سر عبرت و هم تقویت انگیزش است.
نکته دیگر اینکه مسیر پیشرفت دانش از تمرکز بر روی یک نقطه به توجه به پیرامون یک نقطه در حرکت است؛ لذا سیاستگذاران حوزه دانش و فناوری از رشته به بینرشتهای و از تخصص به فراتر از تخصص روی آوردهاند و در چنین شرایطی که تأکید بر دانش بینرشتهای است تأکید بر نزدیک ساختن تخصصها و متخصصان نیز هست و یکی از ظرفیتهای بزرگ تقویت دانش بین رشتهای روی آوردن به تعالیم قرآنی است. در حقیقت قرآن خود نمونه روشنی از تجربه فرارشتهای و فرادانشی است، قرآن هم مشتمل بر قصه و داستان است و هم دارای آموزههای اخلاقی و هم احکام و تکالیف، باورها و اعتقادات؛ لذا جامعه اسلامی برای مواجه با معضلات زندگی نوین بشری برای مواجه با دستاوردهای جدید بشری که بعضاً موجب خسارت معنوی هم میشوند باید به قرآن بیش از پیش برگردند.
قرآن را کتاب زندگی و دستورالعمل جامع دنیوی و اخروی خود بدانیم و برای شیرینتر شدن روابط انسانی و برای قابل تحمل شدن پیچیدگیهای زندگی اجتماعی و برای آرامش بیشتر به تعالیم قرآن بیش از گذشته برگردیم.
قرآن فرانسلی و فراعصری استزندگی در پرتو معنویت زندگی برخوردار از آرامش است و این را باید در پرتو تعالیم قرآن جستجو کرد، از جمله شواهد غنا و عمق تعالیم و آموزههای قرآنی همین است که قرآن فرانسلی و فراعصری است نه متعلق به یک عصر و نه محدود به یک نسل بلکه در گذر زمان این دریای بیکران پر گهر، سخنان جدید و پیامهای تازه دارد و بر همین اساس خود را بینیاز از تفاسیر نوین نمیداند. تنها چیزی که در این میان میماند آن است که انسان گام به گام سطح دانش و بینش خود را آن قدر بالاتر ببرد که هر روز بیشتر از دیروز زبان قرآن را بفهمد و حقایق آن را کشف کند؛ زیرا ابتدای سخن گفتیم آنچه از اسرار و رموز در کتاب تکوین است در کتاب تدوین هم هست اگر بشر امروز میتواند ادعا کند که همه اسرار عالم تکوین را کشف کرده در آن صورت میتواند مدعی شود که همه اسرار کتاب تدوین را هم کشف کرده ولی هرگز چنین نیست.