کد خبر: 3482306
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۲
در ظهر دلنشین استاد متقی موسوی مطرح شد:

استادی که برای آموزش قرآن به دنبال شاگرد می‌رفت + فیلم

کانون خبرنگاران نبأ: مرحوم استاد سید جلال متقی موسوی، استاد قرآنی بود که منتظر شاگرد و تشکیل مجلس قرآنی نمی‌نشست و به دنبال افرادی که به آموزش قرآن نیاز دارند، می‌رفت و امکانات مورد نیاز را فراهم می‌کرد.

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ ظهر دلنشین «مرحوم استاد سید‌جلال متقی‌موسوی» امروز، 19 اسفندماه با حضور خانواده مرحوم موسوی، همراهان و شاگردان آن استاد سفرکرده برگزار شد. حجت‌الاسلام ناصرالدین کمره‌ای، علی دوستی، محمدباقر سینا، غلامعلی کمیجانی، ابراهیم اسماعیلی، سید محمدحسین متقی موسوی، سیدمحمد مهدی متقی موسوی، سید علی اکبر متقی موسوی، حسین مهدیخواه، محمدمهدی مهدیخواه از جمله حاضران این مراسم بودند که از خاطرات وی گفتند.
در ابتدای این نشست سید محمد حسین متقی موسوی، فرزند مرحوم سید جلال متقی موسوی، ضمن تشکر از خبرگزاری بین ‌المللی قرآن، در رابطه با پدرش گفت: مرحوم پدرم فرزند سید علی‌اکبر متقی موسوی، کشاورز ساده‌ای بود که البته مرجعی بودند برای همه افراد. در واقع منزل ایشان دارالعباده، دارالمؤمنین و دارالقرآن بود، درب منزل او به روی همه باز بود و ایشان در قسمت بیرونی منزل برای رسیدگی به سوالات شرعی و رفع موضوعات اجتماعی، حضور داشتند.
وی ادامه داد: مرحوم پدرم واقعاً تمام عمر خود را در خدمت قرآن بوده و از دوران کودکی در خانواده‌ای مذهبی که مهد کرامت، انسانیت، کار و تلاش بود، نزد مادر خود، بی‌بی هاجر پرورش یافت؛ مادری که بعد از فوت پدربزرگمان با وجود فرزندان خود، یتیم‌های دیگر را نیز به فرزندی قبول کرده و آن‌ها را نیز پرورش و سر و سامان داد و این‌ها همه از برکت قرآن بوده‌ است. هرجا که قرآن باشد همه چیز، هست.
متقی موسوی با بیان اینکه این خانواده در استان، انقلابی را به‌وجود آورد، تصریح کرد: یکی از برکات این خانواده، پدرم بود که از کودکی با اشتیاق وافر خود، قرآن را فرا گرفت، تمام اندیشه‌ ایشان این بود که هرچه بهتر به طبقات مختلف جامعه، قرآن را آموزش دهند، لذا همیشه به اساتید و مراجع عالی‌قدر رجوع می‌کردند و روش‌های مختلف آموزش قرآن را آموزش می‌دیدند و متعاقب آن آموزش می‌دادند.



وی ادامه داد: من به عنوان فرزند ایشان، نیم قرن را با او مأنوس بودم و هرچه آموختم، از محضر این استاد بزرگ قرآن بود.
پسر استاد موسوی متقی مکتب این استاد را به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم کرد و افزود: ایشان زمان قبل از انقلاب با محدودیت‌های بسیار شدیدی که داشتند، با روش‌های مشکل و محدود قدیم، قرآن را فراگرفتند و با تمام مشکلات، قرآن را آموزش می‌دادند، بعد از انقلاب نیز با علماء ارتباط داشتند و در سهمین مبارک، املاک مجهول‌المالک و... از طرف ایشان نماینده بودند و مدام می‌گفتند ما کاری نکرده‌ایم و باید در اقیانوس قرآن حرکت کنیم و به لولوها و مرواریدهای قرآن دست یابیم.

جلسه قرآنی 2500 نفره
وی افزود: پس از انقلاب توفیقی دست داد و در تهران 2500 نفر از دانشجویان افسری با استفاده از تکنولوژی روز در آمفی تئاتر به آموزش قرآن پرداختند.

ویژگی شاخص استاد

متقی موسوی، یکی از ویژگی‌های پدر را برگزاری محافل قرآنی دانست و افزود: ایشان منتظر شاگرد و تشکیل مجلس قرآنی نمی‌نشست و به دنبال افرادی که به آموزش قرآن نیاز دارند، می‌رفت و امکانات مورد نیاز را فراهم می‌کرد.
او در رابطه با فعالیت‌های پدرش گفت: پدرم به روستاها و شهرهای دور دست می‌رفت و با افراد شاخص آن منطقه صحبت کرده و از فضاهای آموزشی موجود، برای آموزش قرآن استفاده می‌کرد.

نشریه‌های قرآنی
وی تصریح کرد: ایشان به تعداد بسیاری زیادی از روستاها سر زده و به مردم آموزش داده‌اند و همراه با آموزش قرآن، در ساختن و سامان دادن به آن روستا تلاش می‌کردند.
فرزند ارشد استاد متقی موسوی، درباره انتشارات پدرش گفت: استاد موسوی انتشاراتی را داشتند و 300 نشریه نیز با محوریت علوم قرآنی، احادیث و معارف، چاپ کرده‌اند که با محدودیت‌های قبل از انقلاب، آنها را به تأیید علماء رسانده‌اند و بعضی از این نشریه‌ها نیز به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

بر اساس گزارش ایکنا حجت‌الاسلام ناصرالدین کمره‌ای، از دوستان استاد متقی موسوی، شخصیت این استاد قرآنی را اینچنین بیان کرد: بیش از 10 سال است که از نزدیک با ایشان آشنا هستم و از حضور ایشان بهره‌مند بوده‌ام، پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: برای معلم قرآن همه استغفار می‌کنند حتی ماهیان دریا، این استاد قرآنی واقعاً یک مجاهد فی‌سبیل‌الله بود، من در روز قیامت امیدوارم این استاد بزرگوار ما را شفاعت کنند، او همیشه یاد خداوند و در خدمت قرآن و عترت بود، امیدواریم با جد بزرگوارشان، پیامبر اکرم(ص) و حضرت امام علی(ع) هم‌نشین باشند و همه دوستان، شاگردان و خانواده این استاد بزرگوار عاقبت به‌خیر شوند.




تشکیل جلسات قرآنی در قیطریه

خسرو علیدوستی از دوستان این استاد بزرگوار گفت: ما امروز توفیق داشتیم تا معنی کامل فرزندان خلف را در وجود فرزندان این استاد، ببینیم، در یکی از روزهای ماه رمضان 30 سال پیش در منزل بودم که یکی از همسایگان‌ به درب منزل مراجعه کردند و من و خانواده‌ام را به مسجد الغدیر دعوت کردند و گفتند؛ اگر به این مجلس برسی، حتماً خوشحال خواهی شد، ما هم با فرزند شیرخوارمان، که امروز یک استاد قرآن است، به آن مجلس رفتیم و اولین بار استاد را دیدیم و یک ماه نزد این استاد بودیم
وی با اشاره به استراتژی خاص استاد متقی در کلاس درس گفت: در روز آخر ایشان از همه نظرخواهی کردند و من هم یک نظر را نوشتم، او تعدادی از نظرات را انتخاب کردند که یکی از آن‌ها نظر من بود و مرا صدا زد، استاد مرا بوسید و گفت: هرچه می‌خواهی بگو، من نیز گفتم آخر جلسه خواسته خود را خواهم گفت، بعد از جلسه نزد استاد رفتم و گفتم: در محله قیطریه مسجد و مبلغ نداریم، لطف کنید و به محل ما بیایید، ایشان پرسیدند: شما که گفتید مسجد ندارید، گفتم: جلسات را در منزل خود من برگزار می‌کنیم و خودم هم شما را می‌رسانم، ایشان قبول کردند و یک سال با کمک فرزندان و اهالی، ایشان را به منزل خود می‌آوردم و برمی‌گرداندم، وقتی فرزند شیرخوارم یک ساله شد و از عمر کلاس‌های قرآن یک سال گذشت، این کلاس‌ها عمومی شد و آن مکتب قرآن و عترت قیطریه هنوز هم دائر است.



علیدوستی، قرآن مجیدی که استاد با خط خود به ایشان هدیه دادند، کتاب‌های چهل حدیث استاد متقی موسوی، مهر و کارت عضویت کلاس‌های استاد را از افتخارات خود اعلام کرد.


آموزش قرآن کریم در 12 جلسه نیم‌ساعته

غلامعلی کمیجانی از کسبه‌های خیابان امیرکبیر تهران با بیان اینکه حدود 30 سال پیش با استاد متقی آشنا شدم گفت: در مسیر قرآن روش استاد طوری بود که اگر هزار نفر هم در کلاس ایشان حضور داشتند قادر بودند که به هر هزار نفر آموزش دهند.

وی با اشاره به شیوه تدریس استاد اظهار کرد: روش اینگونه بود که در 12 جلسه کل قرآن را به قرآن‌آموزان آموزش می‌دادند و البته تمام زمان این 12 جلسه را به صورت کامل برای آموزش قرآن صرف نمی‌کردند. بلکه نیم ساعت برای بیان احادیث و نیم‌ساعت برای تدریس و آموزش قرآن بود و در این نیم‌ساعت هر تعداد افرادی که در کلاس بودند به طور کامل آموزش می‌دیدند. کلاس‌های استاد در مسجد حاج‌سید عزیزالله بازار، مسجد اکباتان، مسجد مجد خیابان امام خمینی(ره)، مهدیه پایین میدان شوش، مسجد اختیاریه دایر بود.

وی با بیان اینکه مسافت‌های دور و نزدیک چه در تهران و چه در شهرستان مشکل ایجاد نمی‌کرد، تصریح کرد: استاد در هر جایی که لازم بود کلاس برپا می‌کردند به عنوان نمونه در کمیجان اراک هم کلاس برپا کردند، گفت: رویه جمع‌آوری قرآن‌آموزان به این صورت بود که تلفن چند نفر از معتمدین و کسبه‌های بازار به طور افتخاری برای ثبت‌نام کنندگان در نظر گرفته شده بود و حدود سه ماه فرصت داده می‌شد تا دراین سه ماه افراد ثبت‌نام کنند، بعد از این زمان کلاس شروع‌ها می‌شد.

کمیجانی با اشاره به روش آموزش قرآن استاد خاطر نشان کرد: کلاس‌های ایشان به این صورت بود که هر هفته یکساعت برگزار می‌شد. کلاس ایشان در کمیجان نیز هفته‌ای یکبار برگزار می‌شد که ما هر هفته با عده‌ای از بازاریان تهران به همراه ایشان به آنجا می‌رفتیم و در مهدیه کمیجان کلاس‌ها که متشکل از 250 نفر از خواهران قبل از ظهر و 250 نفر از آقایان بودند برگزار می‌شد همچنین عده‌ زیادی هم از روستاهای اطراف برای شرکت در این کلاس‌ها می‌آمدند.

رفع مشکلات افراد در هر ساعتی از شبانه‌روز

وی با بیان اینکه رئیس اداره آموزش و پرورش کمیجان یکبار حاج‌آقا و همراهان را برای ضیافت شام دعوت کردند که حاج‌آقا گفتند ما به این مهمانی نمی‌آییم مگر اینکه وسیله ایاب و ذهاب برای افرادی که از شهرستان‌ها می‌آیند فراهم شود، ابراز کرد: در هر جلسه‌ای که کلاس دایر می‌شد و پس از آن به موضوعات عمومی که مردم نیاز داشتند می‌پرداخت از جمله در مسجد مجد خیابان امام خمینی که در آنجا کلاس‌های حوزه نیز برقرار است؛ بعد از کلاس درس، حجره به حجره به طلاب سر می‌زد و مشکلات آنان را برطرف می‌کرد.

کمیجانی گفت: در کلاس‌های استاد از 6 ساله تا 60 ساله حضور داشتند هر فردی هم اگر مشکلی غیر از درس داشتند، بدون وقفه و بدون معطلی در هر ساعتی از شبانه‌روز سعی‌ می‌کردند مشکل او را حل کنند. هر موسسه یا ارگانی می‌رفتند برای احترام به قرآن کار ایشان را انجام می‌دادند. در روستاهایی که کلاس برگزار می‌کردند به کشاورزی بسیار اهمیت می‌دادند و به ایشان بسیار رسیدگی می‌کردند.

تلاش برای جذب افراد به قرآن و عترت

در ادامه سینا یکی دیگر از شاگردان و دوستان استاد با بیان اینکه استاد متقی مصداق مصلح هستند گفت: همه هم و غم استاد این بود که مردم را دیندار بار بیاورند. به طور مثال حتی زمان اندکی را که با راننده‌ همراهشان نیز طی می‌کردند با وی یک ارتباط دوستانه‌ای برقرار می‌‌کردند و از احوال ایشان جویا می‌شدند و در خصوص اسم فرزند او می‌پرسیدند، اگر راننده اسم فرزندش را اسمی که شایسته نیست انتخاب کرده بود با یک حالت لطیف و زیبا آن فرد را تشویق می‌کردند که این اسم را تغییر دهند و افراد نیز مجاب می‌شدند و انجام می‌دادند.

وی ادامه داد: در ارتباط با این افراد به ایشان هدیه می‌دادند و هدایای مختلفی همیشه به همراه داشتند و همچنین نشریه‌هایی که در آن اشعار، لطایف و احادیث در آن نگاشته شده بود به ایشان می‌دادند. توجه داشتند که از این فرصت‌های کوتاه استفاده کنند و افراد را علاقه‌مند به دین، قرآن و عترت کنند. ایشان بسیار عاشقانه و با اخلاص کلاس تشکیل می‌دادند و همه جذب ایشان می‌شدند. همیشه در تلاش بودند.

غنی و فقیر در نظر استاد یکسان بودند

اسماعیلی یکی دیگر از شاگردان استاد متقی با بیان اینکه استاد خالصانه در خدمت قرآن و مخلصانه در خدمت اهل‌بیت(ع) بود، گفت: آشنایی من با استاد در سال 62 بود که از جلسه قرآن ایشان بسیار شنیده بودم و همین باعث شد در آن جلسه شرکت کنم و در همان جلسه اول مجذوب ایشان شدم. در سال 74 بعد از وقفه‌ای که افتاده بود دوباره با استاد رابطه صمیمی‌ خودمان را برقرار کردم.

وی با بیان اینکه به کودکان و میانسالان بسیار احترام می‌گذاشتند و فقیر و غنی در نظر ایشان یکسان بود و تنها افرادی برایشان مهمتر بودند که با تقواتر بودند،‌گفت: ایشان در همه حال به خدا توکل داشتند بسیار اهل گذشت و سخاوت بودند و لحظه‌های عمرشان به بطالت و غفلت نمی‌گذشت یکی دیگر از خصلت‌های استاد سفره‌دار بودن ایشان بود درحالی که غذای خود ایشان بسیار ساده بود. در روستاها نیز تلاش بسیار برای آبادانی آنجا می‌کردند و به هر شکلی که می‌شد باید آن به نتیجه می‌رسید. استاد برای اولین بار وارد هر روستایی می‌شد در همان اولین جلسه افراد جذب وی می‌شدند.

به ایتام توجه بسیار داشتند

محمد مهدی مهدی‌خواه با بیان اینکه استاد وقف قرآن بود و مشتاقانه به سمت افراد می‌رفتند گفت: اگر بخواهیم فردی را بشناسیم باید بدانیم از چه خاستگاهی آمده وچه صدماتی را تحمل کرده است. آنچنانکه در خداوند در سوره ضحی می‌فرماید: «فام التیم فلاتنهر »‌همین نگاه هم در فراز و فرود زندگی استاد نیز دیده می‌شود، ایشان به شدت به ایتام و فقرا توجه داشتند. فراز و نشیب‌های که در زندگی داشتند ایشان را اهل مراقبت‌های بسیار کردند.

حسین مهدی‌خواه نوه استاد متقی با اشاره به اینکه استاد برای کودکان بسیار ارزش قائل می‌شدند ابراز کرد: همیشه نوه‌ها به مراتب سنی که داشتند اول در جلسات قرآن می‌خواندند بعدتر ها حکایت‌ دینی و نکاتی را که یاد گرفته بودند برای حضار بیان می‌کردند و به این صورت مبلغ در سطح خودمان می‌شدیم.

وی افزود: استاد هدایای بسیاری همراه‌شان بود که هر وقت لازم بود به افراد می‌دادند و یا از ما می‌خواستند که آنها به بچه‌هایی که به همراه والد ین خود می‌آمدند بدهیم.

نور الهی، ایمان و ادب در خانواده متقی موج می‌زند

آزادمنش عروس خانواده متقی نیز با بیان اینکه در این چند سال جز نور الهی،‌ ایمان و ادب در این خانواده چیزی ندیده است اظهار کرد: استاد اشعار بسیاری داشتند که می‌توان آنها در قالب یک دیوان تدوین کرد همچنین در ماه مبارک رمضان تبلیغ وتدریس در روستاهای اطراف تهران داشتند و هنگام نماز عید فطر هدایایی از طرف مکتب قرآن و عترت به آنها هدیه می‌دادند که این باعث شده بود تا جایگاه قرآنی ویژه‌ای برای ایشان و مکتب رقم بخورد.

سفارش استاد بر نماز اول وقت

علی‌اکبر متقی فرزند دیگر استاد نیز ابراز داشت: زندگی استاد سراسر نور و برکت بود ایشان در کلاس‌هایشان بعد از آموزش قرآن احادیثی که در خصوص مسائل اجتماعی مردم بود را بیان می‌کردند در مهمانی‌ها حتما نماز جماعت برگزار می‌شد و حتی اگر دو نفر هم بودند باز هم نماز جماعت برپا می‌شد.

اعظم‌سادات متقی یکی دیگر از نوه‌های استاد گفت: پدربزرگ همیشه سفارش بر نماز اول وقت می‌کردند، ایشان زمانی که مریض بودند هیچ‌گاه احساس نارضایتی نکردند تا دیگران را ناراحت نکنند و تنها سفارش ایشان بر نماز بود.

در پایان نیز هدیه‌ای از طرف خبرگزاری بین‌المللی قرآن،‌ایکنا توسط یونسی دبیر تحریریه خبرگزاری به سید محمد حسین متقی موسوی اهدا شد و این مراسم با گرفتن عکس یادگاری به پایان رسید.

captcha