وی افزود: در دیدارهایی که من بهعنوان مسئول حضور داشتم، گزارش اندکی از اوضاع لبنان میدادم و ایشان به خوبی گوش میکردند و توصیههای لازم را میفرمودند و از یقین و توکل به خداوند بسیار سخن میگفتند. در بقیه دیدارها عمدتا در مورد مسائل شخصی چون دوری از گناه، درس خواندن، تدریس، کتاب خواندن و ... سخن گفته میشد. در ادامه به لطف اینترنت، ما توانستیم درسهای خارج ایشان را نیز دنبال کنیم.
سیدحسن نصرالله در پاسخ به سؤالی پبرامون کرامات آیتالله بهجت گفت: پس از وفات امام خمینی، در آن زمان در تشکیلات حزبالله منصبی به نام دبیرکلی حزب الله وجود نداشت، دبیرکلی حزبالله پس از آن به وجود آمد، دبیرکلی عنوان رهبر نیست اما صلاحیتهای بالایی دارد.
در آن زمان من در سن پایینی بودیم. اما در جلسهای بزرگان به این نتیجه رسیدند که من این مسئولیت (دبیرکلی) را بر عهده بگیریم. این مسأله را با من در میان گذاشتند اما من نپذیرفتم و گفتم که من نمیتوانم این مسئولیت را بپذیرم نه از لحاظ کفایت و نه اخلاقی و نه ... حائز این مسئولیت نیستم. آنها به من گفتند که باشد تو فقط مسئولیت را بر عهده بگیر ما کمکت میکنیم. من گفتم محال است که بر عهده بگیرم. پس از مجادلات زیاد گفتم که بنابراین استخاره می گیریم و استخاره بین من و شما تصمیم میگیرد. گفتند باشد. آنها رفتند قرآن آوردند و در ادامه هیچ کس حاضر نشد در مورد چنین مساله مهمی استخاره بگیرد. در انتها مبنا بر این شد که از آیتالله بهجت طلب استخاره کنیم. یکی از برادران مامور شد که به دیدار ایتالله بهجت (ره) برود و خواستار استخاره شود. او اصلا نمیدانست برای چه و به چه منظوری خواستار استخاره هستیم، به او فقط گفته بودیم که پیش آیتالله بهجت برو و از ایشان طلب استخاره کن. هنگامی که آیتالله بهجت استخاره کرده بودند، به فرستاده ما گفته بودند که به سید بگو به امید کمک کسی این مسئولیت را نپذیرد، کسی تو را کمک نمیکند.
نصرالله گفت: ضمانت واقعی برای کسی که میخواهد یک عالم و رهبر شود بعد معنوی و معرفتی است.
وی تصریح کرد: اگر مقاومت از بعد معنوی و معرفتی برخوردار نبود نمیتوانست در لبنان و منطقه گسترش یابد.
سیدحسن نصرالله شامگاه شنبه در یک گفتوگوی تلویزیونی که از شبکه المنار لبنان پخش شد، در مورد چگونگی آشنایی با آیتالله بهجت(ره) و شخصیت و ویژگی این عالم و عارف بزرگ، به ایراد سخن پرداخت.