به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، همایش گفتمان هنر انقلاب اسلامی عصر امروز سهشنبه 24 فروردین در سالن اجتماعات شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس و با حضور مرتضی حیدری، اصغر فهیمیفر و محمدعلی رجبی از اساتید هنر و عضو هیئت علمی دانشگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست اصغر فهیمی فر با اشاره به وقوع سه انقلاب در جهان گفت: یکی از این انقلابها در سال 1789 در فرانسه که انقلابی لیبرالیسمی بود به وقوع پیوست، دیگری در سال 1917 در شوروی سابق که ماهیتی مارکسیستی بود رخ داد و سومی آن در سال 1977 و در ایران به وقوع پیوست که ماهیتی مردمی، انسانی و اسلامی داشت.
وی ادامه داد: دو انقلاب نخستین از نظر ابعاد گوناگون از جمله نظریهپردازی در تمام زمینه ها صاحب مکتب شدند پس اینجا پرسشی مطرح میشود که آیا انقلاب اسلامی نیز صاحب مکتبی هست یا خیر؟ و یا حداقل در بعد هنری ما می توانیم برای انقلاب اسلامی مکتبی را فرض کنیم؟
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: آنچه که مسلم است اینکه مکاتب هنری در حقیقت ترجمان و تبلور موضوعات زیبایی شناختی هستند و ابتدا باید به این نکته توجه داشت که معمولاً مباحث کلی در زمینه فلسفه به وجود میآید و براساس آن است که هنری زاده و حادث میشود.
وی افزود: مکتب هنری که به واسطه تفکر فلسفی لیبرالیسم همزمان با انقلاب نخستین به وجود آمد، کلاسیسیم بود که تمرکز خود را بر انسان محوری گذاشته بود و پرسش فلسفی این تفکر در ابتدا این بود که اساساً انسان چیست و قائل به این موضوع بود که انسان متکی به خود است و مرکز آفرینش وجود خود اوست.
فهیمیفر اظهار داشت: از دیگر پرسشهایی که در این تفکر فلسفی مطرح میشود اینکه جهان چیست آیا مجموعهای از محسوسات است و یا چیزهایی نیز غیرقابل حس در آن وجود دارد که البته تا همین اندازه که این تفکر عقل بنیاد است و چون درک ماورالطبیعه از خرد و عقل به دور است در همین مادیات خلاصه میشود که درست همینجا وجه افتراق فلسفه اسلامی و فلسفه لیبرالیستی است که فلسفه اسلامی برخلاف آن همه چیز را به دریافتهای عقلی محدود نمیکند و بیان می دارد که عقل قادر نیست انسان را به گزارههای یقینی برساند.
این استاد دانشگاه گفت: با چنین فرضی اساساً بحث فلسفه اسلامی به عنوان پایه و اساس هنر اسلامی که زمینه آن براساس وقوع انقلاب اسلامی نیز به وجود آمده است درست از جایی که صحبت درباره طبیعت و محسوسات تمام میشود، آغاز شده و طبیعت و ماورالطبیعه را در باطن و ماهیت خود با استفاده از جنبههای زیباییشناسانه بازتاب داده و منعکس میکند.
فهیمیفر تأکید کرد: هنر را باید گونهای از معرفت برشمرد اما نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که شناخت هنرمند تنها از راه شناخت استدلالی نیست، اما باید در اینجا به این نکته نیز اشاره کنم که همزمان با ظهور تفکر و فلسفه مارکسیستی نمود هنری آن را در ظوهر مکتبی همچون رمانتیسم میتوان مشاهده کرد که از عقل فراتر رفته و به احساسات نیز میپردازد.
وی با اشاره به اینکه ظهور مکاتب را تنها در علوم انسانی و هنر داریم و در مثلاً علم ریاضی چنین پدیدهای را شاهد نیستیم گفت: انسان در حالت عادی حضار به پذیرش ولایت خدا نیست و این مسئله است که زمینه را برای به وجود آمدن تراژدی در تاریخ انسانیت و بازتاب آن در عالم هنر به وجود میآورد چیزی که در دو مکتب برخاسته در انقلاب اول و دوم به آن به وفور برخورد داریم که البته در مورد مارکسیسم این حالت از شکل فردی به اجتماع کشیده میشود .
فهیمیفر در پایان سخنان گفت: در مجموعه باید گفت هر چند که در برهه وقوع انقلاب سوم یعنی انقلاب اسلامی و پدیدههای به وجود آمده در پیرامون آن مبانی و مباحث تئوریک فراوان به چشم میخورد که البته عملیاتی نشده است در حالیکه در مورد مکاتب دیگر به وضوح میتوان مشاهده کرد که ابزارها و ملزومات پرداختن به مکاتب هنری این دو جریان به خوبی بروز کرده و بجا نیز از آن استفاده میشود.
مرتضی حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، دومین سخنران این نشست بود که گفت: میل دارم که در زمینه فرم و مبحث ریختشناسی هنر انقلاب اسلامی صحبت کنم که البته بیشترین تأکید من نیز در پرداختن به جزئیات این موضوع بر پایه هنرهای تجسمی مطرح میشود.
وی ادامه داد: واقعیت این است که مبانی نظری در زمینه هنر انقلاب اسلامی وجود دارد، اما تجربههای ما در این زمینه و پدید آوردن محصولات و تولیدات هنری بیشتر ذوقی و بدون در نظر گرفتن مبانی نظری است که توفیقاتی به دست آوردهایم، البته از حق نگذریم در حوزههای ادبیات به ویژه ادبیات دفاع مقدس کمی اصولیتر و منطقیتر عمل کردهایم.
این هنرمند نقاش تصریح کرد: صورت و قالب نخست هنر انقلاب اسلامی افشاگری است که این موضوع را به ویژه در هنر نقاشی سالهای نخستین انقلاب اسلامی به وضوح میتوانیم مشاهده کنیم و هنرمندان تجسمی کار دوران اوایل انقلاب هر کاری که انجام میدادند بازتابی از وقایع دلخراشی بود که در جریان مبارزه با حکومت ستمشاهی رخ میداد.
حیدری در ادامه با اشاره به اینکه تمرکز پرداختن در زمینه هنر انقلاب اسلامی بیشتر در میان هنرمندان حوزه هنری بود گفت: ویژگی بارز هنر انقلاب اسلامی حرکت از محسوسات به معقولات است یعنی همانند همان چیزی که از روز نخست فلاسفه در دوران باستان آن را وضع کردهاند یعنی آنچه که هنرمند به آن میپردازد طابق نعل به نعل واقعیت نیست و هنرمندان صرفاً مقلد نیستند.
حیدری در پایان سخنان خود گفت: شاید سیمین دانشور بهترین توصیف را براساس داشتهها و برداشتهای شخصی خود داشته است که آن را میتوان منطبق با ماهیت انقلابی از جنس و شکل و شمایل هنر انقلاب اسلامی دانست یعنی هنرمندان مقلدند و با نگاه به طبیعت همواره نظرشان به مثل است.
این گزارش حاکی است سومین سخنران همایش گفتمان هنر انقلاب اسلامی محمدعلی رجبی، هنرمند نگارگر و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود و گفت: وقتی صحبت از هنر انقلاب اسلامی میشود با سه واژه هنر، انقلاب و اسلام مواجهیم که باید برای آنها هر کدام به شکل جداگانه تأویل و تفسیری داشت.
وی ادامه داد: ما به درستی و حتی خیلی از عربزبانان بهتر معنی انقلاب را درک کردهایم؛ چرا که آنها معادل واژه انقلاب که عربی است برای خود واژه «ثوره» را که تحتاللفظی به معنای شورش است برگزیدهاند در حالیکه انقلاب به معنای تغییر و تحول در دل و قلب است پس ما با پدیده ای نه شورشی بلکه فرهنگی و درونی مواجهیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در فرهنگ اسلامی غایت کمال انسان، حکمت است و میان فلسفه و حکمت، فرق است و آن اینکه در فلسفه میگوییم وجود تو از چیست؟ در حالی که در حکمت منشأ وجود مشخص است و تنها باید به نشانی و استفاده از کدها، رمزگشایی کرده و به سرمنشأ دست یافت.
رجبی در پایان افزود: اگر حکمت را اعیانالاشیاء
و عمل بالمقتضا، تفسیر و تأویل کنیم علاوه بر کشف و شهود در مورد ماهیت اشیاء و پدیدههای
پیرامون باید براساس اقتضای زمان و موقعیت در برخورد با آن عملی از ما ناشی شود،
وقتی قائل به این فرضیه باشیم لذا همواره در حال شهود و عمل هستیم، چیزی که مترادف
با اصل و ماهیت هنر انقلاب اسلامی است و
هنرمند همواره خود را در حال بازشناسی و
درک حقیقت وجودی خود میداند.