به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از همدان، داوود میرزایی، استاد دانشگاه بوعلیسینا
سهشنبه، 7 اردیبهشتماه
در نشستی پیرامون فلسفه هنر اسلامی اظهار کرد: همه موجودات زیبا هستند، زیرا خدا زیباست و از زیبایی چیزی غیر از زیبایی ساطع نمیگردد.
وی افزود: اگر حوزه هنر را به بخش عملی و نظری تقسیم کنیم،«فلسفه هنر» یا همان زیباییشناسی کاملا در حوزه نظری قرار میگیرد، در اسلام چهار نوع متن شامل فقهی،کلامی، فلسفی و عرفانی وجود دارد.
میرزایی خاطرنشان کرد: در متون فقهی از هنر و زیبایی بحث نشده است اما درباره موسیقی و غنا و نقاشی نگاه سلبی وجود دارد که این هنرها را مشمول حکم حرمت میکند، این مباحث ربطی به زیباییشناسی ندارند، در متون کلامی به استدلال عقلی و نقلی درباره اصول دین پرداخته میشود.
وی ادامه داد: در متون فلسفی، ابنسینا و فارابی بیشتر به سمت «رساله فن شعر» اثر فیلسوف یونانی «ارسطو» جلب گردیدند و بیشتر مسُله تقلید از عالم طبیعت را مدنظر قراردادهاند، اما در آثار عرفانی مولانا و ابنعربی اشارات بسیار زیادی نسبت به سه گروه قبل راجع به هنر و زیبایی شناسی موجود است.
این استاد دانشگاه گفت: درباره زیباییشناسی اسلامی دو دیدگاه وجود دارد، دیدگاه اول متعلق به یک نظریهپرداز مصری به اسم «سعبد توفیق» است وی معتقد است حتی در لفظ زیباییشناسی اسلامی تناقض وجود دارد، اصطلاح زیباییشناسی را فردی به اسم «بونگارتن» که از نظریه پردازان عصرروشنگری اروپاست در قرن هیجدهم بوجود آورد.
میرزایی دربخش دیگری از سخنانش اضافه کرد: زیباییشناسی غربی به معنای تناسب اجزا درونی شیء است که شناخت این تناسب برای مخاطب لذت آفرین است، در هنر اسلامی این تعاریف از زیبایی کاربرد نخواهند داشت، زیرا هنر اسلامی با «حقیقت» و «عینیت» نسبت دارد.
میرزایی عنوان کرد: درک زیبایی در عالم اسلام تابع یک نوع درک عرفانی است که در آیین مسیحیت و بودا نیز همین مفاهیم وجود دارد، زیبایی در عرفان اسلامی شامل سه مفهوم «حسن»، «تجلی» و «عرفان» است که این مفاهیم با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند، حسن به معنای زیبایی یا جمال است و در فارسی از معادلهایی همچون نیک یا نیکو برای آن استفاده شده و کلیدیترین مفهوم پس از حسن، «تجلی» است.
وی بیان کرد: برای عارف مسلمان زیبایی جنبه وجودی و کاملا عینی دارد و از نظر عارف هر موجودی زیبا است، بر همین اساس عارف معتقد است که همه موجودات زیبا هستند، زیرا خدا زیباست و از زیبایی چیزی غیر از زیبایی ساطع نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: سومین مفهوم عرفانی راجع به زیبایی «عشق» است که همواره همراه با حسن است، از عشق جداست ولی بدون آن معنا پیدا نمیکند، عشق نردبانی است که مارا به زیبایی میرساند و کسی که عاشق نیست زیبایی را نخواهد دید و بجای صورت الهی صورت خو را مشاهده میکند.