لیلی رضایی خوشخرام، هنرمند تصویرگر در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: هنر تصویرسازی به عنوان یکی از مهمترین هنرهای کاربردی در حوزه انتشار کتاب به ویژه برای گروه سنی کودک و نوجوان مطرح است و به نوعی مکمل روایت نوشتاری کتابهای این گروه سنی است که درک و فهم آن را برای مخاطبان خود دوچندان میکند.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از آثار ادبی کودکان و نوجوانان را کتابهایی به خود اختصاص میدهند که دربردارنده روایات دینی، داستانهای مذهبی و قصص قرآنی هستند که اینگونه موضوعی نیز از هنر تصویرسازی بینیاز نیست و متناسب با این گونه روایتی نیز شاهد هستیم که در روند تولید، چاپ و انتشار کتاب، در مرحلهای اثر ادبی به دست تصویرساز سپرده میشود تا براساس روایت نگارنده، برای آن متن تصویرسازی کند.
این هنرمند تصریح کرد: با این وجود به سبب حساسیتی که در زمینه تصویرسازی برای کتابهای دینی و قرآنی کودکان و نوجوانان وجود دارد، معمولاً محدودیتهایی نیز در این باره اعمال میشود به ویژه زمانی که داستان پیرامون زندگی یکی از معصومین(ع) است که بر طبق عرف و یا حتی موازین شرعی، هنرمند تصویرگر قادر به چهرهنگاری ایشان نیست.
خوشخرام در ادامه گفت: البته این مسئله که از آن به محدودیت تعبیر میشود را من به این معنی تلقی نمیکنم و اینگونه نیست که چون تصویرگران مجوزی برای چهرهنگاری از معصومین(ع) در روایات دینی ندارند لذا دست و پای آنها بسته است و زمینه بروز خلاقیت از آنها سلب میشود، بلکه به نظر من هنرمند تصویرگر باید از چنان خلاقیتی برخوردار باشد که المانها و نمادهایی را جایگزین اشکالی در روایت تصویری خود کند که مجاز به ترسیم آنها نیست.
عضو انجمن فرهنگی تصویرگران افزود: مخاطبان اینگونه آثار نیز از رهگذر سالها کار فرهنگی و هنری در زمینه تصویرگری به این مرحله از درک رسیدهاند که در تصویرگری روایات دینی و قرآنی باید تفاوتی به لحاظ شکل ظاهری میان امام معصوم(ع) و سایر مردم عادی وجود داشته باشد که این وجه تمایز باید با استفاده از شگردهایی در امر تصویرگری همچون قرار دادن هاله نور به دور صورت و یا قرار دادن یک طیف رنگی به جای چهره آن امام معصوم(ع) صورت گیرد.
این تصویرگر کتابهای دینی و قرآنی کودک و نوجوان گفت: در برخی از محافل و مجامع حرفهای تصویرگری، گاه صحبت از این موضوع به میان میآید که باید حدود و چارچوب تصویرگری دینی از سوی مراجع قانونی و به طور مثال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص شود تا با فرض آنها تصویرگر متوجه این موضوع باشد که در این مورد خاص تا چه میزان دارای آزادی عمل است که البته به نظر من این چارچوب ساختار را هنرمندان تصویرگر در زمینه روایات دینی و قرآنی خود از طریق خلق آثارشان معلوم و مشخص میکنند.
خوشخرام در ادامه تأکید کرد: شخصاً در زمینه تصویرگری کتابهای دینی و قرآنی از هیچ الگو و نمونه مشخصی تبعیت نمیکنم و به نسبت روایت قصهای که مأمور به تصویرگری آن میشوم و احساسی که از روایت آن داستان بر من منتقل میشود دست به خلق شخصیت و فضاسازی روایت میزنم و ممکن است در این روند از شیوههای گوناگونی که تاکنون در زمینه تصویرگری اتفاق افتاده است و حتی کتابهای مشابه خارجی تأثیر بپذیرم.
وی در پایان گفت: اینکه یک تصویرگر خود را به دوره و یا جریانی خاص که تاکنون در امر تصویرگری کتاب به ویژه کتابهای دینی و قرآنی صورت گرفته است محدود و منحصر کند به نظر من درست نیست و باید با توجه به مختصات داستان و اقتضائاتی که در آن قرار دارد از همه آثار تولید شده تا به این لحظه الهام گرفت، حال میخواهد این الگوپذیری از داستانهای مذهبی چاپ سنگی دوره صفوی باشد و یا حتی کتابهای مذهبی که در سایر ادیان همراه با تصویر تولید و منتشر میشوند.