به گزارش
خبرگزای بینالمللی قرآن(ایکنا)
از خراسان رضوی، به منظور تصمیمگیری و چگونگی نشان دادن واکنش در برابر
دشمن باید ابتدا او را شناخت، به اهدافش پی برد و روشهای او را در ضربه
زدن و رسیدن به اهدافش بازشناخت، همچنان که باید نقاط ضعف و قوت او را مورد
مطالعه قرار داد که به مجموع این کارها دشمنشناسی میگویند؛ اگر شناسایی
دشمن خوب انجام نگیرد، آثار منفی آن در مراحل تصمیمگیری و برخورد، خود را
نشان میدهد.
رهبر معظم انقلاب در این زمینه ضمن تأیید دشمنشناسی، به
عنوان یک وظیفه مستمر میفرماید: «ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای
خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیدهتر میکند، باید بر هوشیاری و
آگاهی خود بیفزایند و با آمادگی معنوی، فکری، سیاسی و حفظ وحدت و ارتباط
با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند».
همچنین در
جایی دیگر با این مضمون فرمودهاند: «وقتی انسان میبیند دستگاههای
تبلیغاتی دشمن، دستگاه تبلیغاتی مزدور آمریکا، دستگاه تبلیغاتی دولت
انگلیس، دستگاه تبلیغاتی دولت غاصب صهیونیست، برای فلان لایحه در مجلس یقه
میدرانند، جنگ روانی میکنند، به خاطر فلان زندانی، به خاطر فلان مسئول،
دلسوزی دایه مهربان تر از مادر را نشان می دهند، انسان حق دارد به شک بیفتد
... دشمن، امروز امیدوار است، شاید بتواند از سادهاندیشی استفاده کند،
جای پای خود را در دستگاههای سیاسی کشور و دستگاههای فرهنگی کشور باز
کند... امروز، روز حساسی است؛ این روزگار، روزگار حساسی است».
از همین
رو بدیهی است برای برنامهریزی و تعیین و تدوین سیاست دفاعی در جهت صیانت
از کیان نظام اسلامی، شناسایی دشمن و تهدیدهایی که از ناحیه او موجودیت ملی
و دینی ما را تهدید میکند، امری واجب است بنابراین در فرصت این گزارش به
بررسی و تطبیق این مسئله با کلیدواژهها و مشخصههای دوران حیات و امامت
امام حسن مجتبی(ع) در زمان حکومت خاندان بنیامیه پرداختهایم و در همین
راستا، با دو تن از کارشناسان علوم دینی مشهد گفتوگویی انجام دادیم که
آنچه در ادامه میآید، مشروح آن خواهد بود.
غفلت؛ بلای دامنگیر اسلامحجتالاسلام غلامنبی
گلستانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص موضوع درک زمانه و دشمنشناسی
امام حسن مجتبی(ع) بیاناتی را بدین شرح ابراز کرد: دشمنشناسی در اسلام
یکی از مباحث حائز اهمیت است، به گونهای که غفلت از آن به هر میزان
آسیبهای کمرشکنی را به نظام و جامعه وارد میکند.
وی با بیان اینکه
غفلت از این موضوع از جمله محورهایی است که امروزه دامنگیر جامعه جهانی
اسلام شده است، به برخی از تبعات این بیتوجهی پرداخت و گفت: استیلای غرب،
تحریف ماهیت انقلاب اسلامی، تجزیهطلبی و ایجاد اختلاف، بیهویتی و
بیاقتدار کردن کشورهای اسلامی، ایجاد ناامیدی و بیاراده کردن ملل مسلمان
برای تقابل با ظلم، جریان گسترش تروریسم، محاصره و فشارهای اقتصادی،
تهاجمات نظامی به کشورهای اسلامی، ترویج اسلام آمریکایی، تبلیغ اسلامهراسی
و انحراف در مسائل اساسی و امثالهم برخی از مشکلات گریبانگیر اسلام
هستند.
حجتالاسلام گلستانی با برشمردن ریشه این مسائل، بیان کرد:
غفلت و بیتوجهی، انحراف خواص، تفرقه و اختلاف، ارتجاع، فساد مالی و
بیانضباطی اقتصادی و انحراف از عدالت اجتماعی، اهم سرچشمههای گرفتاریهای
کنونی جهان اسلام به شمار میرود.
سبک زندگی ائمه(ع)؛ تجسم اسلام وی ضمن اشاره به این نکته که زندگی ائمه اطهار(ع) برای ما الگو است لذا
ما باید سبک و مشی زندگیمان را بر اساس رفتار و گفتار آنها سر و سامان
ببخشیم، اظهار کرد: تجسم و عینیت اسلام در عملکرد ایشان مشخص و روشن است و
در همین راستا یکی از موضوعات اساسی که به جد ائمه هدی(ع) بدان توجه
داشتند، دشمنشناسی است و این مسأله در زمان دوران امام حسن(ع) که زمانه
خاصی است از جایگاه ویژای برخوردار است.
مدرس حوزه علمیه مشهد افزود:
حسن بن علی(ع) در این زمینه با مشکلات متعددی روبرو بودند، از یک سو
ناتوانی و پراکندگی نیروهای رزمی امام، از دیگر سو رو در رو بودن با
چهرهای مانند معاویه که از نیرنگبازان تاریخ است با تظاهر به اسلام، کار
را برای امام سخت کرده بود.
وی با ذکر نمونهای تاریخی به تنویر موضوع
پرداخت و اضافه کرد: معاویه بیمار شد و جمعی از بزرگان شام به عیادت وی
رفتند، به یکی از مستخدمانش دستور داد بستهای را از درون صندوقی برایش
بیاورد، همه توجهات روی این بسته متمرکز شده بود، بسته را گشود، درون آن
مقداری مو و ناخن بود، معاویه گفت، روزی پیغمبر در حال اصلاح سر و روی
مبارک بودند که من مقداری از مو و ناخن ایشان را برداشتم تا لای کفنم
بگذارند و از عذاب مصون باشم.
حجتالاسلام
گلستانی تصریح کرد: اما از همین فرد که حتی به مو و ناخن پیامبر(ص) تمسک
میجوید، نقل است که مطرف پسر مغیرة بن شعبه(که از کارگزاران حکومت معاویه
بود و ارتباط تنگاتنگی با وی داشت) روزی دلیل نارحتی پدرش را از او جویا
شد، ایشان به سخن درآمد و گفت، امروز با معاویه تنها بودم، به او گفتم حالا
که قدرت را به دست گرفتهای و همه کاره هستی، دیگر چرا طرفداران خط امامت
را آزار و اذیت میکنی؟
وی ادامه داد: مادرت به عزایت بنشیند، فکر
نمیکردم که اینقدر کج فکر و کج سلیقه باشی، مگر ندیدی خلیفه اول آمد بعد
از یکی، دو سال حکومت رفت و نامش با خودش دفن شد، خلیفه دوم آمد ولی آن طور
ترور شد و خلیفه سوم هم با آن شکل کشته شد، اما آن کودک یتیم عبدالله را
میبینی که سالها پس از وفاتش همچنان هر روز پنج بار صبح و شام نامش را بر
فراز مأذنهها فریاد میزنند، «أشهد أن محمد رسولالله»؛ من از مادرم زاده
نشدهام اگر این اسم را از جامعه اسلامی محو نکنم.
تظاهر به دینداری؛ دستاویز کسب قدرتمعاون
فرهنگی دانشگاه اقبال لاهوری مشهد با بیان فرازی دیگر از فریبکاری همعصر
امام حسن مجتبی(ع) ابراز کرد: معاویه کسی است که در تظاهر به دینداری تا
جایی پیش میرود که وقتی قصد عزیمت به جنگ صفین را کرد دستور داد، روز
چهارشنبه، نماز جمعه را اقامه کنند تا زمانی که روز جمعه مشغول جنگند و
نمیتوانند آن را بخوانند، ثواب این نماز را از دست ندهند.
وی تأکید
کرد: با این اوصاف روشن است که سختی مبارزه و مقابله به مثل حضرت حسن بن
علی(ع) در چنین شرایطی به چه میزان دشوار بود، با این حال ایشان در برابر
معاویه کار را به جایی رساند که بالاخره آتشبس موقتی با 10 بند منعقد شد؛
هر یک از مفاد این قطعنامه میتوانست معاویه را کلاً نابود کرده و از بین
ببرد.
حجتالاسلام گلستانی به برخی از این مفاد اشاره مختصری کرد و
گفت: عدم اطلاق لقب امیرالمومنین علی(ع) به معاویه، سلب اجازه اذیت و آزار
پیروان امامت، تحت تعقیب قرار ندادن طرفداران خط ولایت، عدم انتصاب کسی به
جانشینی خودش و ...، با نگاهی به مفاد این صلحنامه میتوان به شناخت دقیق
حضرت از دشمن پی برد.
وی همچنین در بخش دیگر از این گفتوگو با بیان
سخنان امام حسن(ع) خطاب به مردمش یادآور شد: «ای مردم شما من را در معرض
قتل قرار دادید(اشاره به سوء قصدی که در جریان عملیاتی به جان حضرت شده
بود)، پدرم را کشتید و الان هم شرایطی را دارید که بالعکس زمان امام علی(ع)
که دینتان پیش روی دنیای شما بود، امروز دنیای شما جلوی دینتان قرار دارد؛
یعنی بر اساس دنیامحوری حرکت و زندگی میکنید.
این نویسنده کتب و
مقالات علوم اسلامی به نقل بخشهای دیگری از بیانات امام حسن(ع) به مردم
زمانهاش ادامه داد و افزود: «به همین منوال پیش بروید، در آینده نه چندان
دور خانواده و فرزندانتان برای رفع نیازمندی و سیر کردن شکمشان در خانه
بنیامیه بروند و آنها نیز دست رد به سینه ایشان بزنند؛ اکنون شرایطی را
پیش آوردید که من نمیتوانم به شما احساس اطمینان کنم و نمیتوانم با کمک
شماعزت لازم را بدست بیاورم، چون بین شما اختلاف افتاده است و هیچیک نظر
دیگری را نمیپذیرید».
تفرقه؛ عامل جداافتادگی نخبگانوی
ضمن اشاره به اینکه این موضوع بیانگر این حقیقت است که ایجاد اختلاف و
تفرقه از جمله مهمترین عوامل ضعف نیروهای طرفدار امام حسن مجتبی(ع) به شمار
میرود، اذعان کرد: در همین زمینه فقدان دشمنشناسی به موقع یاران حضرت،
حتی بزرگانی همچون حجر بن عدی را نیز داریم که نمیتوانند طرف مخالف را
بشناسند و در مقابل امام حسن(ع) میگوید، کاش من مرده بودم و شاهد شرایط
آتشبس با دشمن نمیبودم، و امام حسن(ع) برای او مقاصد این راهبرد را
موشکافی کردند.
حجتالاسلام گلستانی اظهار کرد: عبدالله بن زبیر یکی
دیگر از یاران امام حسن(ع) است که دلائل پذیرش صلحنامه را از حضرت جویا
میشود و این نیز نمونه دیگری از خلأ دشمنشناسی است؛ امام(ع) خطاب به
عبدالله بن زبیر گفت: «آیا تو فکر میکنی من تسلیم شدم و حکومت را به او
سپردم؟ چطور چنین چیزی ممکن است در حالی که من پسر شجاعترین مرد عرب هستم؟
پذیرش قطعنامه از سوی من نشانه ترس، ضعف و ناتوانیم نبود، وقتی کسانی چون
تو به عنوان طرفداران من معرفی میشوند، باید شاهد وقوع چنین جریاناتی هم
بود».
وی از زبان امام بیان کرد: «مردم کوتاهی نکنید، از جنگیدن با
معاویه سر باز نزنید چرا که شما به آنچه بدان تمایل دارید نمیرسید مگر با
صبر و مقاومت در برابر آنچه که برای شما سخت است»؛ لذا امام حسن(ع) در
برخورد با گروههای مختلف، روش دشمنشناسی و نحوه عملکرد در این شرایط را
تعلیم میدهد و عملاً با این توافقنامه توانست پرده از چهره پلید معاویه
بردارد و او مجبور به ارتکاب به جنایت از طریق نفوذ در خانواده حضرت شد.
صلح برای روشنگری این
کارشناس علوم دینی به برخی تبعات این عملکرد امام حسن(ع) اشاره و عنوان
کرد: امام با این آتشبس، چهره حقیقی معاویه را برملا کرد، از ریخته شدن
خون یاران و اصحاب حضرت علی(ع) جلوگیری کرد، از ایجاد فرصت برای تجدید قوای
نیروهای حضرت در مقابل دشمن بهره برد و نیز برای انتقال قدرت به طور طبیعی به امام حسن(ع) سرمایهگذاری کرد.
وی
در ادامه با مطابقت شرایط کنونی با آن دوران اظهار کرد: ائمه(ع) دو محور
جزء مسائل استراتژیکی زندگی آنهاست، یکی تبیین اسلام و دیگری تلاش برای
زعامت حکومت اسلام و مسلمانان زیرا اگر اسلام در مقام حکومت قرار نداشته
باشد، کارآمدی ندارد و در صورتی که حکومتی فاقد رکن اسلام باشد، تأثیرگذاری
نخواهد داشت.
حجتالاسلام گلستانی با افزودن اینکه در کنار آن، یکسری
برنامههای تاکتیکی وجود دارد، بیان کرد: در تاکتیکها متناسب با شرایط
زمانی، مکانی، دشمن، حکومت، طرافداران، مخالفان و ... فرق میکند؛ اما
وظیفه ما در بعد استراتژیکی، دفاع از اسلام، تبیین آن و تلاش در جهت تشکیل
حکومت اسلامی است یعنی همان کارهایی که حضرت امام خمینی(ره) و یارانش انجام
دادند.
وی معنای تاکتیک را عملکردهای موضعی و مقطعی ما در برابر دشمن دانست و تأکید
کرد: برخی از موضعگیریهای امامان ما رنگ و بوی تاکتیکی داشته و مسلماً
مربوطه و محدود به همان دوره زمانی میشد اما برخی دیگر هم از جنس
استراتژیکی بودند که برای هر دوره زمانی کاربرد دارند.
این استاد
دانشگاه فرهنگیان مشهد به تبیین موضوع با یاد آیه 168 سوره مبارکه بقره
پرداخت و ادامه داد: «... وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ
إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ، ... و از گامهای شيطان پيروی نكنيد، چه
اينكه او دشمن آشكار شما است»، در این آیه بعد از معرفی دشمنانه شیطان، به
ماهیت او اشاره میکند که ایجاد تفرقه، اختلاف، نخوت، تشتت، تتمیع، تهدید و
انواع راهها برای تضعیف و انحراف ما استفاده میکند.
شناسایی شیاطین زمانهوی با تأکید
بر اینکه دشمنشناسی و درک شرایط به موقع زمانه از نشانههای آن است که
پیرو راه امام حسن(ع) هستیم، افزود: در همین راستا امام خمینی(ره)
میفرمایند: «آمریکا شیطان بزرگ است»، بدین معنا که قرآن کریم یک نمونه را
برای الگوگیری میآورد و باید با توجه به شرایط زمانه خودمان مصادیق شیطان
را که میتواند در عصری معاویه، یزید، مامون، هارون و یا آمریکا باشد،
بشناسیم.
در بخش دیگری از این گزارش، حجتالاسلام محمدرسول رمضانی،
مدیرعامل مجتمع نیکوکاری ولی عصر(عج) و مسئول سابق دفتر فرهنگی حوزه علمیه
خراسان ضمن بیان این مطلب که امام حسن مجتبی(ع) از سجایای اخلاقی پیامبر
مکرم اسلام(ص) برخوردار بودند، ابراز کرد: صلحنامه امام ناشی از درک زمان و
برای حفظ کیان اسلام بود چرا که اگر جنگهایی به راه میافتاد و ایشان با
معاویه درگیر میشد به خاطر عوامفریبیهایی که داشت، اصل اسلام به خطر
میافتاد.
وی با اشاره به اینکه با توجه به شرایط عصر معاصر ما در نظر
گرفتن موشکافانه این موضوع کلیدی در دشمنشناسی و درک زمانه بسیار حائز
اهمیت است، بیان کرد: مسلماً حضرت با این اقدام به موقع توانستند اسلام را
از مهلکه جدی نجات بدهند.
انتخاب و اجرای درست تاکتیک برخورداین
استاد حوزه علمیه مشهد افزود: به دلیل آنکه زمان، زمان خاصی بود، از یک
طرف امام(ع) یاران و همراهان پای کاری نداشت که ایشان را یاری کنند و از
دیگر سو مسلمانان به موجب شرکت در جنگهای پیاپی سست شده بودند بنابراین
حضرت با درک درست از زمانه و مردم همعصرش و نیز شناسایی جبهه مقابل،
توانست با انتخاب و اجرای صحیح تاکتیک برخورد، اوضاع را به خوبی پیش ببرند.
وی
با تطبیق آن شرایط با زمانه کنونی اظهار کرد: در کشور ما هم برخی معتقدند
باید در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا مقابله کنیم و درگیر شویم اما برخی
دیگر نیز به حکم درایت و تدبیر میدانند نباید در این شرایط جنگ جدیدی
آفرید و با اخذ تصمیمات مقتضی زمان پیش رفت.
حجتالاسلام رمضانی با
بیان اینکه داعش یکی از مظاهر این مشکلآفرینیهای زمانه است، اضافه کرد:
اینکه در این زمان درک کنیم که نباید به نام مبارزه با داعش یا هر گروه
افراطی اسلامگرای دیگری وارد تنش و درگیری مسلمان با مسلمان شویم و با
بصیرت به تحلیل شرایط برآئیم، بهترین تصمیم ممکن خواهد بود.