در این دیدار پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط استاد زواریان، رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در سخنانی گفت: از سه سال پیش ستاد شهدای قرآنی با هدف شناسایی و معرفی سبک زندگی قرآنی شهدای قاری، حافظ، معلم و فعال قرآنی تشکیل شده و در این راستا تاکنون سه دوره یادواره سورههای سرخ را برگزار کردهایم و دی ماه امسال چهارمین یادواره برگزار میشود. از دیگر فعالیتهای این ستاد میتوان به تولید مستند و تهیه کتاب و نرمافزار و نیز دیدارهای هفتگی با خانواده شهدای قرآنی اشاره کرد.
وی تصریح کرد: شهدای مدافع حرم بسیار ارزشمند هستند؛ چرا که امروز تا پای جان راه 200 هزار شهید دفاع مقدس را ادامه میدهند.
همچنین در این دیدار محمد عزیزی، پدر شهید طی سخنانی با بیان اینکه مهدی 11 مرداد 92 مصادف با 24 رمضان در حلب سوریه به شهادت رسید، عنوان کرد: پسرم از کودکی علاقه زیادی به شرکت در کلاسهای قرآن داشت و آرزوی بزرگش این بود که مکبر مسجد شود. وقتی کلاس چهارم بود، از نظر مذهبی و قرآنی به پیشرفت رسیده بود و پای ثابت هیئتهای حسینی بود.
وی ادامه داد: وقتی قبل از شهادت به کربلا رفته بود، ناله و ضجه بسیاری زده و گفته بود از خداوند بال پرواز میخواهم. شب قبل از شهادتش به منزل زنگ زد و گفت ائمه(ع) من را دعوت کردهاند و فردا به شهادت میرسم.
همچنین در این دیدار شمسی عزیزی، مادر شهید در سخنانی عنوان کرد: مهدی از پنج سالگی در کلاسهای قرآن شرکت میکرد. آن زمان ما در منطقه نظامی مهرآباد زندگی میکردیم و مسجد شهرک در حال ساخت بود و مهدی با ذوق زیاد هر صبح برای کارگران مسجد نان میخرید و وقتی مسجد شهرک افتتاح شد مکبر آنجا شد.
وی ادامه داد: مهدی واقعاً معلم اخلاق قرآنی بود و علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشت، به طوری که عکسهای ایشان را همراه با سخنانشان در دفترش میچسباند. مهدی همیشه در کارهای خیر شرکت میکرد و این کار را پنهانی انجام میداد، به طوری که یک روز با لباسهای گلی به منزل آمد و وقتی پرس و جو کردم فهمیدم یک خانه کاهگلی را تعمیر کرده است.
مادر شهید عزیزی با اشاره به اینکه پسرش در یگان ویژه امام علی(ع) خدمت میکرد، گفت: آخرین بار شب ماه رمضان بود که مهدی میخواست به جبهه برود. به نزد من در آشپزخانه آمد و گفت اگر زمان امام حسین(ع) بود، به من چه میگفتی؟ الان هم داعشیهای یزیدی هستند و اگر حرم ایشان را بگیرند، انگار حضرت زینب(س) را به اسارت بردهاند. به او گفتم میخواهم زنده باشی و به جامعه خدمت کنی و گفت اگر شهید بشوم چه؟ گفتم افتخار میکنم. گفت: مادر این سخنت از ته دل باشد، ممکن است روزی بگویند اینها برای پول یا کمک به بشار اسد رفتهاند، ولی تو نباید قبول کنی.
وی همچنین گفت: پسرم از 9 سالگی نماز و روزهاش را ترک نمیکرد و حتی روزههای مستحبی را میگرفت و خالصانه عبادت میکرد. دو ماه قبل از شهادتش کربلا بود و وقتی آمد، گفت که دلش نیامده است که در شهر بیکفنها برای خودش کفن بگیرد. فقط تربت آورده بود که در دستمالی که از آیتالله حقشناس گرفته بود گذاشت.
همچنین خواهر شهید در سخنانی با بیان اینکه برادرش همیشه او را به خواندن دستکم یک صفحه از قرآن در شبانهروز و حفظ حجاب سفارش میکرد، گفت: چند روز قبل از رفتن به سوریه میدیدم که دائماً کتاب تفسیر موضوعی قرآن را مطالعه میکند و پس از شهادتش متوجه شدم در یکی از صفحات این کتاب شعر حسن ختام امام (ره) را نوشته که نشان دهنده تغییرات روحی او بوده است.
این دیدار با قرائت متن وصیتنامه شهید و اهدای لوح تقدیر سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ و شورای توسعه فرهنگ قرآنی به خانواده شهید به پایان رسید.