به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، طرح همایش سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی با نگاه
به محتوا در مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح است و با
نگاهی متفاوت به دنبال فراخوان و تقدیر از برگزیدگان نیست بلکه در دبیرخانه دائمی
همایش تلاش میکنیم تا همه سازمانهای متولی حوزه فضای مجازی و رسانههای دیجیتال
را شناسایی کنیم و آنها را کنار هم قرار دهیم حتی سازمانهایی که در حوزه محتوا
مأموریت دارند که میتوان به وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش اشاره کرد. در
این همایش نگاه فراجناحی، محتوایی و همافزایی حاکم است. درباره موضوع سواد رسانه با محمدصادق افراسیابی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فضای مجازی و دبیرکل
همایش سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی به گفتگو نشستیم.
تعریف شما از سواد رسانهای چیست؟
سواد رسانهای در دنیا تعاریف مختلفی دارد و امری ضروری است که باید به آن توجه کنیم. بر تعاریف مختلفی مرور داشتهام اما جامعترین تعریفی که در سطح مطالعات انجام شده از سوی یونیسف بود. یونیسف معتقد است که سواد رسانهای عبارتند از توانایی اعتبارسنجی رسانه و تجزیه و تحلیل تبلیغات و پیامهای رسانه و تشخیص صره از ناصره. یعنی همین که بتوانیم به کدام رسانه، پرتال و شبکه اعتماد کنیم، پیامها را تجزیه کنیم و هر پیامی را نپذیریم بلکه تفکر نقادانه داشته باشیم. آنچیزی که امروزه در دانشکده خبر، صداوسیما، دانشگاه علامه و دیگر دانشگاههای حوزه ارتباطات پرداخته میشود، سواد رسانهای نبوده بلکه رسانهشناسی است و رسانهشناسی کاملا با سواد رسانهای فرق دارد. رسانهشناسی یعنی با تکنیک اغنای مخاطب توسط رسانه آشنا باشیم اما سواد رسانهای یک درجه بالاتر است یعنی بدانیم که چطور رسانهها بر مخاطبان تأثیر میگذارند و ما چگونه میتوانیم به یک مخاطب فعال تبدیل شویم که هر پیامی را نپذیریم. این یک مهارتی در جامعه است که ما به آن نیاز داریم، زیرا در جامعهای زندگی میکنیم که رسانهها اطرافمان را پرکردهاند و شاهد حضور فعال شبکههای ماهواره، شبکههای اجتماعی، بازیهای رایانهای و... هستیم. در این شرایط ما دو راه بیشتر نداریم یا بگذاریم رسانهها ما را مدیریت کنند یا ما باید رسانه و تکنولوژی را مدیریت کنیم. سواد رسانهای به ما یاد میدهد که چطور از تکنولوژی استفاده کنیم تا رسانه ما را مدیریت نکند. اگر رسانهها ما را مدیریت کنند، ممکن است که گاهی درمعرض رسانههای ناسالم قرار بگیریم و تحت تأثیر آنها قرار بگیریم.
در مورد رسانه ناسالم بیشتر توضیح میدهید؟
90 درصد بازیهای رایانهای در بازار قاچاق است. یکی از تأثیرات بازیهای قاچاق میتواند این باشد که خشونت را در کودک نهادینه کند و یا بیحیایی را در جامعه ترویج دهد. حتی میتواند فرد را با انواع جرائم آشنا کند. سنین کودکی مقتضیات خاص خودش را دارد. زمانی که کودک بازی رایانهای را انجام میدهد، تفاوت بین مجاز و واقعیت را متوجه نمیشود و به شدت الگو میگیرد. برخی از شخصیتهای موجود در بازیهای قاچاق، ترویج شیطانپرستی است و ممکن است که کودک با آن شخصیتها همذاتپنداری کند. در این صورت آیا این کودک میتواند در آینده فرد سالمی باشد؟ معتقدم نمیتواند مگر معجزهای رخ دهد. خانوادهها باید نگران کودکان خود در بازیهای رایانهای باشند. درست است که بنیاد ملی بازیهای رایانهای تشکیل شده و این بنیاد به ردهبندی سنی بازیها توجه دارد اما باز هم نباید اعتماد کرد و حتی پاکترین بازی هم در اختیار داشته باشد، باید والدین در کنار فرزند باشند چرا که کودک فرق میان مجاز و واقعیت را متوجه نمیشود. لذا اینکه برخی از خانوادهها، فرزندان خود را در دنیای بازیهای رایانهای رها کردهاند، نوعی خیانت به کودکان و نوجوانان است. خانوادهها باید همانطور که نسبت به تغذیه فرزندانشان حساس هستند باید به بازیهایی که انجام میدهند هم حساسیت را داشته باشند. گاهی اوقات دیدن یک صحنه و موضوع در بازی میتواند آینده کودک را تحت تأثیرقرار دهد. این موضوع بخشی از مهارتهای سواد رسانهای است.خانوادهها باید در تمامی حوزهها باید مهارتهای لازم را یاد بگیرند تا فرزندانشان بتوانند از فرصتهای رسانهها بهرهمند شوند و از آسیبهای آن در امان باشند.
آیا افزایش سواد رسانهای هم سبب تحکیم زندگی زناشویی میشود؟
بلکه کاملا درست است. در جلسهای که حضور داشتم، یکی از اساتید روانشناس عنوان میکرد که درصد بالایی از مراجعهکنندگانش، برای طلاق در اثر استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی است. نداشتن سواد رسانهای باعث میشود که ما نتوانیم از شبکه های اجتماعی خوب استفاده کنیم. در حالی میتوان از بازیهای رایانهای استفاده درست و مناسب کرد که همراه با سواد رسانهای باشد. در کشورهای مختلف جهان، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، ابزاری برای آموزش مفاهیم و سبک زندگی تعیین شده است. متأسفانه در ایران، گروههایی که تشکیل میشود، اغلب صرفا جهت سرگرمی است و فرصت پیشرفت از ما گرفته میشود و در نهایت جامعه به پیشرفت مدنظر اسناد بالادستی دست نمییابد. بنده در سال 90 پژوهشی را انجام دادم که دکتر نیازی در سال 94 همان را تکرار کرد و هر دو پژوهش نشان میدهد که بیشترین حجم استفاده از شبکههای اجتماعی برای سرگرمی است درحالی که در کشورهای دیگر پژوهش ها نشان میدهد، ابزاری برای تقویت دانش است. برای مثال کشور آفریقایی همچون غنا به گونهای فرهنگسازی کرده است که دانشجویان از شبکههای اجتماعی برای تبادل علم و دانش بهرهمند میشوند و اساتید بحثی را در کلاس مطرح میکنند و دانشجویان در گروه دانشجویی موظف به بحث و گفتگو درباره همان موضوع است.در کشورمان بیشتر گروهها در قالب جک، سرگرمی، پخش عکس و فیلم است و تنها موضوعی که صحبت نمیشود، بحثهای کلاسی است. ما باید اول باید مسأله را بفهمیم تا بتوانیم به آن مسأله پاسخ دهیم. متأسفانه مشکلی که در کشور داریم این است که حاضر نیستیم بپذیریم که مشکل داریم. دانشجویان رشته ارتباطات و خبرنگاری مشکل دارند. آنها شاید رسانهشناس باشند اما منتقد رسانه نیستند. زمانی که میگوییم سواد رسانهای در کشور پایین است، یعنی دانشجویان رشته ارتباطات، خبرنگاری، عکاسی وگویندگی رسانه شناس هستند اما منتقد رسانه نیستند. ما نیازمند پرورش منتقد در فضای رسانه داریم. منتقدی که به مردم گوشزد کنند تا به بازیهای رایانهای اعتماد نکنند و به دنبال بازیهای سالم باشند و یا حتی به هر سایت و نرمافزاری اعتماد نکنند.
اخیرا مسئله «کوچ مدلها به تلگرام» پیش آمده است. در این مورد توضیحی میدهید.
یکی دیگر از تکنیکهای سواد رسانهای شناخت محتواست. اخیرا مسئله کوچ مدلها به تلگرام مطرح است و بر این اساس فراخوانهایی برای دختران و زنان جوان منتشر میشود که اگر میخواهید مشهور شوید و مدل شناختهای باشید، در جهان به ما بپویندید. هر فردی اگر با این ادبیات مواجه شد که «اگر می خواهید به فلان جا برسید، فرصت از دست ندهید» باید کمی تأمل و شک کند که شاید میخواهند فریبش دهند. وقتی با این فنون آشنا نیستیم، نتیجهاش به دام افتادن جوانان در این فنون میشود. آنها عکسهای خاص خودشان را به آن کانال می فرستند. این عکسهای خودشان را ارسال میکنند و به مرور عکسها در ژورنالها منتشر میشود و سپس عکسالعملهای بدی را دریافت میکنند و در نهایت دچار پشیمانی خواهند شد. بنابراین ما باید با تأمل با تعمق برخورد کنیم.
افزایش سواد رسانهای تا چه اندازه میتواند بر روابط دختران و پسران در فضای مجازی تأثیر بگذارد؟
بسیاری از دختران و پسران جوان که در فضای مجازی باهم ارتباط دارند به راحتی و با وجود آنکه مدت زمان زیادی از ارتباطشان نگذشته است، عکسهای خصوصیشان را در اختیار هم قرار میدهند و این ناشی از پایین بودن سواد رسانهای است. پژوهشها نشان میدهد که بسیاری از هکها ناشی از همین روابط است چراکه رمزها اغلب ساده بوده و براساس تاریخ تولد و شماره شناسنامه است و فردی که وارد رابطه میشود، پس از مدتی که اطلاعات شخصی را د ر اختیار گرفت، با کمی بالا و پایین زدن ارقام، به مرز ورود به صفحه شخصی آگاهی پیدا میکند ودرنهایت شاهد هک صفحه و ایمیل میشویم.
پس چه باید کرد؟
برای آنکه مقاومت را بالا ببریم و امنیت اجتماعی و فضای مجازی را تقویت کنیم، نیازمند سواد رسانه هشتیم. داشتن سواد رسانهای باعث میشود که از رسانهها استفاده مناسبی داشته باشیم. در میان کشورها، دو کشور ایران و کویت، کابرانش استفاده نامناسب از شبکههای اجتماعی دارند. حتی عربستان و امارت فرهنگسازی را شروع کردهاند و دانشجویان را آموزش میدهند که از شبکههای اجتماعی برای مدیریت دانش و تبادل و بحث کلاسی استفاده کنند.
شاید متولی در امر سواد رسانهای نداریم؟
ما در حوزه فضای مجازی متولی زیاد داریم که میتوان به مرکز ملی فضای مجازی، مرکز رسانههای دیجیتال، وزارت ارتباطات اشاره کرد و حتی در شورای عالی فضای مجازی تقسیم کار شده است اما مشکل اصلی این است که دغدغهها اندک است. از زمانی که فناوری اطلاعات وارد کشور شد تا دوسال پیش تنها دغدغهها فنی بود و همایشهایی که در گذشته برگزار میشد، در حوزه فنی و با عناوینی همچون کامپیوتر و فضای مجازی بود. وزارت ارتباطات متولی مباحث فنی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی مباحث محتوایی است، این تقسیم کار انجام شده بود اما در گذشته شاهد عملیاتی بودن آن نبودیم. امروزه طرح همایش سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی با نگاه به محتوا در مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح است و با نگاهی متفاوت به دنبال فراخوان و تقدیر از برگزیدگان نیست بلکه در دبیرخانه دائمی همایش تلاش میکنیم تا همه سازمانهای متولی حوزه فضای مجازی و رسانههای دیجیتال را شناسایی کنیم و آنها را کنار هم قرار دهیم حتی سازمانهایی که در حوزه محتوا مأموریت دارند که میتوان به وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش اشاره کرد. در این همایش نگاه فراجناحی، محتوایی و همافزایی حاکم است. برای مثال دانشگاه جامع علمی کاربردی مکلف شد تا از پژوهشهای ترویجی و کاربردی و تبدیل تجربیات افراد به یک مستند علمی حمایت کند و یا پیام نور هیئت علمیاش را مکلف کرد تا همه اعضای هیئت علمی دانشگاههای مرتبط با حوزه ارتباطات و مدیریت رسانه در حوزه سواد رسانهای، مقاله تولید کنند.
آیا این اقدامات انجام شده یا صرفا در همان اندازه تکلیف است؟
همه تکالیف در حال انجام است. برای مثال برنامههای رادیویی در حوزه سواد رسانهای افزایش یافته است. البته باید گفت که رادیو فعال تر از شبکههای تلویزیونی اقدام کرده است و شبکههای تلویزیونی به رسالتها و وظایف خود در حوزه سواد رسانهای عمل نکردهاند.
در رابطه با کانالهای تلگرام چه کردهاید؟
مدیران کانالها و شبکههای مجازی مرتبط با سواد رسانهای را در راستای ایجاد همگرایی دعوت کردیم تا اطلاعاتی که در شبکههای مختلف تبادل میشود، در یک کانال تحت عنوان کانال سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی تجمیع شود. پیشبینی میشود که اعضای این کانال بیشتر شود. در این کانال مهارتهای سواد رسانهای در قالب فیلم، عکس، انیمیشین، فایل های صوتی و... به مردم آموزش داده میشود تا خانوادهها با خیال راحت به واسطه این مهارتها از رسانههای دیجیتال و فضای مجازی استفاده کنند. ضمن اینکه مؤسسه آموزشی هدایت میزان مکلف شده در شورای سیاست گذاری همایش اقدامات خود را ادامه به عنوان یک مدرسه مدل و الگو در حوزه آموزش سواد رسانه ای در حوزه کودک و نوجوان و خانواده در کشور مطرح شود. هماکنون این کارها در حال انجام است. قرار است بر این اساس به آموزش و پرورش نشان دهیم که مدل ایده آل ما چیست. معتقدیم پس از گذشت دوسال از این طرح، آموزش وپ رورش همه مدارس را ملزم کند تا این مدل را پیادهسازی کند و در آینده شاهد مدرسهای نباشیم که سواد رسانهای را آموزش ندهد. آموزش سواد رسانه در دو مقطع کافی نیست بلکه باید در همه مقاطع انجام شود.
پس معتقدید که مقطع تحصیلی بالا ربطی به داشتن سواد رسانهای نیست؟
مقطع تحصیلی بالا نشان از سواد رسانهای نیست. گاهی ممکن است فردی در حوزه پزشکی متخصص باشد اما در حوزه سواد رسانه متخصص نیست و یا حتی گاهی فرد پزشک و مهندس تحت تأثیر پیام سیاسی میشود و آن را تبلیغ میکند و درنهایت در معرض تهدید قرار میگیرد و حتی در دام گروههای منحرف سیاسی بیفتد.
گاهی این جمله از کاربران شنیده میشود که کسی با ما کاری ندارد و همه عکسهایی که میگذارم، محجبه است
این یک تصور اشتباه است. زمانی که دانشجویان به صورت دسته جمعی عکس میگیرند، دیگر تضمینی نیست که عکسهایشان منتشر نشود و حتی ممکن است که عکسش توسط یکی دیگر از همان دانشجویان در شبکههای ماهوارهای منتشر شود. همچنین عدهای می نشینند و روابط افراد را براساس این عکسها کشف میکنند و گاهی ممکن است که از این طریق در آنها نفوذ کنند.
و حرف آخر...
امروز مسائل و بحرانهای اجتماعی ناشی از سواد رسانهای بسیار است. ایجاد شبکه ملی اطلاعات توسط وزارت ارتباطات و بالابردن سواد رسانهای توسط توسط دستگاههای فرهنگی همچون وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و وزارت ارشاد امری ضروری است. معتقدم شبکه ملی فرهنگ، کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور و مؤسسات فرهنگی دیجیتال، بهترین مأمن و بهترین محل برای تولید محتوا در فضای مجازی است. متأسفانه ما آنقدر در فضای مجازی و تولید محتوا عقب هستیم که اگر چند سال هم با سرعت بدویم، هنوز جا دارد و شاید عقب ماندگی ما با سرعت مرتفع نشود. ما نیازمند تعجیل، تسریع، تلاش و پیگیری مستمر و چندبرابری هستیم و البته همافزایی با همه دستگاهها باید در این زمینه صورت بگیرد. گاهی اوقات در برخی از حوزهها یک دستگاه فرهنگی کاری انجام میدهد و دستگاه فرهنگی دیگر به جای کمک و تکمیل، آن کار را تخریب میکند. اتفاقی که در کشور میافتد، این است که دستگاههای فرهنگی عملکرد یکدیگر را خنثی میکند. در همایش سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی قرار است دستگاهها کنار هم قرار بگیرند تا به همافزایی کمک کنند و به جای رقابت، رفاقت کنند و مشارکت داشته باشند. در این همایش، تأکیدمان بر مسئولیت اجتماعی است. بالا بردن سواد رسانه در جامعه و آموزش سواد رسانهای، مسئولیت اجتماعی همگان است یعنی هم وظیفه حکومت و هم وظیفه مردم است. ما نباید منتظر هم بمانیم. مشکل این است که مردم منتظر دولت و دولت منتظر مجلس و مجلس منتظرف ضای جهانی است که به چه سمتی میرود. زمانی که با مشکلی روبرو هستیم باید آن را جدی بگیریم و حل کنیم و دیگر منتظر یکدیگر نمانیم.