کد خبر: 3541725
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۸
رضا گلشاهی:

هنر قرائت در مسابقات نمی‌گنجد/ ضعف و قوت مسابقات سی و نهم

گروه مسابقات: دارنده رتبه ممتاز سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم ضمن بیان برخی نقاط و ضعف این دوره از مسابقات، به بیان دیدگاه خود در زمینه قرائت قران کریم پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، رضا گلشاهی، حافظ کل قرآن کریم از آن دست افراد در زمینه فعالیت‌های قرآنی است که حفظ و قرائت قرآن کریم را به صورت کاملاً حرفه‌ای و البته همزمان دنبال کرده است،‌ وی هم قاری قرآن است و هم حافظ کل قرآن کریم و در هر دو این رشته‌ها در بالاترین سطح مسابقات کشوری شرکت کرده و رتبه به دست آورده است.
حافظ و قاری قرآنی که در سن و سال فعلی‌اش که دو سال مانده تا به عدد 20 برسد، ویترینی از افتخارات ملی و بین‌المللی را برای خود جمع کرده و است و حالا حالاها می‌تواند بر این افتخارات بیفزاید.
اما وی اینها را اگرچه مهم اما افتخار نمی‌داند و یکی از بالاترین افتخاراتی که دارد و با شنیدنش بغشض گلویش را می‌گیرد، پای درس شهید محسن حاجی‌حسنی کارگر نشستن و داشتن افتخار شاگردی وی است.  
رضا گلشاهی متولد اولین روز نوروز سال 1377 بوده و 10 سال شاگرد این شهید مهاجر الی‌الله بوده است، وی اولین نفر از شاگردان این قاری شهید است که توانسته در مسابقات خوش بدرخشد، شاگردانی که در سال‌های آینده بیشتر از آنها خواهیم شنید.
خودتان را معرفی کنید؟
رضا گلشاهی هستم از شهر مشهد مقدس در سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن و در رشته حفظ کل شرکت کردم و به حول و قوه الهی توانستم در این دوره از مسابقات موفق به کسب رتبه ممتاز شوم.
در مورد خانواده‌تان نگفتید؟
ما دو برادر و یک خواهر هستیم، یک برادر بزرگتر از خودم دارم که 20 جزء قرآن را حفظ کرده است. خودم متولد اول فروردین 1377 هستم. مشوق اصلی من برای حضور در عرصه فعالیت‌های قرآنی برادرم بود.
دومین تجربه حضور شما در بخش بزرگسالان در رشته حفظ کل و دومین کسب رتبه؟
بله؛ دو سال است که در رشته حفظ کل قرآن کریم در مسابقات سراسری قرآن شرکت می‌کنم، سال گذشته در کرمانشاه رتبه دوم و ممتاز را به دست آوردم و امسال نیز رتبه چهارم ممتاز را کسب کردم.
نظرتان در مورد رقابت‌های سی و نهمین دوره چیست؟ سطح مسابقات به چه صورت بود؟
مسابقات امسال در سطح بالایی بود، یکی از نکات مثبت این دوره از مسابقات که باعث شده بود رقابت‌ها در سطح بالایی برگزار شود، بحث آب و هوا و فضای استان میزبان بود که برای صدا بسیار عالی بود.
جالب است که بسیاری از شرکت‌کنندگان وضعیت جوی و آب و هوای استان گیلان را مناسب برگزاری مسابقات ندانسته و نظری خلاف نظر شما داشته و دارند، به اعتقاد شما آب و هوای استان مطلوب برگزاری مسابقات بود؟
بله؛ بسیار عالی بود.
ما در طول برگزاری مسابقات شاهد بارش‌های شدید باران بودیم و بسیاری اعتقاد داشتند که این هوا برای رقابت‌های قرآنی مطلوب نیست؟ چگونه شما این هوا را مطلوب می‌دانید؟
البته تعدادی از دوستان مقدار زیادی خودشان را تحویل می‌گرفتند و خودشان را شال پیچی می‌کردند اما این هوا در اصل به نوعی بهاری بود و هنوز سرد نشده بود، همین هوای مطبوع بهاری برای صدا بسیار عالی بود.
اگر شرکت‌کنندگانی امثال من که از شهرهای دیگر وارد مسابقات شدیم و از چنین آب و هوایی برخوردار نیستیم، در طول سال دو یا سه ماه در این آب و هوا تلاوت کنیم و تمرین داشته باشیم و اقامت کنیم، خودمان فرق ایجاد شده در صدا را متوجه خواهیم شد. کما اینکه بنده این قضیه را تجربه کرده‌ام.
امسال که تلاوت کردم آمادگی کامل را در صدای خودم دیدم که به واسطه این آب و هوای زیبا و با‌طراوت بود.
شما سال گذشته هم در مسابقات بودید و اتفاقاً فینالیست نیز شدید، سطح مسابقات نسبت به دوره گذشته را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مسابقات به گونه‌ای است که هر سال رقبای جدیدتری وارد گود رقابت می‌شوند و شرکت‌کنندگان در سطوح واقعاً بالایی به مسابقات می‌آیند که البته ایده‌ها و فکرهای نویی در زمینه تلاوت دارند.
هر سال مسابقات ارتقاء می‌یابد، همه شرکت‌کنندگان حاصل یک سال تمرین و آمادگی خود را به عرصه رقابت‌ها می‌آورند. به اعتقاد من همه راه‌یافتگان به فینال مسابقات شایستگی اول شدن را دارند و انتخاب بین آنها برای رتبه‌بندی واقعاً سخت است.
امسال دومین سال سطح‌بندی است، این کار را مطلوب می‌دانید یا رتبه‌بندی سابق بهتر بود؟
بحث سطح‌بندی مسابقات واقعاً عالی است، به اعتقاد من یکی از مزایای رقابت‌ها در دو سال اخیر همین موضوع سطح بندی بوده است که اضطراب شرکت کنندگان را به شدت کاهش می‌دهد، سطح بندی کار را به گونه‌ای پیش می‌برد که به لحاظ فنی، شرکت کننده به دنبال کسب رتبه نیست و سعی و تلاش دارد تا بهترین اجرای خود را انجام دهد تا در سطح ممتاز یا حداقل عالی قرار گیرد. در این نوع از رده‌بندی دیگر این موضوع که به خاطر 20 صدم درصد از نفر اول عقب بیفتیم و سوم شویم و برخی مزایا را از دست بدهیم وجود ندارد و این بسیار عالی است. در این مسابقات و این سطح بندی هدف ها تغییر کرده و هدف خوب خواندن است.
یکی از ویژگی های شما قاری قرآن بودن علاوه بر حافظ بودن است، در بحث قرائت تا کنون چه رتبه‌هایی را کسب کرده‌اید؟
سال 91 در مقطع سنی زیر 16 سال یا شکوفه‌ها در کشور برای اولین بار شرکت کردم و در قرائت رتبه اول را کسب کردم، همان سال هم به مسابقات بین‌المللی قرآن کشور کویت اعزام شدم که به عنوان کوچکترین متسابق نیز معرفی شدم و در آنجا هم رتبه سوم را به دست آوردم.
با وجود مشکلاتی که علیه شیعه و ایرانی‌ها وجود داشته و دارد، توانستم در کشور کویت این رتبه خوب را کسب کنم، در مسابقات بین‌المللی قرآن در کشور تونس نیز در سال 93 حضور یافتم که رتبه ممتاز را کسب کردم.
قصد ندارید بعد از مسابقات در تلاوت ادامه فعالیت بدهید؟ البته سال قبل همه رتبه دوم را کسب کردید و این سؤال از شما پرسیده شد، می‌خواهم بدانم در طی این یکسال اتفاقی رخ نداده است که در تصمیم خودتان تجدیدنظر کنید؟
من به شخصه بحث قرائت را بسیار فراتر از مسابقات می‌دانم، حفظ، نیاز به مسابقه دارد و حافظ قرآن باید خود را دائم در معرض محک قرار دهد. در بحث قرائت به اعتقاد من یک هنر و یک ذوق است و بسیار فراتر از مسابقات است، قاری باید مانند قراء مصری آزاد باشد و از خود فکر و ایده داشته باشد و ابتکار به خرج دهد.
در بحث قرائت، خود قاری باید فراتر از مسابقات، مقامات و ... را به دست بیاورد، شاید از طریق مسابقه حق مطلب در زمینه قرائت ادا نشود.
قاری می‌خواهد برای مردم تلاوت کند و مردم باید به اصطلاح با تلاوت‌ها حال کنند. در عین حال نیز مسابقات چارچوبی بوده و خشک است و این برای مردم جذاب نیست، مسابقات قاری را در یک چارچوب خاص محدود می‌کند که مردم شاید زیاد از این قضیه لذت نبرند.
شما تلاوت قاریان مصری را که گوش کنید متوجه تنوع بسیار زیاد آنها خواهید شد که هر کدام رنگ و بوی خاص خودشان را دارند، تعدد و تنوع در سبک و جذابیت‌های مختلف به خاطر این است که به وسیله مسابقات محدود نشده‌اند. آنها آزاد بوده و به ترتیب و  پله پله رشد کرده و همان چیزی که مخاطب خواسته است را ارئه داده‌اند.
من در این زمینه و در پاسخ به سوال شما همان روشی که استاد خودم حاج محسن حسنی کارگر اتخاذ کرده است را دنبال می‌کنم، استاد حسنی به شخصه تمرین می‌کرد و خود را محدود به مسابقات نمی‌کرد. بنابراین من نیز در زمینه قرائت خودم را محدود به مسابقات نخواهم کرد.
برای آینده و بعد از مسابقات چه برنامه‌ای دارید؟
تلاش می‌کنم تا رسالت قرآنی خودم را به بهترین نحو ممکن به اجرا برسانم.
رسالت؟ چه رسالتی؟ در مورد رسالت‌تان چیزی نگفتید؟
اینکه تلاوت و حفظ خودم را به گونه‌ای ارائه دهم که مورد رضایت مردم باشد، سعی خواهم کرد این کار را با انرژی و تلاش بیشتری انجام دهم تا مردم بیشتری را جذب و علاقه‌مند به قرآن کنم.
شما اولین شاگرد شهید حسنی کارگر بودید که موفق به کسب رتبه در مسابقات قرآن شدید؟ احساس خاصی در این مورد داشتید؟
همه ما به ایشان مدیون هستیم و در بحث فنی تلاوت هر چه داریم از ایشان گرفته‌ایم من حدود 10 سال شاگرد استاد بودم و این لطف خداوند به من بود. زمانی که در محفلی برای تلاوت یا مسابقه حضور می‌یابم همیشه نام و یاد ایشان را گرامی می‌دارم و اینکه اعلام می‌شود شاگر شهید بوده‌ام برای من بسیار افتخار است.
در مورد همه چیز گفتید به جز نقطه ضعف مسابقات، اگر بخواهید یک نقطه منفی از سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن بگوئید به چه موردی اشاره می‌کنید؟
هر رقابتی و هر کار خوبی هرچقدر هم که خوب باشد باز هم مشکلاتی دارد، به اعتقاد من مقداری اگر در بحث نظم رفت و آمدها دقت بیشتری می‌شد شاید روند فعالیت‌ها بهتر می‌شد، در برخی شب‌ها در حالی که باران به شدت در حال بارش بود اما خبری از وسائط نقلیه نبود و متساباقن و حتی عموم مردم دقایق زیادی منتظر وسائط نقلیه می‌ماندند.
و در مقابل آن نقطه مثبت مسابقات چه بود؟
نقطه قوت همین بحث رده‌بندی و سطح‌بندی بود که بسیار عالی است و این کمک شایانی به خوب‌تر خواندن متسابقان کرده است، همه راحت بودند و خودشان را با خودشان قیاس می‌کردند.
از بحث مسابقات کمی دور شویم، در این دوره از مسابقات شاهد اتفاق یا خاطره جالبی بودید؟ یا تصویر ماندگاری که از این دوره در ذهن شما مانده است؟
بله یکی از خاطرات جالب و خنده‌‌داری که لحظاتی بعد از دریافت جایزه‌ها افتاد و سال‌ها در ذهن من خواهد ماند، این بود که بعد از دریافت جایزه به همراه تعدادی از دوستان مشهدی به ساحل رفتیم یکی از دوستان که اتفاقاً در رشته حفظ هم رتبه کسب کرده بودند، لوح و تندیس خودش را زمین گذاشت و شروع کرد به عکس انداختن، مشغول عکس انداختن بود که موجی از سوی دریا به سمت ساحل آمد و لوح و تندیس این دوستمان را با خود برد و در یک چشم به هم زدن همه ما که چندین نفر بودیم به سمت لوح و موجی که آن را با خود برده بود هجوم بردیم، پس از لحظاتی کلنجار رفتن با موج و خیس شدن کامل و چند بار پیش روی و پس روی موج سرانجام موفق شدیم لوح و تندیس را از آب بگیریم. این خاطره برای همیشه در ذهن من حک شده و هر زمان به آن فکر می‌کنم و برایم یادآوری می‌شود، لبخند می‌زنم.
captcha