کد خبر: 3551010
تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۶
حجت‌الاسلام آکوچکیان عنوان کرد:

عدم تفکیک میان زبان تجربه و زبان وحی؛ کاستی اندیشه هرمنوتیک‌شناسان معاصر

گروه حوزه‌های علمیه: رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه گفت: هرمنوتیک‌شناسان معاصر مانند سروش و عبدالکریمی و ... نتوانسته‌اند میان زبان تجربه وحی و زبان وحی تفکیک قائل شوند و همین نقطه کاستی و نقص دیدگاه آنان است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حجت‌الاسلام والمسلمین احمد آکوچکیان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) امروز 14 آذرماه در نشست علمی «اندیشه قرآنی پیشرفت‌نگر در میانه فروبستگی تئولوژیک و گشودگی آنتولوژیک فکر دینی در نقد و بررسی کتاب پایان تئولوژی بیژن عبدالکریمی» با اشاره به چالش اندیشه‌ای معاصر در عرصه فکر دینی به طرح این سؤال پرداخت که آیا وداع از تئولوژی سنت‌گرا و روی آوردن به انتولوژی اگزیستانسیال الهیاتی پاسخگوست؟ گفت: این پاسخگویی در چهار سطح تحلیل قابل ملاحظه است؛ در سطح امکان پارادایم‌سازی اصیل دین‌شناخت در نسبت به امر مقدس؛ دوم در سطح امکان تولید یک منظومه جامع دانشی برای بنیان‌پردازی گفتمان تحول و توسعه و سوم در سطح امکان دستیابی به نقشه جامع دانش‌بنیان توسعه‌ای یا الگوی درون‌زای پیشرفت با محوریت تصرف جهان معنا و در سطح امکان گفتمان‌سازی و نشانه‌سازی و به تعبیری تفسیر هرمنوتیک آن تجربه معنوی عالم معنا یا امر مقدس است.

وی با بیان اینکه برخی نواندیشان دینی از جمله استاد عبدالکریمی معتقد هستند که تئولوژی یا علم مرسوم دین‌شناسی، حایل و مانعی میان روح سنت و تفکر است اظهار کرد: این افراد معتقدند که دفاع سنتی از سنت در روزگار ما دیگر امکان‌پذیر نیست و به هیچ وجه نمی‌توان از سنت در همان افق تاریخی عقلانیت گذشته به دفاع پرداخت؛ سنت احیا ناشده، نه سنت بلکه صرفاً جسد مرده و بی روح آن است

آکوچکیان گفت: این افراد می‌گویند که سنت‌گرایان دیار ما (اگر نتوانیم بگوییم همه بلکه اکثر قریب به اتفاقشان) سنت را در افق گذشته درک می‌کنند، لیکن چشم‌انداز پیشنهادی ایشان فهم سنت در افق تفکر آینده است بدون آن که خواهان صورت عصری بخشیدن به بصیرت‌های بنیادین مستتر در سنت‌های تاریخی پیشین و تحت سیطره عقلانیت جدید قرار دادن روح و حقیقت این سنن باشد.

این محقق تصریح کرد: وی معتقد است سنت‌گرایان به عزمی راسخ و راستین دست نیافته‌اند تا بتوانند از اراده‌های بی تفکر خویش در گذرند و در اراده جاودان الهیاتی سکنی گزینند؛ این نظریه معتقد نیست که ما در سودای گریز از دین هستیم بلکه می‌گوید اگر نقطه کانونی تجربه دینی نسبت به هسته الهیاتی است راه آن تجربه تاریخی سنت‌گرا، نیست بلکه تئولوژی تاریخی شده عامل اصلی سوق دادن حامیان و مخالفان خود به پیچیده‌ترین نوع سکولاریسم است و راه رهایی از آن، وداع با سنت‌گرایی است.

وی ادامه داد: از دید این افراد اعلام پایان تئولوژی، اعلام این حقیقت است که تئولوژی همچون حائل و مانعی میان «روح سنت» و «تفکر» قرار گرفته است؛ آنچه مسیر تفکر جناب عبدالکریمی را از اندیشه‌های دیگر سنت گرایان ـ در معنی عام کلمه ـ جدا می‌سازد، تکیه بر این باور است که برخلاف تلاش‌های بسیار لیکن کم اثر و بی‌ثمر (البته در بیشتر مواقع با نتایجی کاملاً معکوس آمال و آزوهای سنت‌گرایان) دفاع سنتی از سنت در روزگار ما دیگر امکان‌پذیر نیست و به هیچ وجه نمی‌توان از سنت در همان افق تاریخی عقلانیت گذشته به دفاع پرداخت.

آکوچکیان بیان کرد: قرآن و سنت اهل بیت(ع) دو متن منبع برای جریان عقلانیت مسئله‌شناس پیشرفت‌نگر است؛ بایستی فرصت به عیان آمدن این عقلانیت مهیا باشد تا هم بتواند مرز فارق خود را با تئولوژی سنتی بر همین منوال با تئولوژی مدرن(که به ظاهر انتولوژی مستقل از تئولوژی گفته می‌شود) معین کند.

وی با بیان اینکه عقلانیت جدید چه مقدار ظرفیت ورود در زمینه الگوپردازی مدیریت تحقیق و توسعه‌ای را دارد افزود: یک سؤال جدی در اینجا مطرح است و آن اینکه علوم عهده‌دار مدیریت تحول در دوره مدرن و پست مدرن چه میزان از انتولوژی اگزیستانسیال پیشنهادی این قبیل اندیشمندان، بهره معرفت‌شناحت گرفته و می‌تواند بگیرد؛ واقعیت علوم انسانی معاصری این است که از این ظرفیت خالی است.

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) با اشاره به الگوی مدیریت تحول ادامه داد: در این سطح به صورت مشخص می‌توان به سراغ منظومه‌های دانشی عهده‌دار مدیریت تحولی رفت و به ماهیت اقتداری توسعه علوم انسانی پرداخت.

دبیر علمی همایش پیشرفت قرآن با اشاره به فلسفه دین با تاکید بر نظام مسایل و انتظارات مشترک سپس حقیقت و ذات دین با تاکید بر تبیین قلمرو دین یا تجربه امر مقدس به طرح این سؤال پرداخت که آیا عبدالکریمی به سطح مطلوبی از این نظام انتظارت رسیده است؟ گفت: چنین چیزی در مجموعه آثار وی قابل دسترس نیست.

وی افزود: باید نظام انتظارات در تفسیر المیزان، پرتوی از قرآن و نمونه، و حتی دوره‌های قبل مانند تفاسیر قرطبی، روح البیان و ... مشخص شوند تا ببینیم این ها با کدام نظام انتظارات به سراغ فهم قرآن کریم رفته‌اند؛ این اولین گام است و در این اولین گام می‌توان به تحلیل مقایسه‌ای میان نظام انتظار از دین این ارباب اندیشه‌ای پرداخت تا هم از سویی پایه‌های پارادایمی این نظریه‌پردازان و هم از سوی دیگر مرز فارق میان آنان در پایین‌ترین نقطه معین شود سپس با تاملی درون دینی از نص آموزه‌های متون مقدس دریابیم که این آموزه‌ها، خویش را متکفل چه انتظاراتی دانسته‌اند که در این گام، نیایش‌پژوهی کارکرد عظیمی در فلسفه دینی خواهد داشت و در خواهیم یافت که چه میزان به معنویت‌طلبی بسنده کرده‌اند.

وی در بخش دیگری از سخنانش افزود: هرمنوتیک‌شناسان معاصر چونان جناب سروش شبستری و ... نتوانستند میان زبان تجربه وحی و زبان وحی تفکیک قائل شوند، زبان نبی (ص) دگرگونه است از زبان خداوند؛ قرآن کریم زبان خداوند است اما زبان نبی در زیست درونی او همانگونه که زبان اولیای معصومین زبان جنس تجربه این اولیا با وحی خداوندی است که همان در ذیل حدیث بر فصل سنت آل‌البیت جای دارد، هرمنتویک متن مقدس به مثابه یک سند مرجع متن سنت ال البیت(ع) است که جدای از زبان قرآن کریم است.

آکوچیکان عنوان کرد: در کاربردی‌ترین سطح گفت و گوی انتقادی با استادان نواندیش دینی مانند استاد عبدالکریمی می‌توان از کارکرد نهادهای متکفل تفسیر دین چه کارکرد تفسیری و چه کارکرد حاکمیتی و مدیریتی سخن گفت.
captcha