«خانه دیگری» اولین فیلم بلند سینمایی بود که در کاخ جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم اولین تجربه بهنوش صادقی در مقام کارگردان است که پیشتر فیلمهای مختلفی را در تلویزیون کارگردانی کرده بود. این فیلم با محوریت خانواده تولید شده و در آن بهنوعی ارزشهای قومی و دینی مورد توجه قرار میگیرد. در حقیقت میبایست گفت که این فیلم تمجیدی از خانواده ایرانی است که با انسجام و علاقه، اعضایش توانسته مشکلات پیشرو را پش سر بگذارند.
در این فیلم خانوادگی به موضوعات اجتماعی همانگونه نگریسته میشود که در فیلمهای مدعی این ژانر به آن پرداخته میشود، اما تفاوت اصلی آنجاست که راه برونرفت را هم بهنوعی تصویر میکند. جدا از این موضوع احترام به والدین موضوع دیگری است که در این فیلم مد نظر قرار گرفته است، این توجه نیز بهنوعی پرداخت قرآنی محسوب میشود، چون در چند آیه، خداوند به صراحت به روی احترام والدین تاکید کرده است، اما متأسفانه در سینما این موضوع چندان جدی گرفته نمیشود.
نکته دیگر اینکه نگاه به فقر در این فیلم به هیچ وجه لباسی از فحاشی به تن نکرده است، چون در کارهایی که موضوع و محور معضلات اجتماعی هستند، کلمات رکیک امری رایج است، اما در «خانه دیگری» این اتفاق رخ نداده است. اتفاقی که نشان میدهد کارگردان جدا از بیان معضلات به گونه بیان آن نیز اعتقاد دارد. این خصیصه نیز به نظرم از آنجا نشئت گرفته که کارگردان سابقه طولانی در تلویزیون دارد، همین مسئله تاثیر بسیار زیادی به روی گویش این فیلم داشته است.
درباره «خانه دیگری» باید این نکته را هم اضافه کنم که فیلم به موضوعی چون سبک زندگی ایرانی اسلامی نگاهی ویژه دارد، این نگاه همه به هیچوجه با شعار در آمیخته نشده، بلکه شکل و جنس قصه چنین زندگی را ترسیم کرده است. این ویژگی مثبت جدا از کلام و مفهوم در ظاهر نیز نمود پیدا میکند. یعنی پوششی که بازیگران دارند به گونهای است که با شخصیتها همخوانی لازم را دارد، درضمن از برگزاری «شوی لباس» در این فیلم بر خلاف بسیاری از کارهای سینمایی خبری نیست.
اما درباره بحثهای فنی این فیلم هم میتوان چند موضوع مهم را مطرح کرد. ابتدا باید به بازی بازیگران فیلم اشاره کنم، به ویژه که گوهر خیراندیش، پژمان بازغی و ناصر هاشمی بازیهای بسیار خوبی از خود ارائه دادند، حتی بازیگران مکمل هم چنین عمل کردهاند و ما انسجام خوبی را در کارشان میبینیم. این اتفاق هم از آنجا نشئت میگیرد که در انتخاب بازیگران خوب و دقیق و عمل شده، برای همین خصیصه باورپذیری در این کار بهشدت رشد کرده است. درضمن لهجهای که در این فیلم برای ناصر هاشمی انتخاب شده، بسیار با قالبی که برایش در نظر گرفتهاند، همخوان است.
درباره کارگردانی هم، باید به صادقی نمره قبولی داد، چون در گام نخست خود موضوعی را انتخاب کرده که میتواند بارها در سینما مد نظر قرار گیرد. مطلب پایانی درباره فیلم به ارتباط کار با مخاطب بر میگردد، اگر برای این فیلم تبلیغات درستی انجام شود مطمئناً تماشاگر آن را خواهد پسندید، چون باورم دارم زبان فیلم به اندازهای شریف است که تماشاگر آن را میپسندد.