آخرین باری که فیلمی توانست نگارنده سطور را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد، فیلم مرحوم رسول
ملاقلیپور «میم مثل مادر» بود، اما خوشبختانه در سومین شب جشنواره فیلمی دیده شد که
بهواقع یک اثر سینمایی بود و تمام استانداردهای
یک ملودرام در آن رعایت شده بود.
«
ماجان»
عنوان فیلمی است که رحمان سیفیآزاد، کارگردانی آنرا بر عهده دارد، این فیلم کاری در ستایش مقام مادری است، بدون اینکه بخواهد در ورطه شعارزدگی
گرفتار آید. داستان «
ماجان» درباره مادری است که میخواهد فرزند معلولش را نگهداری کند اما پدر خانواده به وی اصرار دارد که کودک را به آسایشگاه ببرند.
خلاصه قصهای که توضیح فوق به آن اشاره شد، بیانگر
یک اثر کاملاً احساسی است که میتواند بهراحتی
تبدیل به ملودرام سوزناک هنری شود.
اما رحمان سیفیآزاد بهخوبی از عهده ساخت این کار برآمده و توانسته اثر را از ورطه سطحینگری نجات دهد.
کشمکشهایی که در طول قصه وجود دارد، سبب شده، تماشاگر تا انتهای با فیلم همراه شود
هر چند این همراهی در اکثر مواقع با اشک همراه است. درباره فیلمنامه میتوان به جرئت
یک نکته را بهخوبی بیان کرد. آنهم اینکه
فراز و فرودهای فیلم
بهشدت قوی بوده و تماشاگر را تا پایان منتظر نگاه میدارد.
درباره «
ماجان» میتوان نکتهای دیگر را بهخوبی بیان کرد
آن هم اینکه نگاه به برخی مفاهیم دینی شکلی واقعی دارد؛ برای مثال بر
تأثیرات گناه در فیلم اشاره میشود، چون فرهاد اصلانی چند بار در فیلم اعتراف میکند که فرزند معلولش حاصل گناهی است که مرتکب شده البته این پندار اگرچه به لحاظ اعتقادی باوری قابل خدشه است اما بهخوبی مذمت گناه را نشان میدهد.
درباره مسائل فنی فیلم هم باید گفت که حضور
محمدمهدی عسگرپور
به عنوان تهیهکننده و همایون اسعدیان
به عنوان مشاور کارگردان به رحمان سیفیآزاد، کارگردان کمک بسیار زیادی کرده است، برای همین دکوپاژ و
میزانسن خوب بود و کارگردان توانسته تصویری خوب برای قصهاش بسازد.
مطلب پایانی به بازیگری این فیلم برمیگردد که اتفاق بسیار خوبی را در «
ماجان»
رقم زده است، برای همین تصور میکنم مهتاب کرامتی و فرهاد اصلانی
به احتمال زیاد جزء نامزدهای بهترین بازیگر زن و مرد خواهند بود.
داود
کنشلو