به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست «شناخت دیگران و شناخت خود؛ آموزشی در راستای دستیابی به درکی اخلاقی ذیل میراث سنت ابراهیمی، باستانی و مدرن» صبح امروز، 16 اسفندماه، با سخنرانی ترنسی جان لوات، استاد بازنشسته دانشگاه نیوکاسل استرالیا در دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
پروفسور لوات در ابتدای سخنان خود به دو شخص به نامهای توماس مور و دتریک بونفر اشاره کرد و گفت: این افراد به دلیل رویه اخلاقی خود با پادشاهان مقابله کردند. این اشخاص که با عنوان «مسیحیان بینام» بودند، نگاه اخلاقی بدون دین به دنیا و همچنین حس مقدسی نسبت به بشریت داشتند که باعث میشد رفتار اخلاقی داشته باشند و رویکردشان این بود که فارغ از دین میتوان عمل اخلاقی داشت.
وی افزود: آنها معتقد بودند، کلید معروفی که عنوان میکند «اخلاقی عمل کنیم»، به شناخت خود برمیگردد و این موضوع نیز از تجارب عرفانی ناشی میشود؛ یعنی بدون اینکه به شریعت و دین خاصی پایبند باشیم، میتوانیم اخلاقی عمل کنیم. در واقع آنها رویکرد زهدورزی به شناخت نسبت به خود داشتند.
این استاد بازنشسته دانشگاه نیوکاسل گفت: در نگاه باستانی انسانهای سکولار نسبت به علم علاقه زیادی نشان میدهند و به هوش، عقلانیت و وجدان معنوی میپردازند و این توجه فارغ از نگاه دینی است که در دنیای مدرن نیز به آن توجه زیادی میشود، اما در نگاه مدرن توجه بیشتر به قلب است که با مباحث پیچیده عرفانی، کلامی و الهیاتی در ارتباط است و این رویکرد الهیاتی و عرفانی به اشخاص غیردینی پیشنهاد داده میشود تا توجه آنها به حقایق اخلاقی را جلب کند.
وی با بیان اینکه در بحث معنویت و عرفان برخی مفاهیم نادیده گرفته شده است، عنوان کرد: محققانی که با رویکرد روانشناسانه و فیزیکی بحث اخلاق را بررسی میکنند، رویکردشان به سمت معنویت و عرفان است و این مباحث سبب جلب توجه انسانهای غیردینی به مسائل اخلاقی شده است.
پروفسور لوات بیان کرد: اغلب تحقیقاتی که بر روی اخلاق انجام شده، بیشتر براساس فیزیولوژیک و روانی است نه معنوی. محققان رابطهای در مغز میان مسائل معنوی و معرفتی با تأثیرات آن در اجتماع پیدا کردهاند که همه آنها به مباحث اخلاقی برمیگردد و هر چه اخلاقیتر باشیم این عوامل معرفتی نیز بیشتر خواهند بود.
وی ادامه داد: گاردنر پیشنهاد میدهد که هوش معنوی و عقلانیت وجودی میتواند در رابطه با اخلاق مؤثر باشد؛ چرا که هوش معنوی با جهان معنوی در ارتباط بوده و میتوان به عنوان دستاوردی مهم به وضعیت وجودی خود پی برد. همچنین هوش معنوی و عقلانیت وجودی با یکدیگر در ارتباط است. هوش معنوی ظرفیت تعالی انسان را داشته و این توانایی را میدهد تا به بالاترین سطح معنویت دست یابیم. به این معنی که حالت قدسی در درون انسان به وجود آید و در فعالیتهای روزانه بتوانیم مشکلات خود را حل کنیم. همچنین هوش معنوی توانایی ورود به فضائل اخلاقی مانند بخشش، تواضع، مهربانی و ... است و میتوانیم بدین وسیله منابع جدیدی برای حل مسائل و مشکلات خود پیدا کنیم و از رذائل اخلاقی به دور باشیم.
این استاد بازنشسته دانشگاه نیوکاسل استرالیا تصریح کرد: زمانی که هوش معنوی انسان افزایش یابد، بالاترین مفاهیم زندگی از سوی وی مورد توجه قرار خواهد گرفت و اشتیاق برای عمل به فضائل اخلاقی و قرار گرفتن در مسیر فضیلت در اولویت قرار میگیرد و از این رو است که مهربانی و شفقت را برای خود و دیگران نشان خواهیم داد.
پروفسور لوات در ادامه بیان کرد: براساس نظر مییر، عرفان شامل وضعیت عرفانی است و سبب میشود هوشیاری و آگاهی به صورت خاص در فرد به وجود آید و این هوشیاری و آگاهی مانند نوری در درون انسان است و یا حتی کشف و بصیرتی برای انسان است و همین حالت متعالی، آغاز یک روند آگاهی برای انسان است و سبب معرفت انسان میشود و این طریق به صورت عملی است.
وی با تأکید بر اینکه فلسفههای عرفانی در دورههای گذشته نیز وجود داشته و ما باید در غرب آنها را بازنگری و مطالعه کنیم، گفت: فلوتین فیلسوف قدیمی است که نظرات قابل اعتنایی درباره تقویت یا تضعیف شکلهای گوناگون عرفان داشت و معلمی عملگرا بود که ارتباط موفقی با دانشجویان خود داشت و یکی از این موفقیتها در رابطه با زندگی معنوی بود که البته توازنی میان معنویت در زندگی مردم و ارتباط با خدا برقرار کرد و از این نظر ما میتوانیم تمایزی میان معنویت فردی و معنویت اجتماعی داشته باشیم.
پروفسور لوات در توضیح بیشتر درباره معنویت فردی و معنویت اجتماعی بیان کرد: معنویت فردی و درونی، ارتباط میان شخص با خود است و ارتباطی با معنویت اجتماعی ندارد. فلوتین از معدود افرادی است که در رابطه با ارتباط معنوی فردی سخن میگوید. ما میتوانیم عرفان را در ادیان ابراهیمی چون مسیحیت و یهودیت نیز ببینیم. فلوتین به عشق براساس فهم تمایل داشت و معتقد بود عمل یا حقیقتاً خوب است و یا از نظر شخص خوب است و از سوی دیگر وی با وجود اینکه از تعابیری مانند عرفان استفاده نمیکند، اما به شناخت خود تأکید دارد که بدون تعالیم دینی توانسته به این مفهوم دست یابد که همان عرفان است.
وی در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از اساتید دانشگاه معارف و اندیشه اسلامی درباره نسبت اخلاق در جهان گفت: برخی متفکران در غرب از نسبیت اخلاق دفاع میکنند و این موضوع براساس موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، فهمیده میشود نه براساس علت و معلول؛ چرا که خوب و بد بودن براساس موقعیت است و در حال حاضر در غرب، دغدغه ما در رابطه با فضای محیط زیست است تا آسیب کمتری به آن وارد شود؛ چرا که صاحبان کمپانیها و شرکتها منافعشان در آسیب رساندن به محیط زیست است که مسئله جدی در غرب به شمار میرود.
پروفسور لوات در ادامه خاطرهای را از رفتن به روسیه بیان کرد و گفت: یک بار به روسیه دعوت شدم و از این دعوت متعحب بودم. فردی که سمتی هم داشت درباره مسائل روسیه صحبت کرد و گفت؛ ما با وجود اینکه پیشینه مسیحی داریم، اما جوانان روسیه احساس مسئولیت نداشته و به همه چیز بیاعتنا و بیاعتقاد هستند، با توجه به سابقهای که در حوزه اخلاق دارید و تحقیقاتی هم انجام دادهاید میخواهیم از تجربیات شما استفاده کنیم تا نسل جدید را اخلاقی بار بیاوریم. که من عنوان کردم؛ به نظر میرسد در روسیه، کلیساها کارکرد خود را از دست دادهاند و همین مسائل سبب رویکرد جوانان این کشور شده است.
وی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا اخلاق بدون دین امکانپذیر است، عنوان کرد: اخلاق در درون انسان است و فراتر از مذهب بوده و انسان نیازمند اخلاق است، اما فضای غرب به سمت بیدین شدن میرود. در عین حال اخلاق جایگزین آن شده است. دین حالتی فردی دارد و باعث اختلافات و چالشهای مذهبی میشود اما همه میتوانند بر سر اخلاق به اشتراک برسند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دین چیز ظاهری است که در مسیحیت از آن به کلیسا یاد میشود نه اعتقاد به خدا. و در این جا نیز منظور اعتقاد به خدا نیست و اخلاق نیز خوب و بدهایی است که میدانیم و مذهب یا دین، نظام دینی مبتنی بر حاکمیت کلیسا است که اکنون رو به زوال است، اما معیار انتخاب خوب و بد اخلاق بر عهده دین است و دین است که باید مردم را تعلیم دهد.
پروفسور لوات گفت: یکی از مشکلاتی که در غرب وجود دارد، این است که مذهب یا دین کارکرد خود را از دست داده است و ما در حالت سرگردانی هستیم و جایگزینی هم برای آن وجود ندارد و سیاستمدارانی مانند ترامپ میآیند و خوب و بد را به نفع خود بازتعریف میکنند.
وی در ادامه تصریح کرد: آنچه رسانهها از اسلام معرفی میکنند، همین معرفی مبنای شناخت آنها از اسلام است و داعشی که اسلام را ترویج میدهد با خشونت همسان است و در این راستا مساجدی هستند که فعالیتهایی را انجام میدهد و تبلیغ میکنند اما این فعالیتها بیشتر فردی است و نمود چندانی ندارد. آشنایی با تاریخ اسلام در غرب کم است و اگر باشد بهتر خواهد بود چرا که تاریخ اسلام بسیار درخشان است و این مطالعه کم مصیبتی در غرب است.