با سودای شنیدن تلاوتهایی ناب، راهی سرزمینی که این روزها قلب تپنده تمام قرآنیهاست بشویم، آنجا که قرآن است و رحل و صوت دلنشین، آنجا که چند روزی سفرهاش گسترده شده تا همه بهره ببرند؛ زن و مرد و بزرگ و کوچک. آنجا که وسیلهای است تا غمها فراموشمان شود حتی به اندازه یک نصفه روز یک چند ساعت.
آنجاکه برویم تازه متوجه خواهیم شد، بهانه که قرآن باشد، محل حضور هرجا که باشد، میشود شیرینترین مکان شنیدن. کافی است حواسمان را بدهیم دست صوتهای زیبا، پرتمان میکند به همانجایی که باید. همان دستها که حواس کودکانهمان را در آغوش خود گرفتهاند، چنگ میاندازند بر گلوی ناملایمات زندگی که کم هم نیستند، تا فراموشمان شوند.
آنجا که برویم تازه متوجه خواهیم شد، انگار جهانِ بسیاری از ما خالی از هر چیز بوده است تا آن لحظه و لبهای حسرتمان را میگزیم که چرا تا آن لحظه ارزشمندترین و دمِدستترین داشته خودمان را به حسرت تبدیل کردهایم.
آنجا که برویم رنگ و زنگ واقعی عاشقانههای خدا برای بندگانش را حس میکنیم و میبینیم که زیباتر از آیات الهی نیست. آنگاه که این عاشقانهها از حنجره قاریانی از کشورهای مختلف بیرون میآید تازه متوجه خواهیم شد به اندازه تمام آن روزهایی که در این عرصه نبودهایم، عاشقانههای خدا برای انسان را دوست داشتهایم.
سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن این روزهای به محلی برای خانوادهها برای گوش جان دادن به آیات الهی تبدیل شده است، در جای جای سالن مسابقات، میتوان خانوادههایی را دید که با شوق تمام به مصلای امام خمینی(ره) آمدهاند تا برای لحظاتی فارغ از تمام صفر و یکهای زندگی واقعی، خوش باشند.
در این دوره از مسابقات شاهد حضور قاریان جوان از استانهای مختلف برای قرائت به عنوان قاری افتخاری هستیم. رسمی نکو و البته زیبا که در سالهای قبل کمتر به آن بها داده میشد، اما در این دوره شاهد هستیم که قاریان جوان از استانهای مختلف برای تلاوت به سالن مسابقات دعوت میشوند. قاریان خوشخوانی که تلاوت در یکی از بزرگترین آوردگاههای قرآنی انگیزهای صدچندان برای آنها به دنبال خواهد داشت.
چند بخش شدن مسابقات از دیگر زیباییهای رقابتهای این دوره از مسابقات است، هر فرد با هر سلیقه و ذائقهای به سالن مسابقات که وارد شود میتواند از الحان زیبای قاریان بهره ببرد. یک جا شاهد سر دادن نغمه داوودی قاریان دانشآموز خواهد بود و جای دیگر قاری بزرگسالی به غایتِ زیبایی عاشقانههای خدا را برای بندگانش زمزمه میکند. گوشهای دیگر نابینایی دل به آیات الهی داده و میخواند تا آرام گیرد و آرامش پخش کند.
زیباییهای مسابقات بینالمللی قرآن کم نیست، در هر گوشه و کنج و زاویهای از مصلی تهران میتوان هزاران تصویر زیبا دید که تنها دوربینها توان ثبت گوشهای از آن را دارند. قلم و کلام هرچه بگویند از این زیباییها کم میآورند. تنها باید آمد و این زیباییها را کشف و شهود کرد.
اگر این همه زیبایی ما را وسوسه نکرد که به صحن مسابقات برویم، باید با خودمان خلوت کنیم، خلوتی از جنس تسویه حسابهای شخصی تا قانع کنیم آن نقطه سیاه درون را که نمیگذارد قدم در این راه بگذاریم، اختصاص دادن یک روزمان به قرآن و به مسابقات قرآن جای دوری نمی رود، اصلاً در آن روز انگار زمان ثابت مانده است همه چیز بیاهمیت جلوه میکند، حتی قسطهای عقب مانده، حتی حقوق ناچیز واریز نشده سر برج و ... همه اینها پشت در ورودی جا میماند تا تو لذت ببری از در محضر قرآن بودن.
امروزمان را زنده کنیم، زندگی کنیم به شنیدن تلاوتهای ناب مسابقات بینالمللی قرآن تا شاید نباشیم از خسران دیدگان.
بسیار عالی بود