به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) محمدعلی قربانی؛ هنرمند خوشنویسی است که مدتهاست به امر کتابت قرآن نیز مشغول بوده و در مدت فعالیت حرفهای در زمینه خوشنویسی که بنا به گفته خودش قریب به 30 سال از آن میگذرد، یکبار موفق به کتابت قرآن به شکل کامل شده است و برای دومین مرتبه نیز مشغول کتابت و خوشنویسی قرآن است. وی متولد 1351 است و مدرک استادی از شورای ارزشیابی انجمن خوشنویسان ایران را کسب کرده و همچنین نشان درجه یک هنری معادل دکترا را نیز از شورای ارزشیابی هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دست آورده است.
از
محمدعلی قربانی به همراه دو کاتب و خوشنویس قرآنی دیگر به نامهای رضا و عباس ولیزاده
که مشغول خوشنویسی قرآن در مرکز کتابت قرآن فرهنگسرای بهاران هستند، اسفندماه سال
گذشته در اختتامیه دومین همایش «مشق صلوات» تقدیر به عمل آمد. به این
بهانه با او در مورد خوشنویسی قرآن، ویژگیهای آن و مشکلات و موانعی که بر سر راه
کتابت قرآن وجود دارد گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ به عنوان یک هنرمند خوشنویس که مدتهاست پا در راه مقدس کتابت قرآن گذاشتهاید، تصور میکنید برای خوشنویسی کلامالله مجید چه مقدمات و پیشزمینهای مورد نیاز است؟
بغیر از آمادگی روحی و روانی و حواس اصطلاحاً شش دانگ، هنرمند خوشنویس قرآنی نیاز به یک خودساختگی دارد که تصور میکنم از انسان معاصر تحقق این امر بعید به نظر برسد؛ دلیلش هم این است که خوشنویسی و کتابت قرآن به شرط آنکه به شکل مستمر قصد انجام آن را داشته باشیم چیزی در حدود یکسال و نیم نیاز به صرف زمان دارد و در این فرایند شما به عنوان خوشنویس باید با حواس و خاطری جمع مبادرت به انجام چنین امر مقدسی بکنید که تصور میکنم در اوضاع آشفته اجتماع با این کثرت اخبار و روابطی که وجود دارد و هر کدام اثرات خاص خود را بر احوال انسان خواهند گذاشت بهندرت بتوانید شرایط مطلوب و ایدهآل برای خوشنویسی و کتابت قرآن را به دست آورید.
ـ با این توضیح به نظر میرسد که خوشنویسی در خدمت خلق آثار هنری به غیر از قرآن با آنچه که شما و دیگر دوستان خوشنویس، وقت و هنر خود را صرف کتابت مصحف شریف میکنید، متفاوت باشد؟
قطعاً
همینطور است. در خوشنویسی قرآنی و بهویژه زمانی که شما قصد کتابت یک دور کامل
قرآن را دارید نیاز به یک تداوم ذهن و تسلسل خاطر دارید و همانطور که پیشتر اشاره
کردم این امنیت و بهداشت روانی زمانی محقق میشود که خوشنویس قرآنی در روند کتابت
قرآن ورودیهای ذهن و فکرش را بر روی بسیاری از اخبار و دادههای اطلاعاتی که ممکن
است ذهن او را مخدوش کند، ببندد، در حالی که شما در سایر قالبها چنین الزامی ندارید
و مثلاً شاید یک روز وقت صرف خلق یک تابلو کنید و از آن به بعد تنها نظارت بر روی
تزئینات و قاببندی و تذهیب آن داشته باشید تا مهیا برای روی دیوار رفتن بشود، این
امر نیاز به یک تمرکز طولانی و نفسگیر دارد که حتی اگر شخص خوشنویس در خود این
تربیت و پرورش را کرده باشد باز عوامل دیگری شاید مانع از رسیدن هنرمند به اوج
آمادگی شوند.
ـ چه عواملی؟منظورتان عوامل محیطی و بیرونی است؟
دقیقاً. کتابت
و خوشنویسی قرآن توفیق بزرگی است که اگر هنرمندی نائل به آن شود مورد عنایات خاصه
الهی قرار گرفته است اما همانطور که ذکر شد به هر حال شخص خوشنویس نیاز به برآوردن
مایحتاج زندگیاش دارد،شرایط خانوادگی، برآورده شدن نیازهای اقتصادی، اجتماعی، همه
اینها به عنوان عوامل خارجی موجب میشوند که مبحث امنیت خاطر برای انس با کلام وحی
و کتابت قرآن در درجه بالای کیفی برهم خورد؛ این وظیفه متولیان امر و مسئولان
فرهنگی است که شرایط و بستر را برای قرار گرفتن خوشنویس و کاتب قرآن در شرایطی
ویژه که با طیب خاطر به کتابت مشغول باشد فراهم آورند.
ـ یعنی در عرصه عمل اینگونه نیست؟ هیچگونه حمایتی صورت نمیگیرد؟
نمیخواهم
از این عبارت که مسئولان فرهنگی در این مورد خاص دلسوز نیستند استفاده کنم، باید
بگویم که انصافاً هم در مواردی دلسوزی و شفقتی در این زمینه از خودشان نشان میدهند
اما کتابت قرآن یک فرایند که از نقطهای آغاز و به نقطه پایان ختم شود نیست و باید
همه شرایط بر طبق کیفیتی که به مواردی از آن اشاره کردم مهیا شود. مشکل اصلی ما در
زمینه حمایت از خوشنویسی و کتابت قرآن به این مسئله بازمیگردد که اساساً مسئولان
فرهنگی ما دغدغه چنین موضوع مهمی را ندارند.
با نگاهی
خوشبینانه چنین میتوان مطرح کرد که اتفاقاً شرایط نیز تا حدودی فراهم میشود اما
نباید این نکته را فراموش کرد که کار خوشنویسی و کتابت قرآن جدای از اینکه ثواب
دارد و نوعی عبادت محسوب میشود، یک کار حرفهای است و در برخی موارد حتی پیشه
هنرمند خوشنویس نیز محسوب میشود که از آن در حال ارتزاق است،متأسفانه بنا به
دلایلی از جمله مسئله عدم دغدغهمندی مسئولان که بدان اشاره کردم، اغلب شاهد این
مسئله هستیم که آنها در مواجهه با فلان هنرمند خوشنویس و کاتب قرآنی که باید در
ازای وقتی که میگذارد و تقریباً هر روز ساعاتی در کنج عزلت نشسته و به کار آن هم
با دقت فراوان مشغول است وقتی صحبت از اجرت میشود میگویند چه خبر است؟ مگر ما در
عرصه مدیریت فرهنگی و با میزان مسئولیتی که به عهده داریم چقدر حقوق و مزایا دریافت
میکنیم که خوشنویس در ازای کتابت قرآن که یک کار دلی است و خودش راغب به انجام آن
است و نوعی عبادت به حساب میآید،چنین مبالغی را مطالبه میکند؟ این گونه اظهارنظرهاست
که در حواشی کار وجود دارد و ما را آزار میدهد و امنیت روانمان را برهم میریزد.
هنرمند
عزت نفس و شخصیتی حقیقی به غیر از شخصیت هنری که در ازای آن مشغول فعالیت است،
برای خود داراست و اینگونه تعابیر نادیده گرفتن چنین مهمی است که حتی با نگرش سیره
اسلامی و اهل بیت(ع) نیز در تضاد است چرا که نقل است معصوم(ع) در ازای کتابت کلامالله
مجید، اقلامی را به کاتب هبه میکردند؛ تصور من این است که وقتی چنین فضایی در
فرهنگ ما حاکم میشود نتیجه یک اتفاق ضد فرهنگی است و آن اینکه اغلب مسئولان ما به
جای نگرشی فرهنگساز برپایه قرآن و دستورات دینی بیشتر در پی ارائه آمار و ارقام
ریاضی هستند و تلقیشان هم این است هر چه بر کمیت این عرصه افزوده شود کارنامه
درخشانی را نسبت به سایرین در حوزه قرآن و کتابت آن داشتهاند.
ـ پس با این اوصاف چه شاخصههایی را میتوان دلیل بر توفیق دستگاه فرهنگی کشور در عرصههای قرآنی و به ویژه کتابت قرآن ملاک قرار داد؟
توفیق ما در عرصه هنر قرآنی از کثرت آثار تولیدی در این زمینه منتج نمیشود. ما باید به دنبال خوشنویسی و کتاب قرآنهای شاخص از نظر هنری باشیم که پس از قرنها نیز بتوانند معرف ویژگیهای فرهنگی عصر و زمان ما در قرون آینده باشند، همچون زمان قاجار که آثار شاخص کتابت قرآن از آن روزگار به دست ما رسیده و همچنان به عنوان قرآنهای معیار در عرصه خوشنویسی قرآنی از آنها الگوبرداری میشود؛ چه تعداد بیشمار قرآنهایی که توسط همکاران من، خوشنویسی و کتابت میشوند اما آنهایی که به عنوان قرآنهای باکیفیت و یک دست مطرح هستند شاید به تعداد انگشتان دست هم نباشند.
ـ برای مساعد ساختن فضای فرهنگی که در قالب آن شاهد پدید آمدن قرآنهای شاخص و فاخر باشیم چه باید کرد؟
باید برای خوشنویسان و کاتبان قرآن شأن و منزلتی بیش از آنچه که شاهدش هستیم قائل شد. شاید برای نظامی اسلامی که قرآن به عنوان اصلیترین مبانی فرهنگ و حوزه معرفتی آن شناخته میشود شایسته نباشد که آن را با دورهای از حکومت شاهان در ایران مقایسه کنم اما تاریخ به ما میگوید که به طور مثال در دربار ناصری، شاه قاجار برای خوشنویسان و به ویژه کاتبان قرآن احترام ویژهای قائل بود و آنها را در مکانی مناسب در عمارت کاخ گلستان اسکان داده بود و همه ملزومات ایشان را که موجبات امنیت و آرامش خاطرشان را به وجود میآورد، فراهم میکرد؛ باز هم تأکید میکنم نیاز به قرآنهای تولیدی نفیس که آبروی فرهنگی عصر ما برای قرون آینده قلمداد شوند داریم و این تنها در سایه توجه ویژه به کاتبان در خور شأن آنها فراهم میشود.
امیر
سجاد دبیریان