کد خبر: 3636765
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۷
علی عباسی:

تعزیه از قراردادهای رایج تئاتری پیروی نمی کند/ تعزیه تنها یک آئین است

گروه هنر: یک عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: تعزیه در پی نمادسازی است تا نشانه شناسی که شکلی قراردادی و مکلف دارد و چون از قراردادهای رایج در نمایش که واضع آنها غربی‌ها هستند تبعیت نمی‌کند پس تنها یک آئین است و نمایش نیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) بخش پژوهشی هجدهمین جشنواره نمایش‌های آئینی و سنتی که در سالن مشاهیر مجموعه تئاتر برگزار می‌شود، امروز پنج‌شنبه 9 شهریور دومین روز خود را در حال سپری کردن است.

در یکی از پنل‌های ارائه شده در این بخش، علی عباسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به ارائه مقاله‌ای تحت عنوان «تعزیه؛ ذوب شدگی  نشانه‌های قراردادی در نشانه‌های متعالی» پرداخت و پیرامون آن سخنرانی ایراد کرد.

عباسی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه شخصاً دریافته است که تعزیه یک نمایش نیست بلکه آن را نیز نمی‌توان در زمره آثار هنری نیز دسته‌بندی کرد، گفت: به واقع تعزیه ماهیتی جز منحصر و برای خود ندارد؛ چرا که از یک نظام ارتباطی پیروی نمی‌کند؛ در تعزیه هیچ نشانه‌ای وجود ندارد و هرچه هست نماد است.

وی ادامه داد: برای اثبات این فرضیه اتفاقاً از متدی در حوزه نشانه‌شناسی استفاده کرده‌ام چرا که معتقدم اگر قرار است آن چیزی که به عنوان یک فرضیه مطرح است را نقض کنیم باید از طریق ابزار و الزامات خود آن این کار را به انجام برسانیم؛ البته اگر قرار باشد تعزیه را با متد نشانه‌‎شناسی معمول و رایج در تئاتر غرب مورد بازخوانی قرار دهیم  امری عجیب و دور از ذهن نیست.

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ابتدا باید دید معنا در فرهنگ غرب که واضع قراردادهایی به ویژه در حوزه هنرهای نمایشی است چگونه تولید می‌شود؟ و در ادامه مقایسه‌ای داشته باشیم میان آنچه که به عنوان معنا در فرهنگ غرب تولید شده با آنچه که ما به عنوان معنا به آن معتقد هستیم؛ در فرهنگ غرب معنا چیزی میان دو وجه مطلق سیاهی و روشنی و نور و تاریکی به وجود می‌آید و هر آنچه را که خواسته باشیم به حقیقت آن دست پیدا کنیم نیاز به نور دارد؛ غربیان همواره دو وجه خیر و شر داشته و دارند و این دو تا ابدالدهر در مقابل هم ایستاده و ستیزه می‌کنند بدون آنکه یکی به طور کامل دیگری را از میان ببرد و البته هر کدام از دو ساحت برای خود مراتب و ویژگی‌هایی دارند و به خاطر همین استدلال هم هست که در غرب فرد به راحتی می‌تواند شیطان پرستی اختیار کند چرا که در این صورت در آن دنیا در بهشت شیاطین جایگاه دارد اما در تفکر شرقی و اسلامی وضعیت به این روال نیست و کسی که در جبهه حق نباشد، دارای نیروی اهریمنی است و مورد غضب الهی قرار می‌گیرد؛ در یک کلام در غرب همه چیز از تقابل خیر و شر تولید می‌شود اما در فرهنگ ما همه چیز نور است، از نور و از جایگاه رفیعی ساطع می‌شود و هر اندازه که نسبت به منشأ نور فاصله داشته باشیم به همان میزان از راه خیر و صواب نیز دور شده‌ایم.

عباسی در ادامه گفت: اساساً در تفکر فلسفی غرب منبعث از نظری افلاطونی ما در نظام خلقت یک مثل داریم و یک تجلی مثل؛ مثل مصداق آهمان اسطوره و کهن‌ الگوهای خلقت هست که هیچکس آنها را ندیده و تنها وصف آنها را شنیده اما در فرهنگ شرقی در درجه پست‌تر انسان قرار دارد که در تخیل خویش به ذات الهی به عنوان منشأ آفرینش تجسم می‌بخشد و در یک سطح متعالی‌تری خدا را دارد و لذا در سطوح فلسفه وجودی آفریدگار ما از یک نظام سه‌تایی تبعیت می‌کنیم اما غرب چون سطح فراتر از مثل که در حد تخیل ما در فرهنگ شرقی است برایشان قابل تصور نیست لذا نظام تفکری آنها دوتایی تعریف شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: براساس آنچه که ما در دایره اعتقادات ایمانی خود به آن واقف هستیم و در آئینی همچون تعزیه در باب مسائل مربوط به مظاهر و شخصیت‌های اعتقادیمان تجلی پیدا می‌کند، چیزی به نام آئین تعزیه با نشانه‌ها کار نمی‌کند چرا که در این شکل وارد قراردادهای تئاتری شده و باید آن را در زمره آثار نمایشی که از قوانین تئاتر غربی تبعیت می‌کند قرار داد و واجب است که در مورد پدیده‌ای به نام تعزیه نشانه‌ها را تبدیل به نماد کنیم.

وی تأکید کرد: در مجالس تعزیه اصیل ایرانی که امروزه روز در برخی از دهات و روستاهای ایرانی شاهد آن هستیم و کمتر به برخی مظاهر نمایشی غرب آلوده شده‌اند چون در تعزیه ما از نشانه‌شناسی به سمت نمادسازی حرکت کرده‌ایم لذا در نظام معنایی جدید هر عنصر به کار رفته در تعزیه حکم تازه‌ای پیدا می‌کند؛ به طور مثال فردی که تاکنون در کسوت و پیشه اجتماعی در میان اهالی روستا شناخته شده است مقرر می‌شود که نقش یکی از اشقیا و یا حتی اولیا را در تعزیه ایفا کند؛ به این واسطه ما در تعزیه نمادسازی کرده‌ایم یعنی فرد را اینجا نه به عنوان یک فرد عادی که زندگی اجتماعی معمولی با مردم دارد بلکه نمادی مثلاً از امام حسین(ع) و یا شمر ملعون در نظر گرفته‌ایم.

عباسی افزود: در چنین حس و حالی زمانی که شبیه و یا نماد امام حسین(ع) در جریان روایت تعزیه کشته می‌شود، حتی شاهد هستیم که زنان مخاطب این مجلس نیز که تحت تأثیر قرار گرفته‌اند فارغ از اصول فقهی و بحث محرمی و نامحرمی، به طور مثال به علامت تیمن و تبرک دست فردی که شبیه امام‌ حسین(ع) را می‌بوسند؛ نه اینکه قصد و غرضی وجود داشته باشد بلکه اینجا صحبت از همان نمادسازی است و آنها در این مقطع فرد را نه یک فرد عادی بلکه نمادی از امام حسین(ع) برای خود فرض کرده‌اند.

وی در پایان سخنان خود گفت: نمادسازی در تعزیه عاری از هر گونه پرداخت قراردادی و ایجاد نشانه در جریان روایت یک مصداق تاریخی به پیش می‌رود و یک نوع یگانگی و توالی زمانی و مکانی را در منظر مخاطب از این حیث که خود را به واسطه مواجهه با روایت به شکل آئینی در فضای اصلی و در حال و هوای روز عاشورا تصور می‌کند، فراهم می‌سازد.

captcha