کد خبر: 3636776
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۷
پژوهشگر حوزه نمایش‌های دینی و آئینی عنوان کرد:

حرکت راویان روی خط تخیل و واقعیت در روایت داستانی و نمایشی دینی

گروه هنر: حسین اسماعیلی اظهار کرد: بسیاری از روایت‌های تاریخی و دینی که به شکل داستانی و حتی نمایشی نقل می‌شوند فاقد اعتبار به سبب سندیت بوده و مابه ازای خارجی ندارند هرچند که راوی آنها را با واقعیات تنیده و تلفیق کرده و برای مخاطب قابل قبول هستند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حسین اسماعیلی؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه نمایش‌های دینی و آئینی در بخش پژوهشی هجدهمین جشنواره نمایش‌های آئینی و سنتی که در سالن مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار می‌شود، امروز پنج‌شنبه 9 شهریور به ارائه مقاله خود با عنوان «داستان‌های شیعه و متون تعزیه» پرداخت و سخنانی ایراد کرد.

حسین اسماعیلی در ابتدای ارائه این پنل پژوهشی خود به داستانی از کتاب «ابومسلم‌نامه» که در آن به ستیز نور و ظلمت که یکی از مدینه برخاسته و دیگری از دمشق و این دو در جایی در سرزمین عراق(کربلا) درهم پیچیده و نهایت سیاهی بر تاریکی غلبه می‌کند، اشاره کرد.

وی ادامه داد: براساس نقل این کتاب سالها بعد و به طور مشخص 72 سال زمان طول می‌کشد که اخگرهایی از نور خاموش شده در کربلا) پراکنده شده و سه‌نقطه نورانی از آن یکی در خوارزم، دیگری در مدینه و آن دیگری در مرو فرود می‌آیند که این سه‌نقطه نورانی اشاره به وجود مقدس حضرت محمدباقر(ع) در مدینه، سلطان محمد خوارزم و ابومسلم در خراسان دارد که بنا به روایت این کتاب این سه زمینه را برای برچیده شدند سلسله بنی‌امیه و درهم پیچیده شدن طومار این سلسله به دست ابومسلم فراهم می‌آورند.

مدیر سابق دپارتمان مطالعات فارسی در دانشگاه استراسبورگ تصریح کرد: از آنچه که در این داستان نقل شده است چنین برمی‌آید که اغلب داستان‌های شیعی روایت شده در چنین منابعی فاقد اعتبار و ارزش استناد به عنوان یک سند تاریخی باشند چرا که غیر‌واقعی بوده و زائیده تخیل راوی بوده‌اند.

اسماعیلی در ادامه گفت: اما اینکه چرا چنین روایتی آن هم به این شکل در مثلاً ابومسلم‌نامه عنوان شده است باید بگویم نوری که به مثابه سه نقطه نورانی از آن نور اصلی پراکنده می‌شود در اصل فره ایرانی را به ذهن متبادر می‌کند؛ آن اخگر نور که به مدینه می‌رسد وجاهت روحانی این فره است و آنکه در خوارزم؛ اشاره به وجاهت فرمانروایی و پادشادهی این فره دارد و نوری که به سرزمین مرو خراسان می‌رسد نشان از وجاهت سلحشوری و رزمی آن دارد و به نوعی نگارنده این کتاب خواسته است قیام فردی ایرانی در خون خواهی از شهید دشت کربلا را موجه جلوه دهد.

این استاد دانشگاه  افزود: علاوه بر این مسئله نور مرکزی که در سرزمینی در عراق با مظاهر سیاهی و تاریکی که از دمشق و سرزمین شام برخاسته بود درهم نوردید که نشان از  وجود مقدس سالار شهیدان حسین بن علی(ع) دارد واجد تمامی این سه خصلت و فره ایزدی و ایرانی است یعنی به واسطه انتساب به جد بزرگوارش حضرت محمد(ص) وجاهت روحانی و فقاهت دارد، به واسطه آنکه فرزند شیرخدا و حیدر کرار است در زمینه جنگاوری و سلحشوری وجیه به نظر رسیده و چون فرزند محمد(ص) و علی(ع) است لذا مقام ساداتی و سروری بر عرب و حتی جهان اسلام را که اینکه قلمرو آن ایران را نیز درنوردیده دارد.

وی با اشاره به اینکه نقل‌هایی اینچنینی از داستان‌هایی منتسب به هر یک از ائمه(ع) وارد نمایش تعزیه ما شده است گفت: هر چند که بسیاری از این نقل‌ها جنبه غیر واقعی داشته و دارند اما به جهت میزان ارادت و اعتباری که ما برای امامان شیعه قائل هستیم روایت آنها هم به شکل نمایشی و هم داستانی متناسب با آنچه در این کتاب‌ها نوشته شده است برای ما قابل قبول است.

اسماعیلی به یکی از نمادها مطرح در عرصه روایت نمایشی و داستانی مرتبط با واقعه کربلا نیز اشاره کرد و گفت: این نماد را می‌توان نماد عددی گذاشت اینکه ما قائل به این هستیم که  یاران امام حسین(ع) 72 نفر هستند که هیچ سند تاریخی در این زمینه در دست نیست یا اینکه ابومسلم درست 72 سال پس از شهادت امام‌حسین(ع) به خون خواهی او برخاست و چنین اراده‌ای منجر شد تا طومار این سلسله برچیده شود؛ اینکه در محضر امام باقر(ع) شرفیاب شد و آن حضرت 72 توصیه را برای آغاز قیام با او در میان گذاشت و نظایر چنین آماری نشان از این دارد که این عدد به عنوان یک نماد در روایات داستانی و نمایشی مرتبط با واقعه کربلا  تبدیل به یک ویژگی شده است.

وی ادامه داد: موارد دیگری از کاربرد این عدد در حوزه پرداختن به تاریخ اسلام شاهد هستیم و مثلاً این نقل از رسول اکرم(ص) که فرمود: امت من به 72 فرقه تقسیم می‌شوند اما تنها یکی از آنها به فلاح و رستگاری خواهد رسید؛ هر چند که این قول حقیقت دارد ولی به نظر می‌رسد سایر کدگذاری‌ها با استفاده از این نماد عددی و آماری منبعث و برگرفته از چنین وقایعی است که مصادیق آن در استاد تاریخی وجود دارد.

اسماعیلی در پایان گفت: به هر حال آنچه که در مورد روایات داستانی و نمایشی پیرامون برخی از مقاطع تاریخی اسلام و از آن جمله عاشورا مطرح می‌شود باید گفت که آنها در میان واقعیات و تخیلات در آمد و شد هستند اما به هر حال در جهت نمادسازی به پیش رفته که البته هیچ یک از آنها متقن نبوده و ما شاهد هستیم که از یک روایت تعزیه با یک مضمون واحد آثار متفاوتی به اجرا درمی‌آید.

captcha