به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با توجه به تلاشهای آمریکا در سالهای گذشته برای منزوی ساختن ایران در حوزههای مختلف به ویژه فرهنگی و تشدید فضای ایرانهراسی از جانب این کشور، تقویت حوزههای نفوذ فرهنگی ایران برای مقابله با اقدامات ایرانهراسانه دشمنان، در این دولت با اتخاذ برنامههای مدون کاملاً احساس میشود. حال که دولت دوازدهم در آغازین روزهای فعالیت خود قرار دارد، فرصت مناسبی است که با نگاهی با عملکرد دستگاههای متولی در حوزه دیپلماسی فرهنگی به ویژه وزارت امور خارجه، اولویتهای این بخش در دوره جدید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
سیدرسول موسوی کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با
ایکنا، درباره دیپلماسی فرهنگی و ارتباط آن با سیاست خارجی گفت: من فکر میکنم باید یک مقدار در کاربرد مفهوم دیپلماسی عمومی بیشتر دقت کرد، به ویژه با توجه به بحثهایی که در قبال جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و ایران هراسی مطرح میشود. ضمن اینکه این مفاهیم با یکدیگر ارتباط دارند ولی مقولههایی هستند که بعضاً کاربرد آنها و جایگاه آنها متفاوت میشود.
دیپلماسی فرهنگی؛ استفاده از ظرفیتهای داخلی
سفیر اسبق ایران در تاجیکستان ادامه داد: بحث دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی و فرهنگی یک کشور برای تشریح اهداف و نشان دادن سیما و تصویر صحیح از کشور است؛ یعنی بیشتر موضوعی است که کشور را در خارج مرزها مطرح میکند.
سفیر اسبق ایران در تاجیکستان یادآور شد: مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، یک بحث تدافعی است و در مقابل هجمههایی که به ساختارهای فرهنگی، باورها و هویت ملی میشود، کاربرد دارد و در داخل کشور تلاشهایی صورت میپذیرد که ایمنی در مقابل جنگ نرم ایجاد شود. بنابراین جهتگیری دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی یک جهتگیری ورای مرزهاست و به سوی بیرون از کشور که با هدف مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم مطرح میشود.
مدیرکل اسبق دفتر مطالعات وزارت امورخارجه ادامه داد: در دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی عمومی، هر کشوری در این راستا حرکت میکند که بتواند به بهترین شکل ممکن و با توجه به تاریخ، فرهنگ، ادبیات، مردم، هنر و هر آنچه که ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و هنری کشورشان در اختیار دارند، تصویری مثبت از خود در خارج مرزها نمایش دهد و البته دولت دوزادهم برای مقابله با ایرانهراسی میتواند، رویکردش را چنین تنظیم کند.
کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: در موضوع جنگ نرم ما باید کشورمان را ایمن کنیم و بیشتر در حوزه مقابله اطلاعاتی فعالیت داشته باشیم؛ یعنی باید نگاهمان به بخش اطلاعات که بر دو پایه آگاهی و جمعآوری اطلاعات ویژه استوار است، باشد چون در حین حال مقابله با جنگ نرم بر این دو متکی است.
وی ادامه داد: دولت در حوزه دیپلماسی فرهنگی و مقابله با جنگ نرم دو نوع کارویژه مختلف دارد؛ بخش اول، نوع رویکرد مثبت، تبلیغی و نشان دادن ظرفیتهای داخلی کشور است و در بخش دوم دولت باید توان شناسایی اهداف دشمن را داشته باشد و راهکارهای مقابله با آنرا به دست آورد.
وزارت امور خارجه پیشانی مقابله با جنگ نرم است
موسوی تأکید کرد: وزارت امور خارجه کلاً جبهه اصلی و پیشانی حرکتهای یک کشور در خارج مرزهاست. در هر جایی که کسری وجود داشته باشد مسلماً وزارت امور خارجه باید بتواند این کسریها را جبران کند. اما اینگونه نیست که وزارت خارجه بتواند جانشین همه نهادها شود.
سفیر اسبق ایران در فنلاند یادآور شد: در جهان امروز، کشورهایی که در حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی موفق بودهاند، اصولاً تعاریف منطقی و اصولی از ساختارهای خودشان ارائه دادهاند که عمدتاً خارج از دستگاه دیپلماسی رسمی آنها است. چون بنیانهای دیپلماسی فرهنگی بر مفاهیم تاریخی، ادبی و هنری یک کشور استوار است و مسلماً وزارت خارجه، به عنوان تنها دستگاه دیپلماسی رسمی کشور که بتواند با تمام قدرت معرف کشور در تمامی صحنهها باشد، نیست.
وی افزود: تمامی کشورهای توسعه یافته در کنار فعالیتهای ساختارهای رسمی خودشان، ساختار مناسب دیپلماسی فرهنگی را تعریف میکنند و به آن شکل میدهند. البته در برخی از کشورها شاید آن ساختار نتواند فعالیت خاص داشته باشد و وزارت خارجه اجباراً برای پر کردن خلأ، جایگزین آن میگردد.
سفیر اسبق ایران در تاجیکستان گفت: قطعاً وزارت خارجه یک نقش اساسی در معرفی مناسب کشور و نشان دادن چهره واقعی فرهنگ و ادب و هنر کشور در خارج از مرزها دارد ولی در جهان پیشرفته امروز برای پیشبرد دیپلماسی فرهنگی، کشورها سعی میکنند، ساختارهای مناسب خودشان را در کنار ساختار رسمی دیپلماسی کشور به وجود آورند تا این ساختارها، چنین مسئولیتی را عهدهدار شوند.
در حوزه دیپلماسی فرهنگی باید نگاه جهانی داشت
موسوی ادامه داد: اولویت دیپلماسی فرهنگی کشور، محیط پیرامونی خودش است، اما باید، استفاده از ظرفیتهایی که در جهان هست را مدنظر قرار دهیم. ما نباید بگوییم که دیپلماسی فرهنگی و یا دیپلماسی مردمی ما دقیقاً باید پیرو دیپلماسی رسمی کشور باشد چون دیپلماسی فرهنگی ما رسالت عامتر و گستردهتری دارد و هرجایی که بتواند چهره مناسبی از کشور را تعریف کند باید در آنجا حضور داشته باشد.
کارشناس مسایل بینالملل تصریح کرد: ما یک واقعیتی را باید مورد توجه قرار دهیم یعنی هرچند که باید اولویت کار دیپلماسی با همسایگان باشد، اما در دیپلماسی عمومی، فضای فرهنگی و فضای اطلاعرسانی در برخی از کشورهای همسایه ما تبعی است یعنی مستقل نیستند بلکه تابعی از رسانههای قوی جهانی هستند.
وی افزود: در کشورهای پیرامونی ما، اخباری که منتشر میشود بعضاً برگرفته از اروپا و یا در کشورهای دیگر درباره آن صحبت میشود و در اینجا دیپلماسی فرهنگی ما نباید خودش را محدود به همسایگان کند و باید ورای همسایگان، چهره مناسبی از کشور به نمایش بگذارد.
موسوی در پایان تأکید کزد: چون جهان امروز صرفاً جهان محدود شده به مرزها نیست و ما امروز با واقعیتهای جدیدی روبهرو هستیم که رسانههای بزرگ جهانی و فضای مجازی موضوعاتی هستند که حضور کشورمان در این حوزهها را بسیار ضروری می سازد و در دست گرفتن فضای گفتوگویی در شبکههای اجتماعی بسیار برای ما حائز اهمیت است. در کنار این موارد باید حضور برجستهای در فضاهای علمی، مطالعاتی و تحقیقاتی داشته باشیم و از اساتید باتجربه استفاده کنیم. پس در عرصه دیپلماسی فرهنگی این واقعیتها را در نظر داشته باشیم که دیپلماسی فرهنگی را فقط به کشورهای پیرامونی محدود نکنیم بلکه برای نشان دادن توانمندیهای فرهنگیمان نیازمند نگاههای فرامنطقهای در حوزه دیپلماسی فرهنگی هستیم.