به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مهدی امینفروغی، کارشناس و پژوهشگر حوزه موسیقی مذهبی است که به تازگی کتاب «موسیقی و ستایشگری» وی از سوی نشر خیمه روانه بازار نشر شده است، به همین مناسبت با او درباره ارزیابی کمی و کیفی کتابهای عاشورایی که با موضوع «هنر» منتشر میشوند، به گفتوگو نشستهایم.
-کتابهای عاشورایی در حوزه هنر را از نظر کمی و کیفی چطور ارزیابی میکنید؟کتابهای عاشورایی در حوزه هنر که شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، طراحی، نقاشی، موسیقی و ... است، بسیار اندکند و همین مقدار اندک هم از نظر کیفی ضعیفند و این باعث شگفتی است که در کشوری مثل ایران با این سابقه هنری و فضای مذهبی که بر جامعه حاکم است، با آثاری کمی در حوزه عاشورا مواجه شویم؛ به همین دلیل میتوان گفت اغلب آثاری حوزه هنر عاشورایی دلسردکننده و ناامیدکنندهاند.
-چه عواملی سبب این مسئله شده است؟یکی از عوامل، وضعیت نشر کشور است که با رکود مواجه است، در تمام حوزههای کتاب و نشر دچار رکود هستیم، از سوی دیگر فضای مجازی این حوزه را تحتالشعاع قرار داده. انتظار داشتیم حداقل در حوزه عکاسی با آثار بهتری مواجه شویم؛ چرا که در سالهای اخیر اقبال بسیار زیادی به پیادهروی اربعین وجود دارد و انتظار این بود که عکاسان جذب شوند و لحظات بسیار نابی را که در فضاهای مجازی نیز شاهد آن هستیم، شکار و ثبت و ضبط کنند و به نظر میرسد در این حوزه اتفاقی نیفتاده است. حیف است که از این ظرفیت استفاده نشود؛ چرا که میتواند برای عکاسان سوژه مناسبی باشد. البته ممکن است عکاسانی حضور یافته و عکسهایی را تهیه کرده باشند، اما با وضعیت آشفته نشر در کشور مواجه شدهاند و آثار خود را به چاپ نرساندهاند؛ از این رو ناشران کم کم بساط خود را جمع میکنند و یکی پس از دیگری تعطیل میشوند.
-چه راهکاری را برای این موضوع پیشنهاد میکنید؟باید از عکاس حمایت شود و از امکاناتی برخوردار شوند تا بتوانند این لحظههای ناب را شکار کند. همینطور در حوزه موسیقی، اهالی موسیقی به طور خاص پیوسته با موانعی مواجهند. وقتی اصل موسیقی، هنوز در کشورمان به رسمیت شناخته نشده، چطور توقع دارید که هنرمند سر ذوق بیاید و اثری خلق کند؟ هنرمند باید از حس و حالی برخوردار باشد، تا بتواند در این حوزهها فعالیت کند. در حوزه خوشنویسی عاشورایی اثری نداریم، در حالی که در گذشته یکی از سنتهایی که وجود داشت، این بود که کتابهای ارزشمند توسط خوشنویسان کتابت میشد و بسیاری از مقاتل ما که در دورههای گذشته چاپ شدهاند، اساتید بزرگی آنها را خوشنوسی کردهاند. مانند «نفس المهموم» حاج شیخ عباس قمی که ابوالحسن شعرانی ترجمه کرده و مرحوم میرخانی، خوشنویسی کرده است. با این حال، یک دلسردی و دلمردگی در مجموعه هنر و عدم اقبال به کار هنر دیده میشود، به ویژه در هنرهای مذهبی که توقع میرود شکوفایی در آنها دیده شود، اما اثر شاخصی در آنها نمیبینیم.
-چطور میتوان این وضعیت بیمارگونه نشر یا هنر عاشورایی را بهبود بخشید یا دست کم تسکینی برای دردهایش شد؟پیشنهادی ندارم جز اینکه به سوگ این مسئله بنشینیم و باور کنیم این حوزه بیمار است و با فقر مواجهیم! پیشنهاد من کاری صورت نمیدهد، همه میدانیم که این فقر و رکود ماحصل عوامل متعددی است و در گوش هم زمزمه میکنیم، در رسانه و جراید هم منتشر میشود و همه میدانیم مشکل چیست، اما کاری انجام نمیشود.
-آیا دانشگاه و مراکز پژوهشی میتوانند در این زمینه مؤثر باشند؟ قطعاً این موضوع باید در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مورد، بررسی، نقد و تحقیق قرار گیرد. حرفهای ما، گفتنهای بیفایده است و باید در مدیریت کلان اتفاقی رخ دهد. اگر عزمی برای این است که وضعیت سامان یابد، باید این ضعفها و کمبودها دیده شود و برای رفع آنها برنامهریزی شود. البته بر این باورم که پیوسته شکوفاییها در کشورمان فردی بوده و اشخاصی بودهاند که به واسطه شوری که در دل داشتند، اثری را در تنگنا و فقر تولید کردهاند. پیوسته در فرهنگ ما آثار ماندگار به این شکل تولید شده است، بیشک اگر فضایی ایجاد شود باید شاهد رشد باشیم که یکی از آنها حوزه هنر عاشورایی خواهد بود.
-نقد آثار یا تحلیل وضعیت کتابهای هر حوزه با موضوع عاشورایی چه اندازه میتواند اثرگذار باشد؟در گذشتههای دور که به موضوع امام حسین(ع) در حوزه تاریخ کربلا و مقتل، به ویژه در عصر قاجار و پس از آن پرداخته شده، مراجعه کنید، کتابهایی را خواهید دید که نویسنده آنها اصلاً صلاحیت این را نداشتهاند که به کار تاریخی در حوزه عاشورا بپردازند و یا کتاب مقتل تألیف کنند؛ چرا که پر از خطاهای بزرگ تاریخی است و فرد به جهت ثواب و قرب الهی این اثر را از خود به یادگار گذاشته است. «کسی که بگرید یا بگریاند و یا خود را به هیئت گریه کنندگان نسبت به امام حسین(ع) درآورد، از اهل بهشت خواهد بود» این جمله و تشویقهایی از این دست مردم را تشویق کرد تا در عرض ارادت به امام حسین(ع) قدمی بردارند و خدمتی انجام دهند.
هر چند این آثار در زمان خود تأثیرگذار هم بودند، اما بزرگان یا به خود اجازه نمیدادند آن را نقد کنند و یا فضای نقد کتابهای مذهبی وجود نداشته است. به عنوان مثال اگر کسی میخواست با نگاه به مقاتل عاشورایی نقد کند، میگفتند که این حوزه، حوزه معنویت است و در این حوزه اخلاص به کار میآید و شما را چه رسد که وزن این کتاب را بررسی و نقد کنید. چون همه اینها انتساب به سیدالشهدا(ع) دارد و مقبول است. از این جهت کسی به خود جرئت نمیداد که آنها را بررسی کند و هالهای از قداست اطراف این کتابها و آثار بود و مصونیتی برای آنها ایجاد شده بود، به همین دلیل انبوهی از مقاتل چاپ سنگی و خطی انجام شده و نقدهای جدی بر آنها وارد است.