شفیع آقامحمدیان، کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره جایگاه سبک زندگی ایرانی - اسلامی در فیلمهای سینمایی چنین اظهارنظر کرد: سینمای ایران طی چهار دهه گذشته نتوانسته آنچنان که باید مروج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی باشد، البته در مقاطعی موفقیتهای داشتهایم، اما این موفقیتها مقطعی بوده و به روی آن به صورت یک جریان موثر نمیتوان حساب کرد.
وی افزود: سینمای ابتدای انقلاب شاید به لحاظ گرایش به سمت موضوعات دینی و انقلابی، موفقترین زمان برای ارزیابی مورد نظر است چون در دههای شصت به وضوح شاهد بودیم که فیلمهای انقلابی و خانوادگی جز اولویتهای تولید سالانه بود.
این فیلمساز به توضیح فوق اضافه کرد: البته کارهایی که در آن دوره تولید شدهاند، شاید برخی از آنها آثاری سطحی و شعاری بودند، اما در میان همین کارها میشد، آثار خوبی را هم مشاهده کرد، اما وقتی در زمان حال فیلمهای ارزشی به پایینترین مقدار ممکن تعدادشان رسیده است، چگونه میتوان انتظار داشت سینمای دینی و انقلابی رشد کند؟
مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تاکید کرد: من مدتی در مقام مدیر سینمای فعالیت داشتهام در زمان من نیز ممکن است کم کاریهای دیده شود، اما سعی کردم در همان مدت محدود، حداقل بانی ساخت چند کار فاخر در این مرکز شوم. موضوع دیگری که در زمان مدیریتم به آن توجه داشتم پرهیز از سیاستزدگی بود چون متاسفانه این آسیبی رایج در سینمای کشور ما است.
آقامحمدیان با تاکید بر اینکه سینمای که تصمیماتش سیاسی باشد، هیچگاه به سرانجام نخواهد رسید، گفت: مدیران ما معمولاً وقتی به پست و مقامی میرسند کارهای نیمه تمام مدیران قبلی را مسکوت میگذارند این اتفاق جدا از اینکه هدر دادن بیتالمال است به نوعی سینمای ما را به قهقراه خواهد برد.
وی اضافه کرد: من در زمانی که مدیریت مرکز گسترش را بر عهده گرفتم چند پروژه نیمه تمام از مدیریت محمد آفریده (مدیر اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) باقی مانده بود، برای همین اولین کاری که سعی کردم در دوره مدیریت خود انجام دهم به اتمام رساندن این کارهای نیمه تمام بود.
این سینماگر در پاسخ به این سوال که چرا وی بانی ساخت فیلمهای قرآنی در دوره مدیریت خود نشده؟ چنین پاسخ داد: برای پاسخ به این سوال باید معیار خود را برای مشخص کردن سینمای قرآنی از دیگر گونهها معین کنیم، چون از نگاه من فیلم قرآنی تنها آثاری نیستند که قصص انبیاء را بیان کرده باشند، بلکه پرداختن به موضوعات روز در بسیاری از موارد میتواند نگاه قرآنی به اتفاقی خاص باشد.
این تهیهکننده مثال زد: برای نمونه وقتی فیلمی در مذمت ریا و دروغ ساخته میشود در حقیقت موضوعی قرآنی مد نظر قرار است، چون در قرآن و احادیث بارها در نکوهش این قبیل رفتارها سفارش شده است، البته اینکه چگونه به موضوعاتی که از آن سخن گفتیم به آن بپردازیم خود بحث دیگر است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.
آقامحمدیان تاکید کرد: اگر بخواهیم دایره تعریف خود را از سینمای قرآنی به معانی خاص مختص کنیم مطمئناً بسیاری از تولیدات سینمای ایران جز سینمای دینی و قرآنی محسوب خواهند شد، اما به واقع این نگاه درست نیست چون ممکن است یک فیلم سخیف در انتهای اثرش دروغ را مذمت کند، اما در طول قصه خود اخلاقیات ناپسندی را اشاعه دهد و این خود نوعی سطحینگری در سینمای ارزشی است.
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: من سینمای ایران را با وجود تمام کاستیهایش سینمای شریفی میدانم چون در آن اخلاقیات اصل است، اما اینکه کیفیت چگونه باشد همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم خود جای بحث مفصل دارد. درضمن برای اینکه سینمای دینی و اخلاقی در کنار کمیت رشد کیفی نیز داشته باشد پیشنهاد میکنم به فیلمسازان جوان اجازه داده شود تا نگاههای جدید خود را در سینما وارد کنند. البته پرواضح است که نظارت نیز باید وجود داشته باشد تا تحریفی رخ ندهد.
کارگردان فیلم «تلفن» در بخش دیگری از این گفتوگو درباره وضعیت اکران فیلمها نیز گفت: درست است که بار اصلی سینما را در گیشه فیلمهای بدنه بر دوش دارند، اما در کنار این دست فیلمها باید به آثار دینی و ارزشی نیز توجه کرد قدم اول نیز این است که فیلمهای هنری و دینی سینماهای نمایش دهنده مخصوص خود را داشته باشند.
این کارگردان ادامه داد: سینمای قرآنی قابلیت عرضه جهانی را دارد چون پیامهای که در آن داده میشود در همه ادیان نیکو شمرده میشود برای همین حداقل نمایش فیلمهای مورد نظر در کشورهای منطقه میتواند دستاوردهای خوب اقتصادی و فرهنگی به همراه داشته باشد. در این راستا توصیه میکنم فیلمسازان بیشتر به بحث تقریب مذاهب در آثار خود توجه کنند چون این روش همیشه پاسخ داده و دستاوردهای آن بسیار خواهد بود.
آقامحمدیان در انتهای سخنانش تاکید کرد: دوست دارم در این گفتوگو به موضوعی مهم اشاره کنم که فکر کنم جز ضروریات سینمای ایران است آن هم پرداختن به بحث مدافعان حرم است چون آنها با ایثاری که انجام میدهند امنیت و آرامش را برای تمام ملت ایران به همراه میآورند، اما متاسفانه برخی تبلیغات مسموم برخی رسانههای غربی سعی دارد این ارزشها را زیر سوال برد. پس سینمای ایران مکلف است با روشنگری پاسخ این هجمهها را به شکل صحیحی بدهد.