
به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) امروز ۴ دی مصادف با سالروز میلاد پیامبر اولوالعزم؛ عیسی مسیح (ع) و آغاز عید کریسمس است. یکی از ابزار مؤثر موجود در میان پیروان آئین مسیحیت، تولیدات فرهنگی و هنری است که از مهمترین آنها میتوان به هنرهای تجسمی که طی قرون گذشته و در قرن حاضر در تبلیغ و ترویج این آئین قدسی نقس بسزایی داشته است اشاره کرد و البته هنر تصویرسازی و در پی آن تولیدات تصویری اعم از متحرکسازی، انیمیشن و در نهایت سینما، هرچند که مورد آخر چندان مورد بحث ما نیست.
پدیدآوردگان این آثار هنری که البته خود نیز مسیحی هستند حداقل در طی دهههای اخیر در قالب تولیدات تصویری اعم از تصویرسازی کتاب، کمیک استریپ(داستان مصور) انیمیشن و... آثار درخور و شایستهای را تولید کردهاند که آگاهانه و یا حتی به شکل ناخودآگاه تأثیرات عمیقی در عرصه دینباوری مردم متأثر از آموزههای عیسی مسیح (ع) داشته و دارد.
تأثیرات این تولیدات که اغلب از سوی کمپانی و شرکتهای بزرگ تصویرسازی و انیمیشن ارائه و در سطح وسیعی از جهان توزیع میشود آنچنان مورد اقبال عمومی قرار گرفته است که نه تنها جامعه مسیحی بلکه سایر مخاطبان از ادیان مختلف را نیز مسحور و تحت تأثیر خود قرار داده است.
مراد از طرح این مسئله قیاسی هرچند مختصر میان آن چیزی که در عرصه هنرهای تصویری در ترویج و اشاعه فرهنگ مسیحیت در حال وقوع و روزافزون است با غفلتی که ما در به کار بردن این هنر و قابلیتهای مؤثر آن در ترویج فرهنگ اسلامی و آئین و شریعت مترقی محمدی (ص) داریم.
معادل آن چیزی که در جامعه مسیحیت تحت عنوان ایام کریسمس مطرح است در جهان اسلام به دلیل سالروز ولادت حضرت محمد(ص) با پدیدهای به نام هفته وحدت مواجهیم، اما اینکه چرا در استفاده از قابلیتهای هنری به ویژه هنرهای تصویری در تبلیغ و ترویج شریعت محمدی(ص) در قیاس با فرهنگ مسیحیت استفاده درخوری نمیشود، موضوعی است که آن را با سعید رزاقی؛ یکی از هنرمندان تصویرگر و عضو انجمن فرهنگی تصویرگران که بیشترین فعالیت حرفهای او در زمینه پینما (کمیک استریپ) است، در میان گذاشته و با او گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ داستان پیامبران الهی چه آنچه که در قرآن آمده و چه آنچه که به شکل تاریخی نقل شده است از جمله مقولاتی است که ظرفیت فراوانی برای طرح در حوزه تصویرسازی به ویژه تصویرسازی کتاب کودک و نوجوان و ساخت انیمیشن دارد، با این وجود چرا پرداخت درخوری در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری از این جنس را شاهد نیستیم؟ما نه در زمینه داستان پیامبران بلکه در مورد پرداختن به زندگی پیامبر اسلام، علیرغم تأکیدی که همواره مدیران فرهنگی بر شناخت در این زمینه از سنین کودکی و نوجوانی داشته و دارند کار چندانی در حوزه هنرهای تصویری به انجام نرساندهایم. این در حالیست که ظرفیت فنی، تکنیکی و همچنین ابتکار و خلاقیت قابل قبولی در نزد هنرمندان تصویرگر وجود دارد، اما به جهت آنچه که نام آن را وجود برخی قوانین دست و پاگیر در زمینه تصویرسازی دینی و حساسیتی که به ویژه در مورد چهرهنگاری معصوم (ع) وجود دارد، میتوان گذاشت لذا فعالیتها در پرداخت تصویری به زندگی پیامبر (ص) به حداقل خود میرسد و جامعه هنرمندان تصویرساز چندان تمایلی به فعالیت در این حوزه ندارند.
ـ پس اگر برخی حساسیتهای بیمورد و قوانین دست و پاگیر در حوزه تصویرسازی دینی برداشته شود ما براساس آنچه که اشاره کردید یعنی ابتکار و خلاقیت موجود در نزد تصویرسازان، قادر به رقابت هستیم؟به طور قطع همینطور است و البته ما باید در این زمینه و تولیدات تصویری مداومت و پشتکار داشته باشیم تا جبران سالهایی که در این زمینه غفلت صورت گرفته است، بشود. دنیای مسیحیت به ابزار تصویر و میزان نفوذ فرهنگی آن در مواجهه مخاطب اشراف و اعتماد کامل پیدا کرده است و به همین خاطر است که تنوعی بسیار زیاد را هم در حوزه تصویرسازی کتابهای داستان شاهد هستیم و هم تولیدات تصویری و متحرکسازی برای ساخت انیمیشن مبتنی بر این موضوع، سیر فزایندهای پیدا کرده است، اما ما در مقابل چه کردهایم؟ به واقع تولیدات ما در حوزه هنر تصویرسازی که به زندگی پیامبر(ص) بپردازد ناچیز است و به چند مورد انگشتشمار محدود میشود، اما دنیای مسیحیت فقط سالانه چند اثر تصویری را که ارتباط مستقیم با زندگی عیسی مسیح (ع) دارد و یا به نقل داستانی در ترویج و تبلیغ آئین مسیحیت میپردازد روانه بازار میکند که به دلیل برخورداری از استانداردهای لازم و کیفیت درخور توجه مورد مصرف مخاطب در تمام دنیا و حتی مخاطبانی که پیروان ادیان دیگر هستند نیز قرار میگیرد.
ـ هنرهای تصویری تا چه اندازه در ترویج و تبلیغ شریعتهای دینی مؤثر هستند؟بسیار زیاد. غرب به این امر کامل واقف شده است و به طور ویژهای در این امر سرمایهگذاری میکند و در شرایط کنونی با پیشرفتهایی که در زمینه تولید آثار تصویری و به ویژه متحرکسازی و انیمیشن به عمل آمده است، بر فرم و رنگ و جذابیت فضای روایت آنها متمرکز و معطوف است. نه تنها پرداخت مستقیم بلکه در قالب داستانهایی جذاب به شکل غیرمستقیم مطالبی را در روایت قصه میگنجانند که به شکلی ناخودآگاه مخاطب را به نگرشی از دریچه آئین و مناسک مسیحی نست به دنیا، فرا میخواند. اساساً در حوزه هنرهای تصویری دنیای مسیحیت در حال انجام سلسله اقداماتی هدفمند است و اینگونه نیست که هر یک از کمپانیهای تولیدکننده کار خودش را انجام دهد. برعکس در ایران فعالیتها در این عرصه کاملاً قطعی است و تسلسلی را در آنها نمیتوان مشاهده کرد و اگر هر نهاد و سازمان خود را ملزم به تولید آثار در حوزه هنرهای تصویری به منظور پرداختن به قصص قرآنی و روایت دینی کند، چنین اقدامی مستقل و فردی است و در نتیجه پیامد مثبتی به دنبال نخواهد داشت.
ـ شما سالهاست که به شکل حرفهای در زمینه کمیک استریپ و مشخصاً پرداختن به قصص دینی اشتغال دارید، آیا وضعیت در این حوزه هم به همین شکل وخیم و نگرانکننده است؟بله، اقدامات مقطعی و فردی است و مجموعهای از هنرمندان برای امر خاصی به شکل هدفمند به خدمت گرفته نمیشوند که کاری را به سرانجامی مطلوب میرسانند. گویا وثوق و اعتباری به کار هنرمندان به منظور فعالیت در این عرصه نیست. شخصاً سالها پیش در «انتشارات مدرسه» کمیک استریپی براساس سوره مریم(س) در قرآن کار کردم و قرار بود این جریان تداوم یابد که در نهایت متوقف ماند در صورتیکه روایت تصویری من در مورد موضوع زندگی این بانوی مکرمه، منطبق با روایت قرآنی بود.