کد خبر: 3685308
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۶

خاطره‌بازی با قاریان اسطوره‌ای در جزیره / شب‌های تکرار نشدنی قشم

گروه مسابقات: اینجا ساعت که به زمان کوک کردن صداها می‌رسد، ناگهان زیبایی فوران می‌کند فواره‌وار از حنجره‌های که تلاش می‌کنند، عبدالباسطی باشند 40 سال بعدتر از او یا مصطفی اسماعیلی در گوشه‌ای از تاریخ و جغرافیای شهری کوچک.

به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) به جزیره قشم، این روزها در قشم و در چند قدمی جزایری که آوازه‌شان نقل محافل است و داغ به دل رقبای ایرانی شان گذاشته‌اند، در گوشه‌ای که از جزیره آرامشی عجیب حاکم شده است. آرامشی که نتیجه استماع سه وعده تلاوت قاریان نوجوان در روز است.

خاطره‌بازی با قاریان اسطوره‌ای در جزیره / شب‌های تکرار نشدنی قشم
افق صدای قاریان نوجوان در نیلگون خلیج قبل از اینکه شنیدنش مستمع را به وجد بیاورد، دیدنش تو را مسرور می‌سازد؛ ساعت که به زمان کوک کردن صداها می‌رسد و صداها کوک می‌شوند، ناگهان زیبایی فوران می‌کند فواره وار از حنجره‌ای که تلاش می‌کند، عبدالباسطی باشد 40 سال بعدتر از او یا مصطفی اسماعیلی باشد در گوشه‌ای از تاریخ و جغرافیای شهری کوچک ...
در این خشکی که هر وجبش می تواند کیمیایی باشد برای بومی‌ها، شب‌ها بعد از اینکه جریان زندگی می‌رود تا آخرین نور را خاموش کند و سکوت و تاریکی‌اش را به عدل روی سر همه اهالی پهن کند، مهمانان ساحل نشین قشم با طنین انداز کردن عبدالباسط و منشاوی و شحات انور جرقه ای می‌زنند به تاریکی تا دنیای تاریک این ساحل پر از نور شود.

خاطره‌بازی با قاریان اسطوره‌ای در جزیره / شب‌های تکرار نشدنی قشم
تو ناچار می‌شوی در دل شب، درست در لحظاتی که دریا هم خسته از رفت و آمد به ساحل بر بستر خود فرورفته، فرو بروی در نواهایی از جنس قاریان   اسطوره‌ای و از زیبایی تلاوت هایشان لذت ببری. ناچار می‌شوی دستبرد بزنی به واژه هایی که از همان زیبایی عاریه گرفته شده‌اند. آنگاه است که کلمات را ردیف می‌کنی تا نیک‌ترین روایت را از جمال محض داشته باشی.
قاریان نوجوان ناخودآگاه تمام حواس را اسیر خود کرده‌اند و تو با هر پیچ و خمی که آنها به صدا می‌دهند تا کلامی از کلام الهی نقش ببند بر دیواره‌های قلب، شعر می‌سرایی با ردیف « أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» تا قیافه قاری‌های نوجوان قافیه تمام اشعار از این دست شود.
صداها اگرچه کودکانه و کمی ناپخته‌اند اما به اندازه امواجی که ساحل قشم را در طول تاریخ شسته و غسل داده اند، زیبا هستند و باشکوه، الحان سر و روی مستمع را می‌شویند، قلب را هم؛ تا هوای این روزهای قشم هوایی‌تراز همیشه شود و اهالی اش از یاد ببرند شکوه پر زرق و برق و البته پوشالی! رقیب آن سوی آب را.

خاطره‌بازی با قاریان اسطوره‌ای در جزیره / شب‌های تکرار نشدنی قشم
زیبایی تلاوت آیات الهی در اینجا و در بزرگ ترین خشکی خلیج فارس انتهایی ندارد، مانند افقش که آمیخته با بی کرانگی دریاست؛ مانند «دره ستارگانش» که این روزها ستاره‌هایش نه در آسمان که در زمینند تا بشنوند نوای ملکوتی، عبدالباسط، شحات، مصطفی اسماعیل و منشاوی‌های نوجوان را.
زیبایی تلاوت‌ها مانند «گنبد نمکی» قشم که سال‌هاست مردمش را نمک گیر کرده، تو را نمک گیر بارها استماعش می‌کند.
اینجا و زیر سقف مسجدالنبی(ص) قشم، مصطفی اسماعیل‌ها، منشاوی‌ها، عبدالباسط‌ها و شحات انورهایی که در گلوی قاری ایرانی حبس شده‌اند، در حال متولد شدن‌اند، 15 سال بعد شاید هر کدام از آنها در قله‌ای از تلاوت از لحظات تولدشان بگویند.

captcha