به گزارش ایکنا؛ کانال تلگرامی بنیاد شهید مطهری، اقدام به انتشار فایل صوتی سخنرانی شهید مرتضی مطهری پیرامون رابطه بایدها و نبایدهای اخلاقی و مسئله فطرت» کرده است. متن بیانات شهید مطهری به این شرح است:
نباید ریاکار بود، نباید خودپرست بود، باید احسان کرد؛ «اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ»؛ باید عادل بود، باید نیکوکار و خدمتگزار بود، چنین بایدهایی ریشهاش چیست؟ در سه بحث میشود این را تفسیر کرد؛ یک تفسیر این است که در همین بایدها هم انسان دنبال مقصد فردی و شخصی است، اما به صورتی ناآگاه. این مقاصد شخصی منافع مادی که امروز مینامیم نیست، چیز دیگری است.
انسان یک وجود دو درجهای است، روح است و بدن، روح انسان و گوهر روح انسان در ذات خود شرافت و کرامتی دارد که دروغ، ریا و ... با او جور در نمیآید و در اصل عدالت، راستی، درستی و خدمت و امثال این مفاهیم است که با ذات او سنخیت دارد، در واقع کرامت ذاتی انسان این احکام را برای انسان ساخته است. یک مقصد این است که باید شریف بود و شرافت یک واقعیت است نه یک امر اعتباری، چون باید بزرگوار بود و بزرگواری یک واقعیت در روح انسان است، چون باید شریف، کریم و بزرگوار بود، پس باید اینها را داشت، باقی چیزها ضد بزرگواری انسان است. این نشان میدهد که سلسله احکام فکری برای صیانت از بزرگواری خود داریم.
اما تعبیر و تفسیر دیگر قضیه این است که این ناشی از روح اجتماعی انسان و حکم فطرت از ناحیه اجتماعی بودن انسان است، یعنی همان طور که آن بایدهای شخصی انسان را به سمت نیازهای شخصی میخواند، نیازهای جامعه هم این بایدها را در ذهن ما مطرح کرده است و میداند که باید عادل بود. انسان در شعور و باطن خود هم میداند که اجتماعی است و به او القا شده است، زندگی اجتماعی به این چیزها نیازمند است. باید در جامعه زندگی کرد و، چون نظام اجتماعی بدون این حقایق قابل هدایت نیست، پس باید چنین باشد، بنابراین باید در ذهن من همانگونه این بایدها وجود داشته باشد که در ذهن شما و دیگران است. نباید ریا کرد، نباید دروغ گفت؛ نباید خیانت کرد، نباید ظلم کرد، چنین بایدهایی که با منطق منفعتجویی فردی سازگار نیست در انسان وجود دارد. اینها نشاندهنده هدایت الهی و فطرت الهی است.
با آماده کردن انسان و دادن این اندیشهها به او انسان به طور کلی راهنمایی شده، آیه کریمه «و نَفسٍ و ما سَوّیها فَألْهَمَها فُجُورَها و تقویها» به همین موضوع اشاره دارد، قرآن از این جهت خیلی غلیظ به مسئله هدایت که در قرآن اصالت دارد، اشاره میکند؛ سوگند به نفس و اعتدال نفس که فجور و کارهای نکردنی که نباید بکند و تقوا را به درون او الهام کرده است.
شخصی آمد خدمت رسول اکرم (ص) و عرض کرد سوالی دارم، ظاهرا آیه «تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ» تازه نازل شده بود، پیامبر (ص) فرمودند: میخواهی بگویم برای چه آمدی؟ حتما آمدهای معنای «بر» و «اثم» را بپرسی، عرض کرد: بله یا رسولالله (ص) برای همین آمدهام، حضرت با انگشت روی سینه آن شخص میزند و میفرماید: «استفتاء القلب؛ این استفتاء را از قلب خود بخواه». خداوند به قلب هر کس الهامات را القا کرده که نیکوکاری یعنی چه، اثم یعنی چه، فجور یعنی چه.
آیه شریفه «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»، میخواهد بگوید دین به عنوان یک راه به عنوان یک مسیر حرکت به عنوان یک مسیر تکامل که تا به سوی خداوند میرود یک امر فطری است و انسان از یک هدایتی تکوینی برخوردار شده است که پیغمبران آمدهاند انسان را بر اساس آنچه که در فطرت او وجود دارد هدایت کنند، اینها از طریق هدایت وحی به انسان القاء میشود.
انتهای پیام