به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین علی نظریمنفرد، شب گذشته، پنجم آبانماه در جلسه سخنرانی خود با موضوع «زمینههای اجتماعی قیام امام حسین(ع)» که در موسسه پژوهشی فرهنگی فهیم برگزار شد در سخنانی گفت: یکی از مهمترین زمینههای اجتماعی قیام این بود که بنیامیه از ابتدا علم دشمنی و مخالفت با پیامبر و اهل بیت(ع) را برگزیدند که زینب کبری(س) در جلسه یزید به صراحت به این مسئله پرداختند.
وی افزود: در لحظات پایانی در ماجرای فتح مکه وقتی عباس، ابوسفیان را آورد به عباس گفت: من اگر مسلمان شوم بت هبل را چه کنم؟ و وقتی هم به ظاهر اسلام آورد و شهادت بر زبان جاری کرد، گفت که من در دل چیز دیگری را باور دارم. همچنین در انسابالاشراف نقل شده که ابوسفیان در لحظات پایانی عمرش گفت که جنت، جهنم، عذاب و عقاب وجود ندارد و همه اینها، حرف است.
نظری منفرد بیان کرد: نقل شده که ابوسفیان بر شتر نشسته بود و معاویه هم سائق او بود و پیامبر در حالی که ایشان را دیدند، فرمودند: خداوند این پدر و دو فرزند او یعنی معاویه و یزیدبن ابوسفیان(که همراه آنان بود) را لعنت کند و جالب اینکه عامه هم این روایت را نقل کردهاند، منتهی در دوره معاویه، حدیثی جعل کردند مبنی بر اینکه پیامبر(ص) فرمودند که هر فردی را که من لعن میکنم، رحمت برای اوست!
وی ادامه داد: این حدیث را جعل کردند تا افرادی مانند حکم بن ابی العاص و دیگرانی را که نفی بلد و لعن شده بودند، تبرئه کنند، زیرا اهل سنت چون اصل عدالت صحابه را معتقدند، لذا این حدیث جعلی را رواج دادند که البته من نمیدانم این دو امر متناقض و متضاد چگونه با هم جمع میشوند؟!؛ البته یک توضیح این است که بگوییم پیامبر العیاذ بالله اگر کسی را لعن کرد و فهمید اشتباه کرده، این لعن تعبیر به رحمت میشود، ولی چگونه ممکن است، پیامبر کسی را که مستحق لعن نیست، لعن کند.
نظریمنفرد با اشاره به آیه «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ(ابراهیم/28)» تاکید کرد: بنی امیه مصداق بارز این آیه براساس روایات هستند و در روایات متعددی هم به آن پرداخته شده است؛ در مروجالذهب مسعودی نقل شده است که معاویه، سفیان بن عوف عامری را در سنه 45 به جنگ رومیها فرستاد؛ در آن سپاه، یزید بن معاویه هم حضور داشت و مسلمین در این جنگ شکست خوردند و تعداد زیادی کشته شدند و همه لشکر مغموم و مهموم بودند و در عین حال به معاویه خبر رسید که یزید همراه با ندیمان و کنیزکانش مشغول خوردن شراب و عیش و نوش بوده است و آن وقت معاویه همین شخص را جانشین خود کرده و به زور از مردم بیعت میگیرد.
این استاد و محقق حوزه علمیه با اشاره به دیگر عوامل زمینههای اجتماعی قیام امام حسین(ع) عنوان کرد: ظهور منکرات از دیگر عوامل قیام بود؛ مسعودی نقل کرده که یزید شخصی بود که با فسق و شراب و کنیز مانوس بود و کار به جایی رسید که این نوع کارها از محدوده شام هم تجاوز و به مدینه و مکه هم رسید. او نوشته که یزید، بوزینهای به ابوقیس داشت، بوزینه را سوار بر الاغی میکرد که روی آن الاغ حریر انداخته و بر بدن میمون نیز لباس ابریشم اخضر پوشانده و یک کلاهی از حریر هم روی سر میمون گذاشته بود و گاهی با این الاغ مسابقه میداد و در جلسات برای این بوزینه جایگاهی معین کرده بود؛ ببینید اسلام چه وضعی یافت و چه عناصری قدرت را به دست گرفته بودند، الناس علی دین ملوکهم.
وی افزود: عمال و اصحاب یزید هم به نقل مسعودی همین وضع را داشتند و اینکه امام حسین(ع) در مواجهه با دربار امیر وقت مدینه در پاسخ به حرف مروان که بیا با یزید بیعت کن وگرنه تو را میکشد، فرمودند: ما خاندان پیامبر هستیم و یزید رجلی فاسق، شارب الخمر و قاتل نفوس محرمه است که با سگ بازی میکند و من با چنین فردی نمیتوانم، بیعت کنم. چند سال بعد هم واقعه حره توسط همین یزید رخ داد و اساس آن این بود که وقتی یزید از رؤسای مدینه دعوت به شام و از آنان پذیرایی کرد، وقتی بازگشتند به مردم مدینه گفتند ما متعجبیم که چرا این بلاد خراب نمیشود؟ زیرا ما با یزید بودیم و او نماز نمیخواند و دائم الخمر بود.
نظریمنفرد تصریح کرد: امام حسین(ع) در مواجهه با حربن یزید دو خطبه خواندند و فرمودند: این قوم طاعت خدا را کنار گذاشته و پیرو شیطان شدهاند؛ بیتالمال را غارت کردهاند؛ امام علی(ع) در خطبه شقشقیه و در آغاز امامت و در جمع عمومی فرموده است که شتر وقتی به بهار و فصل سبزه میرسد با ولع و حرص علف بیابان را میخورد و عثمان هم وقتی حاکم شد، اموال بیتالمال و خدا را همانند این شتران میخوردند، لذا گاهواره فرزندانشان از طلا بود. این طور دین و مقدسات دین را زیر پا گذاشته و فساد ظاهر شد و امام حسین(ع) که پیامبر و امیرالمومنین را دیده و از خاندان امامت و ولایت است، چگونه میتواند این مسائل را تحمل کند.
این محقق و استاد حوزه علمیه بیان کرد: حضرت در لحظه حرکت در هشتم ذیحجه در مدینه فرمود من برای اصلاح در امت جدم و امر به معروف و نهی از منکر دست به قیام میزنم.
انتهای پیام