ابراهیم فیاض در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: اسکیزوفرنی فرهنگی به معنای دوگانگی فرهنگی است، یعنی در ذهن فرد یا جامعه، یک فضیلت یا آرمان وجود دارد، ولی در عمل ضد آن رفتار میشود؛ به عبارت دیگر در ذهن و زبان خود به شدت بر آموزههای اخلاقی تأکید میکنیم ولی در عمل به شدت غیراخلاقی و ضد اخلاق هستیم، یا اینکه در گفتار به شدت بر رعایت تقوا اصرار میورزیم، ولی انحرافات رفتاری زیادی داریم؛ این دو قطبیها ما را دچار دوگانگی یا حتی چندگانگی شخصیتی ساخته است.
وی افزود: در جامعه ایران میزان ریاکاری، پرخاشگری و افسردگی بسیار بالا است و آشکارا خود را نشان میدهد. در حال حاضر فضای زندانها به شدت به سمت پرخاشگری میرود، چون واقعیتهای جامعه در آنجا خود را نشان میدهد. اکنون کشت و کشتار در زندانها آغاز شده است و زندانیان سابقهدار حکومتهای عجیب و غریبی برای خود برقرار کردهاند.
شاعران ایرانی به دوگانگیهای جامعه دامن زدهاند
عضو هیئت علمی گروه انسانشناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: دوگانگیها در جامعه ما روز به روز بدتر میشود و این در حالی است که شعرایی نظیر حافظ و سعدی از این دوگانگیها با عنوان رندی، زرنگی و پختگی یاد کردهاند؛ یعنی این دوگانگیها به شدت از سوی شعرای بزرگ ما ترویج شده است.
فیاض با اشاره به عواملی که موجبات اسکیزوفرنی فرهنگی را در یک جامعه به وجود میآورد، گفت: در جامعه مبتلا به اسکیزوفرنی فرهنگی به لحاظ روششناختی، میان آرمان و واقعیت رابطهای وجود ندارد، یعنی هر کدام دنیای خاص خود را دارند و فاصله میان آنها زیاد است. بنابر آموزههای قرآن، جامعهای که دچار رهبانیت شود به چنین پدیدهای گرفتار میشود، یعنی هر چقدر بیشتر آرمان را اوج داده و از واقعیت فاصله بگیریم، اسکیزوفرنی فرهنگی وحشتناکتر خواهد بود و جامعه به این دوگانگیها و چندگانگیها مبتلا میشود.
دولتها به شدت آرمانگرایی میکنند
وی اضافه کرد: به نظر من صوفیسم و عرفان در ایران باعث شده تا دوگانگی و چندگانگی فرهنگی به شدت اوج بگیرد که از رمانتیسم شروع شده و تا رئالیسم سیاه ادامه پیدا کرده است، یعنی از آرمانگرایی بسیار متعالی تا سیاهنمایی واقعیت؛ یا به شدت امیدوار یا به شدت ناامید بودهایم. در واقع آرمانهای بسیار بلندی که ارتباطی با واقعیت ندارند و در عرفان ترسیم میشوند، به دوگانگی شخصیتی دامن میزنند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در جامعه ما شعارهای بسیار بزرگی سر داده میشود، حتی این شعارها مربوط به داخل ایران نیست، بلکه شعارهای جهانی است، مثل گفتوگوی تمدنها، گفتوگوی ادیان و جهان عاری از خشونت. دولتهای مختلف این شعارها را در سازمان ملل متحد مطرح میکنند، ولی همه آنها در اداره امور یک استان درمیمانند و شکست میخورند. دولتها به شدت آرمانگرایی میکنند، برای اینکه محبوبیت کسب کنند و چون این آرمانها ارتباطی با واقعیت ندارند، باعث شکست دولتها شده و به افسردگی و ناامیدی در جامعه دامن میزند.
مقوله فرهنگ آمیخته با پلورالیسم است
وی با بیان اینکه تعبیر پلورالیسم فرهنگی اشتباه است، افزود: فرهنگ خودش مقولهای تکثرگرا به حساب میآید و از حوزههای فرهنگی تشکیل میشود. اکنون در ایران بیش از سی حوزه فرهنگی وجود دارد که با یکدیگر در حال تعامل هستند و همزیستی مسالمتآمیز دارند. در خود مقوله فرهنگ پلورالیسم وجود دارد، چون مردم با فرهنگهای خود زندگی میکنند و این فرهنگها نیز به شدت متفاوت است. در حال حاضر در کردستان شش حوزه فرهنگی وجود دارد که به شدت با هم متفاوتاند، در میان آذریزبانها نیز دوازده حوزه فرهنگی وجود دارد.
فیاض تصریح کرد: تکثرگرایی امری مثبت است و در فضای فرهنگی باعث غنای فرهنگی میشود. خداوند در آیه 13 سوره حجرات میفرماید:«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا...؛ ای مردم بیتردید ما همه شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را قبیلههای بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید...». خداوند تنوعات فرهنگی ایجاد کرده است تا انسانها یکدیگر را بشناسند و این شناخت موجب غنای فرهنگی شود؛ البته ابرقدرتها و برخی افراد در داخل که میخواهند جامعه را به هم بریزند، ممکن است تکثرگرایی را بهانه ساخته، رادیکالیسم فرهنگی را رواج دهند و باعث جنگ و نزاع در جامعه شوند.
انتهای پیام