کد خبر: 3786951
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۳

«روزهای نارنجی»؛ غرق در زندگی مردانه یک زن

گروه هنر ــ اگر قرار باشد نگاهی جامعه‌شناسانه به موضوع «روزهای نارنجی» بیفکنیم، داستان آن قدر در پیچید‌گی‌های زندگی مردانه یک زن غرق شده است که نقش مردانگی و همسرانگی را به شدت زیر سؤال برده است.

زنانگی را از زن‌ها جدا نکنیم

«روزهای نارنجی» فیلمی به کارگردانی آرش لاهوتی، نویسندگی مشترک آرش لاهوتی و جمیله دارالشفایی و تهیه‌کنندگی علیرضا قاسم‌خان محصول سال ۱۳۹۶ است. این فیلم قرار بود با نام «واسطه» ساخته شود، اما بعد با عنوان روزهای نارنجی تولید شد.

فیلم پس از چندین حضور بین‌المللی و نامزدی در بخش بهترین فیلم جشنواره‌های فیلم زوریخ و سائوپائولو، روز یکشنبه، چهارم مهرماه ۱۳۹۷، موفق شد سه جایزه بهترین فیلم (با عنوان سینماگر بزرگ تازه‌وارد)، جایزه کلیسای جهانی و جایزه فیبرشی را از جشنواره بین‌المللی فیلم مانهایم آلمان کسب کند. همچنین بازی هدیه تهرانی در این فیلم مورد تقدیر ویژه هیئت داوران این جشنواره قرار گرفت.

قصه این فیلم روایت زنی است که قصد دارد با استخدام کارگران زن در فصل پرتفال‌چینی تعهدی سنگین را برعهده گیرد و تمام اموالش را وثیقه قرار دهد. در این راه با مشکلات و کارشکنی‌های مردان همکارش مواجه می‌شود و هرکدام از آن‌ها به‌ گونه‌ای قصد دارند تا به او خسارت وارد کنند. در ابتدای فیلم اشاره‌ای به زندگی کارگران فصلی می‌شود که عمده آن‌ها به علت مشکلات مالی و تنگنای زندگی ناچارند با مزد روزانه سی هزار تومان در یک خانه‌ به صورت جمعی زندگی کنند. زنان این داستان سنین متفاوتی دارند و ناچارند با هر شرایطی هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌هایشان را تأمین کنند و با مشکلات جانبی اعم از اعتیاد، ترک همسر و... دست و پنجه نرم می‌کنند. شاید این موضوع اشاره به برخی معضلات اجتماعی باشد، اما شیوه اجرای آن به شدت ضعیف است. حول محور این قصه داستانک‌هایی روایت می‌شود که به موضوعاتی مانند اعتیاد دختران جوان و ازدواج دختران کم‌سن و سال به سطحی‌ترین شکل ممکن اشاره دارد.

زنانگی را از زن‌ها جدا نکنیم

هدیه تهرانی (آوا) نقش اصلی این فیلم را برعهده دارد و از ابتدای فیلم مخاطب با زنی مواجه می‌شود که زنانگی از شخصیت او جدا شده است و قرار است نقش زن موفقی را در چارچوب الگوهای مردانه اجرا کند و این ترسیم زنان بدترین نوع تصویر یک زن در ساختار اجتماعی است. اگر قرار است جامعه‌ای به واسطه زنانش رشد کند، نیاز است که زنان در جایگاه زنانگی خود قرار گیرند.

علی مصفا نقش همسر هدیه تهرانی را در این فیلم ایفا می‌کند که در واقع نقشی ضعیف و کمرنگ است و اگر قرار باشد نگاهی جامعه‌شناسانه به موضوع این فیلم بیفکنیم، داستان آن قدر در پیچید‌گی‌های زندگی مردانه یک زن غرق شده است که نقش مردانگی و همسرانگی را به شدت زیر سؤال برده است. شاید نگاه ویژه به زنانه‌های اجتماعی یکی از کارکردهای سینماست، اما ارائه الگویی از مردان بی‌عار، خیانت‌کار و بی‌غیرت تصویری درخور یک جامعه نیست. شاید بتوان گفت نباید به دلیل اجحاف‌های اجتماعی که در حق زنان می‌شود، نقش ساختاری مردان را تضعیف کرد. مبارزه برای حقوق زنان باید به شیوه اصولی و در چارچوب قانون باشد، نه اینکه صرفاً با تضعیف مردان در بهبود نقش زنان در جامعه بکوشیم.

زنانگی را از زن‌ها جدا نکنیم

این فیلم فارغ از محتوا به سادگی می‌تواند مخاطب را دچار سرگیجه و تهوع کند، زیرا حرکت سر دست دوربین در زمانی دو ساعته آن هم با لرزش‌های فراوان مخاطب را  کلافه و دچار سرگیجه می‌کند و سبک فیلمبرداری این فیلم با کادرهای کج و لرزش‌های فراوان بیشتر یادآور فیلم‌هایی است که دارندگان تلفن همراه با گوشی تلفن خود می‌گیرند.

با وجود اینکه کریستفر رضاعی موسیقی متن این فیلم را ساخته، برخلاف سایر آثار او که برای مخاطبان بسیار جذاب و دوست‌داشتنی است در این فیلم موسیقی فوق‌العاده‌ای شنیده نمی‌شود و در تمامی لحظات فیلم اثری قابل توجه از همراهی موسیقی و تصویر نیست و به نظر می‌رسد فضاسازی خاصی در چارچوب فیلم در ذهن تماشاگر شکل نمی‌گیرد.

درباره ایفای نقش بازیگران باید گفت که هدیه تهرانی شاید درخشش ویژه‌ای در این اثر ندارد و بازی علی مصفا شاید یکی از نقاط ضعف بازیگری در این فیلم‌ است. از علی مصفا انتظار می‌رود که در انتخاب نقش‌ها دقت نظر بیشتری را اعمال کند، زیرا با توجه به توانمندی ویژه او همه همین انتظار را دارند. سایر بازی‌ها هم آن قدر اغراق شده و متمرکز بر جزئیات‌اند که مخاطب را کاملاً از کیفیت بازیگری غافل می‌کند. زوم اگزجره دوربین بر جزئیات حرکات بدنی، از جمله حرکت دست‌ها و رانندگی مداوم در جاده و...، مخاطب را کاملاً درگیر حاشیه‌هایی می‌کند که سبب فراموش کردن متن می‌شود.

دکوپاژ هم از نکات شگفت‌انگیز این فیلم است که حیرت بییندگان را با خود به همراه دارد. از جمله نکاتی که بیانگر دکوپاژ بسیار ضعیف این فیلم است زوم و فلوهایی است که تصویر اصلی را فلو می‌کند و پشت سر بازیگران را با فوکوس نشان می‌دهد و میزانسنی که برای صحنه‌هایی مانند استارت زدن ماشین، حرکت پاها و تمرکز عجیب بر روی دست‌ها چیده شده است حاکی از آن است که این فیلم در دکوپاژ و میزانسن از ضعف عمیقی رنج می‌برد.

«روزهای نارنجی» فیلمی است که نمی‌توان چشم‌انداز امیدوارانه‌ای برای فروش آن پیش‌بینی کرد و با توجه به شرایط اقتصادی عرصه فرهنگ، بسیاری از فیلم‌ها از جمله روزهای نارنجی با این کم و کیف می‌توانند ساخته نشوند.

مینا حیدری

انتهای پیام

captcha