به گزارش ایکنا؛ شصت و سومین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «معرفت فلسفی» ویژه بهار 1398 به صاحبامتیازی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و مدیرمسئولی علی مصباح منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «همراهی برهان و عرفان و قرآن در حكمت متعالیه»، «تبیین فلسفی ضرورت و چرایی صدور اعتبار»، «بازتعریف معقول اول براساس مفهوم وجود»، «بررسی رابطه تفسیر مفاهیم فلسفی با مسئله اصالت وجود در اندیشه شیخ اشراق و صدرالمتألهین»، «بررسی سهجزئی یا دوجزئی بودن تحلیل ارسطو از گزاره حملی»، «تحلیل و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره اولی بودن حمل میان جنس و نوع»، «تحلیل فلسفی مبدئیت توحید برای فضایل اخلاقی و ارائه تعریف و الگویی جدید از فضایل اخلاقی»، «تأثیرات نسبیگرایی معرفتی و اخلاقی در شناخت درمانی و نقد آن براساس اندیشه اسلامی»، «بررسی مبانی خداشناختی هرمنوتیك قرآنی در اندیشه علامه طباطبایی».
در مقاله «تبیین فلسفی ضرورت و چرایی صدور اعتبار» میخوانیم: «ما در اقیانوسی از امور اعتباری زندگی میكنیم؛ امور خاصی مانند پول، بانك، تورم، سنتهای اجتماعی، دانشگاه، رئیس جمهور و قوانین كه از واقعیتهای عینی و فیزیكی نیستند و ویژگیهای فیزیكی ندارند. تلقی عمومی از این واقعیتها آن است كه انسانها این امور را ایجاد میكنند، اما پرسش مهمی كه در این باب مطرح میشود، این است كه چرا موجودی مثل انسان، دست به ایجاد چنین اموری میزند؟ آیا انسان نمیتواند بدون اعتبار این امور، به اهداف خود برسد؟ این مسئله در اندیشه هر دو متفكر صاحب مكتب در حوزه امور اعتباری، یعنی علامه طباطبایی و جان سرل مطرح میشود كه چرا انسانها در زندگی خود اموری همچون پول، ازدواج، ملكیت، بانك و سازمان را ایجاد یا ابداع كردهاند و جایگاه این امور در فرایند تحقق عمل انسانی چیست؟ در این نوشتار، برای پاسخ به این پرسش، ابتدا اندیشه علامه و سرل در این زمینه بررسی، و سپس چهار تحلیل نو از چرایی و ضرورت صدور اعتبار بیان میشود».
مبدئیت توحید برای فضایل اخلاقی
در چیکده مقاله «تحلیل فلسفی مبدئیت توحید برای فضایل اخلاقی و ارائه تعریف و الگویی جدید از فضایل اخلاقی» میخوانیم: «پرسش اصلی در این مقاله آن است كه مبدا اصلی فضایل اخلاقی چیست؟ در پاسخ به این پرسش، در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تكیه بر مبانی فلسفی و ضمن تبیین معنای توحید، مبدئیت آن برای فضایل اخلاقی اثبات شده و این نتیجه به دست آمده كه اساس ارزشها و فضایل به رابطه انسان با خدا باز میگردد؛ بدین ترتیب آنچه موجب ارزش اخلاقی برای همه صفات اكتسابی و رفتارهای اختیاری انسان در عرصههای گوناگون بینشی، گرایشی و رفتاری میشود، توحید است و ما از این امر، به منشأ بودن توحید برای فضایل اخلاقی تعبیر میكنیم. توحید كامل مستلزم آن است كه در مرحله اعتقاد، انسان هیچ كس را شریك خداوند قرار ندهد؛ در سطح گرایش، به هیچ كس و هیچ چیز جز او گرایش استقلالی نداشته باشد و در عمل نیز، فقط مستقلا از دستورهای خداوند پیروی كند. در واقع توحید در سطح بینش منشأ ایمان، در سطح گرایش منشأ تقوا و در سطح رفتار منشأ عبودیت است و این سه فضیلت مطلق هستند و شرط فضیلت بودن دیگر فضایل این است كه مصداقی از این سه فضیلت باشند».
شناختدرمانی و نقد آن براساس اندیشه اسلامی
در طلیعه مقاله «تأثیرات نسبیگرایی معرفتی و اخلاقی در شناختدرمانی و نقد آن بر اساس اندیشه اسلامی» چنین آمده است: «شناختدرمانی با استفاده از مجموعهای از تكنیكها، برای بسیاری از مشكلات روانشناختی و گستره وسیعی از اختلالات روانشناختی به كار میرود؛ اما شناخت درمانی به مجموعهای از تكنیكها محدود نمیشود؛ بلكه نظریهای مبتنی بر مبانی فلسفی سازگار با روشهای علمی است. پیشگامان و محققان شناخت درمانی با صراحت از همه بنیانهای فكری شناخت درمانی سخن به میان نیاوردهاند؛ اما سیری در مباحث شناخت درمانگران گویای تأثیر بنیانهای فلسفی مختلفی همچون اندیشههای نسبیگرایانه معرفتی و اخلاقی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاههای نسبیگرایی معرفتی و اخلاقی در شناختدرمانی و نقد این مبانی بر اساس اندیشه اسلامی با تاكید بر دیدگاههای علامه مصباح صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاكی از این است كه پیشگامان شناختدرمانی معتقدند هیچ حقیقت مطلق و ثابتی وجود ندارد. همچنین ارزشهای اخلاقی و معنوی عام و جهان شمول رد میشود و تمامی ارزشها نسبی، شخصی و موقتی است. در مقابل بر اساس اندیشه اسلامی، بسیاری از معرفتهای ما ثابت، مطلق و تغییرناپذیرند و نسبیگرایی اخلاقی نیز آموزهای ناپذیرفتنی است و ارزشهای اخلاقی مطلق، فرازمانی و فرامكانی وجود دارند».
هرمنوتیك قرآنی در اندیشه علامه طباطبایی
در آغاز مقاله «بررسی مبانی خداشناختی هرمنوتیك قرآنی در اندیشه علامه طباطبایی» چنین آمده است: «هرمنوتیك به مثابه دانشی كه به فرایند فهم یك اثر میپردازد، دارای سه مكتب مهم است: 1. هرمنوتیك كلاسیك، 2. هرمنوتیك فلسفی، 3. هرمنوتیك مدرن. در این میان، هرمنوتیك قرآنی به مثابه دانشی كه به واكاوی فرایند فهم قرآن كریم میپردازد، از یك سلسله مبانی خداشناختی، انسانشناختی و قرآنشناختی برخوردار است و اصول آن با مبانی هرمنوتیك فلسفی تقابل آشكار دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واكاوی مبانی خداشناختی هرمنوتیك قرآنی در اندیشه علامه طباطبایی میپردازد. از رهگذر این جستار، مشخص میشود كه سه آموزه «حكمت الهی»، «علم الهی» و «تكلم الهی»، مبانی خداشناسانه هرمنوتیك قرآنی را تشكیل داده، هركدام آنها بیانگر اصولی از مبانی هرمنوتیك قرآنی بوده و تأثیر مستقیمی در فرایند فهم قرآن كریم دارند».
انتهای پیام