به گزارش ایکنا، محمدعلی وطندوست، استاد دانشگاه فردوسی مشهد در نشست علمی «تحلیل فلسفی و کلامی معراج پیامبر(ص) و نتایج تربیتی آن با نگاهی به آیه نخست سوره اسراء» با بیان اینکه در جسمانی یا روحانی بودن قرآن اختلاف نظر وجود دارد، گفت: آیه نخست سوره اسراء در مورد معراج است(سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)؛ خداوند، پیامبر خود را با واژه عبد توصیف کرده و عبودیت هم مقام و جوهری است که اگر کسی به آن برسد، کار خدایی میکند، یعنی مانند خدا در هستی تصرف خواهد کرد و از ولایت تکوینی برخوردار میشود و کارهایی را که دیگران در ذهن انجام میدهند او در عمل انجام میدهد؛ العارف یخلق بهمته که همان معجزات و کراماتی است که انبیاء و اولیاء دارند.
وی افزود: آیاتی هم در سوره نجم وجود دارد که تفصیلی بر آیه ابتدایی سوره اسراء است؛ تفصیل ماجرای معراج و آیات سوره اسراء و نجم در روایات آمده است به خصوص آیه هفتم تا چند آیه بعد سوره نجم. در روایات داریم پیامبر(ص) وقتی آسمانها را پشت سر گذاشت، به حجب نورانی رسید و در آن جا جبرائیل امین پیامبر(ص) را همراهی نکرد و گفت من اگر بند انگشتی جلوتر بیایم، خواهم سوخت یعنی این درجه بالاتر از ظرف وجودی من است ولی حجب نورانی برای پیامبر(ص) برداشته شد و ایشان با علم حضوری و شهودی با خدا سخن گفت.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه قرآن دو نزول دارد، افزود: نزول دفعی و تدریجی که دفعی در شب قدر رخ داد و همه حقیقت قرآن در آن شب بر وجود پیامبر(ص) نازل شد؛ البته این نزول، کلمات نبوده است بلکه حقیقت قرآن است که در کتاب مکنون و لوح محفوظ موجود است.
وطندوست با بیان اینکه در روایت داریم پیامبر(ص) فرمودند که وقتی جبرئیل از من جدا شد، حجب نورانی یکی یکی برای من خرق شد، گفت: این خرق حجب، انسان را به یاد مناجات شعبانیه میاندازد که فرموده است: الهی هب لی کمال الانقطاع الی. در کمال انقطاع، انسان فقط به خدا توجه دارد و فناء فی الله است.
وی ادامه داد: اگر براساس مبانی فلسفی سینوی جلو برویم، معروف است که برای فلاسفه مشاء عالم مثال مطرح نبوده است زیرا آنان موجودات را به مادی مجرد و یا مجرد محض تقسیم میکردند لذا بدن برزخی و مثالی و یا عالم برزخ برای آنان اثبات نمیشد؛ ابن سینا گفته است که معاد جسمانی نمیتواند باشد و معراج هم فقط روحانی است نه جسمانی.
وی بیان کرد: ابن سینا جسم مادی را قبول دارد ولی معاد را در سیر از مسجدالحرام به مسجدالاقصی جسمانی نمیداند زیرا جسم باید در یک لحظه از جایی به جای دیگر برود و این ممکن نیست لذا او طیالارض را هم نمیپذیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: اشتباه افرادی چون ابنسینا این بوده است که تصور کردند طیالارض دفعتاً رخ میدهد در حالی که هیچ چیزی در عالم طبیعت دفعی نیست بلکه تدریجی است ولی گاهی سرعت آن خیلی زیادی است و عرف از آن تعبیر به دفعی بودن میکند مانند اینکه کلید برق که زده شد بلافاصله چراغ روشن میشود؛ اینجا سرعت حرکت به قدری زیاد است که ما تصور میکنیم دفعتاً رخ داده است.
وی افزود: در داستان ملکه سبا هم عفریت به سلیمان گفت من میتوانم تخت بلقیس را بیاورم قبل از آن که تو از جایت بلند شوی، ولی وزیر سلیمان گفت من قبل از آن که چشم بر هم بزنی میآورم. بنابر مبانی سینوی، معاد فقط روحانی است ولی براساس مبانی صدرایی، معاد هم جسمانی و هم روحانی است.
وطندوست اظهار کرد: بخشی که از مسجدالحرام به مسجدالاقصی بوده با بدن جسمانی پیامبر(ص) بوده است ولی از مسجدالاقصی به معراج با بدن مثالی رخ داده است و بالاتر از آن، عالم عقل بود که با بدن عقلی رخ داده است. ساده اینکه انسان فقط در عالم طبیعت حضور ندارد، البته جسم او در عالم است ولی همین الان با بدن مثالی در عالم مثال هستیم.
وطندوست اضافه کرد: پیامبر(ص) در هر مرتبهای که سیر میکردند با بدن متناسب با آن سیر میکردند، همانطور که ما در خواب، با بدن مثالی سیر میکنیم در معراج هم سیر مثالی و عقلانی وجود داشته است. پس معراج هم جسمانی و هم روحانی است و روحانی در دو مرتبه مثالی و عقلی رخ داده است و علامه طباطبایی و دیگران هم این موضوع را پذیرفتهاند.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: مشاهدات پیامبر(ص) با عقل فلسفی قابل درک نیست لذا باید به روایات مراجعه کنیم؛ از جمله، روایتی از امام علی(ع) که مفید آن را در ارشادالقلوب آورده و روایتی اخلاقی و پرمحتوا است. محتوای این روایت با روایات دیگر هم تأیید شده است. روایات دیگر هم ریز به ریز جزئیات معراج را بیان کرده است. پیامبر(ص) وقتی سیر مثالی را شروع کردند، شکست و خرق حجب نوری و دریافت مطالب از خود خداوند است.
وی بیان کرد: ابتدا به آسمان اول وارد شدند و در آنجا آدم و ملائکه را دیدند؛ در آسمان دوم یکسری از انبیاء مانند ابراهیم، عیسی، موسی و ... را دید و مکالمه بین آنان رخ داد، در این آسمان هم ملائکه زیادی نزد انبیاء بودند.
وطندوست بیان کرد: در روایت مرتبط با آسمان اول آمده است من چهره ملکوتی و ملکوت افرادی را دیدم که در حال عذاب بودند؛ به گروهی رسیدم که روبروی آنان ظرفهایی از گوشت ناپاک و پاک بود و آنان پاک را رها میکردند و گوشت ناپاک میخوردند؛ از جبرئیل پرسیدم که اینها چه کسانی هستند و او فرمود کسانی از امت تو که مال حلال را کنار میگذارند و مال حرام میخورند. هر عمل ما اثر ملکی و ملکوتی دارد و اثر وضعی ملکوتی حقیقت یک عمل است یعنی خورنده مال حرام در حقیقت نجاست میخورد و کسی که چشم برزخی داشته باشد، کثافت و نجاست میبیند.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در ادامه فرموده است مردمانی را دیدم که لبانی چون لبان شتران داشتند و گوشت خودشان را میخوردند و پرسیدم کیانند و گفت که کسانی که از مردم عیبجویی میکنند؛ مردمان دیگری را دیدم که سر به سنگ میکوفتند و اینها کسانی بودند که نماز عشاء نمیخواندند. مردمی را دیدم که آتش در شکمشان وارد میشد و کسانی بودند که مال یتیمان را میخوردند. إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا.
وی با بیان اینکه در نگاه فلسفی صدرایی عذاب اخروی چیزی جز ظهور باطن اعمال نیست و غیبت و تهمت و عیبجویی تبدیل به باطن میشود، تأکید کرد: کسی که نیش و زبان میزند، در قیامت مار و عقرب خواهد شد و اینها دلالات تربیتی معراج است لذا عذابی از بیرون به انسان نمیدهند بلکه خودمان با خودمان عذاب میبریم. قرآن فرموده است از آتشی که آتشزن آن هیزم و اعمال شماست بپرهیزید؛ فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ.
استاد دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر اینکه معراج فقط برای پیامبر(ص) تحقق یافته است، تصریح کرد: ملاصدرا معتقد است که اگر قرار باشد معراج رخ دهد فقط انبیاء میتوانند به ساحت آن دست یابند ولی با این کیفیت و زمان خاص که پیامبر(ص) از مسجدالحرام به سمت مسجدالاقصی رفتهاند و بعد سیر روحانی فقط مخصوص نبی اعظم(ص) است، گرچه امتناع عقلی برای سایر پیامبران ندارند و حتی اولیاء الهی و عرفا هم نوعی عروج معنوی دارند نه این نوع معراج.
انتهای پیام