به گزارش ایکنا؛ هفتاد و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشهای فلسفی کلامی» به صاحبامتیازی دانشگاه قم و مدیرمسئولی محمد ذبیحی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نقش علم و عمل در تکامل آدمی از نظر ملاصدرا»، «بررسی رابط و یا رابطی بودن ممکنات از نظر جلالالدین دوانی»، «برابری عصیان و تجری در نقض قانون اراده»، «بدنمندی سوژه در میانه هستیشناسی و اخلاق: واکاوی پدیدارشناسانه بدن در اندیشه هایدگر و لویناس»، «علیت عدمی و بررسی یک روایت ناواقعگرایانه»، «اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری»، «کارکرد تخیل در تقویم عینیت از منظر کانت»، «تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی»، «هنر، حیطه عمومی؛ تلاشی برای دستیابی به فلسفه هنر آرنت».
نقش علم و عمل در تکامل آدمی
در چکیده مقاله «نقش علم و عمل در تکامل آدمی از نظر ملاصدرا» میخوانیم: ««نفس ناطقه» فصل ممیز انسان از دیگر انواع و «کمال عقلی» فصل ممیز آدمیان از یک دیگر است. نفس ناطقه دارای دو قوه عقل نظری و عقل عملی است. لطیفه ملکوتی نفس که سری از اسرار الهی است ظرفیت ترقی و استکمال به سوی واجب تعالی دارد و اگر انسان آن را مهمل رها کند به سوی ظلمت و تاریکی خواهد رفت. تحولپذیری و استکمال نفس از اصول مسلم فلسفه صدرایی است و حرکت جوهری یکی از عمدهترین دلایل آن است. بر این اساس، آدمی پیوسته در حال پویایی و صیرورت است و هیچ توقف و ایستایی ندارد. سخن اصلی ما در این مقاله این است که حرکت کمالی جز از رهگذر علم و عمل میسر نخواهد شد. کمال و سعادت در فلسفه صدرایی برخاسته از وجود است و راه آن از طریق علم و عمل که بالهای صعود به آسمان سعادت و قله هرم هستیاند، میگذرد. علم و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک سبب رشد دیگری و تحقق مرتبه کاملتری از آن برای انسان میشود. البته، در مقام ارزشگذاری، علم، برتر از عمل است؛ زیرا هم در مرحله ابتدایی، علم سبب عمل است؛ به گونهای که در نبود نظر، عمل معنایی ندارد و هم در مراتب بالاتر، معرفت غایت عمل است و عمل مقدمه و مقوم نظر است که موجب رفع موانع و حجابهای درونی و بیرونی میشود، یعنی زمینهای فراهم میکند تا وجود ملکوتی انسان نمایان و به علمی که از آن تعبیر به «معرفت ربوبی» میشود، منجر شود.»
اخلاقی زیستن و بیگانگی
در طلیعه مقاله «اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری» چنین آمده است: «یکی از چالشهای پیش روی اخلاق، در دهههای اخیر، ادعای عدم سازگاری اخلاق با اموری است که از جمله مهمترین عوامل سازنده سعادت انساناند. ادعا شده است که گاه تبعیت از نظریههای اخلاقی شخص را با بعضی از امور بسیار ارزشمند زندگی او، از جمله عواطف و تعهدات شخصیاش و نیز از دیگر انسانها بیگانه میسازد. ریلتون در مقاله «بیگانگی، پیامدنگری و اقتضائات اخلاقی بودن» سعی میکند که از جانب دیدگاه پیامدنگری به این ایراد پاسخ گوید. او، به این منظور، تقریری از پیامدنگری را، تحت عنوان «پیامدنگری سنجیدهکارانه»، مطرح میسازد که در نظر او، از اقتضاء بیگانگی میرهد. این مقاله، پس از توضیح تقریر ریلتون از پیامدنگری، به نقد تدبیری میپردازد که او از طریق طرح این تقریر برای حل معضل بیگانگی اندیشیده است و ضمن نشان دادن بعضی تعارضات در دیدگاه پیشنهاد شده، آن را به عنوان نوعی متمایز نمیپذیرد. توفیق تقریر مذکور در حل مشکل بیگانگی را نیز با مشکلاتی مواجه میبیند که به عدول از دیدگاه پیامدنگرانه میانجامد.»
در دفاع از حقوق هوش مصنوعی
در آغاز مقاله «تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی» آمده است: «پرسشهای فلسفی نوظهور درباره جایگاه اخلاقی و حقوق هویات دارای هوش مصنوعی فراوان است؛ پرسشهایی نظیر این که آیا میتوان چنین هویاتی را دارای مسئولیت اخلاقی و همچنین حقوق ویژه دانست. اخیرا، اریک شویتسگبل، فیلسوف ذهن معاصر، با طرح استدلالی جدید کوشیده است از امکان حقوق یکسان هوش مصنوعی و انسان در یک آینده فرضی دفاع کند. من در این نوشتار، پس از توضیحاتی مقدماتی، اصل استدلال را تقریر و تحلیل میکنم. سپس به چهار نقد مختلف در برابر این استدلال که شویتسگبل طرح و رد کرده، میپردازم و در نهایت، دو نقد جدید را در برابر این استدلال طرح و ارائه خواهم کرد. به نظر من اگرچه استدلال مزبور، با توجه به دو نقد من و نقدهای احتمالی دیگران قانعکننده نیست، یا دست کم نیاز به اصلاحیههایی دارد، اما از جذابیت و پرسش برانگیزی خوبی برخوردار است و میتواند دریچهای جدید به روی پرسشها و پژوهشهای بعدی بگشاید.»
انتهای پیام