هدف اساسی پیامبران چه بود؛ تشکیل حکومت یا توسعه اخلاق
کد خبر: 3840470
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۴
یادداشت؛

هدف اساسی پیامبران چه بود؛ تشکیل حکومت یا توسعه اخلاق

گروه اندیشه ــ یکی از منازعاتی که چندی است در میان اهل سخن درگرفته این مسئله است که هدف اساسی پیامبران تشکیل حکومت بود یا توسعه اخلاق و ارزش‌های انسانی.

هدف اساسی پیامبران چه بود؛ تشکیل حکومت یا توسعه اخلاق

یکی از منازعاتی که چندی است در میان اهل سخن درگرفته، این مسئله اساسی است که هدف اساسی پیامبران تشکیل حکومت بود یا توسعه اخلاق و ارزش‌های انسانی. اگر هدف اساسی را تشکیل حکومت قلمداد کنیم، ناگزیر برای حکومت، ارزش و تقدسی در نظر گرفته‌ایم که می‌تواند جای خالی سایر ارزش‌ها را پر کند؛ برای مثال اگر حکومت مقدس باشد، می‌تواند برای حفظ و استمرار آن به انجام اموری پرداخت که به خودی خود نامشروع و غیرانسانی و غیردینی تلقی می‌شوند. همچنین اگر چنین حکومتی فاقد عدالت، آزادی و سایر فضیلت‌های انسانی باشد، خلأ این ارزش‌ها به واسطه تقدس خود حکومت جبران می‌شود. در نتیجه حفظ چنین حکومتی، ولو از پاره‌ای ارزش‌های اخلاقی و دینی بی‌بهره باشد، واجب و ضروری است. به اصطلاح فقها حکومت بر اساس این دیدگاه «موضوعیت» دارد.

در مقابل، دیدگاهی است که حکومت را طریقی برای توسعه اخلاق و ارزش‌ها می‌داند و برای خود حکومت ارزشی ذاتی قائل نیست. بر این اساس، هرگاه حکومت در راستای توسعه ارزش‌های انسان گام برندارد، بلکه در جهت مخالف آن فعالیت کند، سزاوار آن نیست که برای حفظ و استمرار آن جان‌فشانی کرد. در اینجا شایسته است سخنی از امیرالمؤمنین(ع) مورد توجه قرار گیرد. ابن‌عباس در محلی امیرالمؤمنین(ع) را ملاقات کرد، در حالی که ایشان لنگ کفش خود را وصله می‌زد. حضرت سوال کرد: «مَا قِيمَةُ هَذَا النَّعْلِ؛ قیمت این لنگه کفش چقدر است؟» ابن‌عباس پاسخ داد: «لَا قِيمَةَ لَهَا؛ هیچ ارزشی ندارد». حضرت فرمودند: «وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ؛ به خدا سوگند این لنگ کفش بی‌ارزش را بیشتر از حکومت بر شما دوست دارم».

نتیجه این بیان نورانی این است که امارت و حکومت در ذات خود هیچ ارزشی ندارد و به اصطلاح فقها، طریق محض است. آنچه به حکومت ارزش می‌دهد رعایت انصاف، عدالت و توسعه ارزش‌های انسانی و اخلاقی است. بازخوانی بیانات رهبران انقلاب اسلامی نیز بیانگر همین نکته اساسی است. رهبران انقلاب در بیانیه‌ها و خطابات خود مدام  به تبیین چرایی تشکیل حکومت می‌پرداختند و اهداف در پس آن را برای ایشان بازگو می‌کردند. عدالت، برابری، آزادی، توسعه ارزش‌های اسلامی از جمله مهم‌ترین اهدافی بود که تحقق آن نیازمند دستیابی به حاکمیت بود. از این منظر، حکومت صرفاً جنبه آلی دارد و به مثابه وسیله و ابزاری است که می‌توان به واسطه آن ارزش‌ها را در جامعه پیاده‌سازی کرد.

سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا نگریستن به حکومت به مثابه راه تحقق و توسعه ارزش‌های انسانی با قاعده «حفظ نظام» در تعارض نیست؟ در پاسخ باید گفت که حفظ نظام زمانی ضرورت دارد و به تعبیر دیگر «از اوجب واجبات است» که در مسیر اهداف عالیه خود قدم بردارد؛ والا صیانت از حکومتی که در راسای ارزش‌های الهی و انسانی حرکت نمی‌کند، نه واجب شرعی است و نه واجب اخلاقی؛ چراکه احکام الهی بنابر اعتقاد شیعه، دائر مدار مصالح واقعی است. از سویی بیان شد حکومت در ذات خود مصلحت و ارزشی ندارد. با این توصیف چگونه می‌توان ادعا کرد صیانت از حکومت بی‌بهره از ارزش‌های عرضی از نظر حکم شرعی، واجب است.

بازخوانی سیره امیرالمؤمنین(ع) در ماجرای شورای شش نفره حقیقت مطلب را بیش از پیش آشکار می‌سازد. اگر تشکیل حکومت به هر قیمتی، ولو پایمال کردن یک تعهد به دلیل رعایت مصلحتی اهمّ، ارزشمند بود، بی‌گمان امیرالمؤمنین(ع) نسبت به انجام آن اقدام می‌کرد. وقتی ارزش رعایت یک تعهد اخلاقی از ارزش دوازده سال حکومت به حق فزونتر است، مجالی برای این توهم فاسد بر جای نمی‌ماند که هدف بعثت انبیا تشکیل حکومت بوده و نه توسعه اخلاق و فضائل الهی و انسانی.

هدف اساسی پیامبران چه بود؛ تشکیل حکومت یا توسعه اخلاق

انتهای پیام

captcha