شهیدانی که زانوی تلمذ نزد استاد‌الاساتید و اکبرالقراء زدند
کد خبر: 3844623
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۴

شهیدانی که زانوی تلمذ نزد استاد‌الاساتید و اکبرالقراء زدند

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ خط مشی همه شهدا آمیخته با قرآن و آموزه‌های آن و سیره اهل‌بیت(ع) است، اما در این بین هستند شهدایی که به دلیل قاری، حافظ و یا مدرس قرآن بودن صفت قرآنی دارند. شهیدانی که مدتی در نزد اکبرالقرای، ایران استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی) و استادالاساتید کشورمان، استاد محمدتقی مروت، زانوی تلمذ زدند.

به گزارش ایکنا؛ یکی از مصادیقی که هفته دفاع مقدس با آن آمیخته شده است، مفهوم شهید و شهادت است. خط مشی همه شهدا آمیخته شده و الهام گرفته از قرآن و آموزه‌های آن و سیره اهل‌بیت(ع) است، اما در این بین هستند شهدایی که به دلیل قاری، حافظ و یا مدرس قرآن بودن صفت قرآنی دارند. شهیدانی که مدتی در نزد استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی)، اکبرالقرای ایران و استاد محمدتقی مروت، اولین ایرانی دارنده رتبه بین‌المللی مسابقات قرآن مالزی، پیشکسوت قرآنی و استادالاساتید کشورمان و سیدمحسن موسوی‌بلده، خادم و پیشکسوت قرآنی کشورمان، زانوی تلمذ زدند. در این مجال در نظر داریم که به زندگی برخی از این شهدا نگاه اجمالی داشته باشیم؛

شهید احمد انصاری اصیل

شهیدی که متخلق به اخلاق قرآنی بود و از همان دوران کودکی به دلیل علاقه‌اش به کسب معارف دین، راهی حوزه‌های علمی تهران می‌شود و پس از بهره‌جویی از جامع‌المقدمات و به منظور ارتقای دانشش، به شهر مقدس قم می‌رود تا در جوار حرم حضرت معصومه(س) از محضر علما بهره‌مند شود.

وی سعی می‌کند تا برای رسوخ به عمق آموزه‌های دینی و نهادینه کردن آن، در عرصه حفظ قرآن نیز ورود پیدا کند و سرانجام موفق می‌شود تا بخشی از آیات کلام وحی را حفظ کند. احمد شاگرد استاد مروت بود. وی درباره این شهید گفته بود «احمد از 13 سالگی در بسیاری از بحث‌های تجوید شرکت کرده و مرتب از بنده سؤال می‌کرد. از امامزاده حسن(ع) تهران تا نواب پیاده می‌رفتیم و در مسیر از سؤالات مختلف قرآنی می‌پرسید و می‌گفت قرائت ما را تصحیح کنید و من امیدوارم بودم ایشان از قاریان معروف کشور شود. بعد از شهادت ایشان، بنده برادر خود را از دست دادم و از فقدان ایشان ناراحت بودم».

دکتر سیدمحسن موسوی‌بلده در مورد شهید انصاری می‌گوید: «احمد سال 1350 شاگرد استاد مرحوم مروت بود. بنده، محمدرضا صلح‌جو، استاد حشمتی صوت و لحن را نزد ایشان یاد می‌گرفتیم. احمد با صدای خوب تلاوت قرآن را یاد می‌گرفت و در رابطه با تلاوت قرآن، استعداد خوبی داشت. آن موقع سبک تلاوتی که در ایران مطرح بود، عمدتاً سبک استاد منشاوی مطرح شده بود».

شهید محمود تاج‌الدین

او ملقب به قاری خوش صوت متبسم بود. علاقه شهید تاج‌الدین به مسائل مذهبی و قرآنی، ناشی از گذشته وی در خانواده بوده است. وی قاری قرآن در جلسات قرآن بود و علاقه‌ خاصی برای رفتن به مسجد، نماز جمعه و حضور در بسیج پایگاه و فعالیت‌های مختلف فرهنگی و ورزشی داشت. وی صوت زیبایی در قرائت قرآن داشت و در این مسابقات سراسری یزد، قاری ممتاز شناخته شد.

پنج‌شنبه تیتر////شهیدانی که زانوی تلمذ نزد استاد‌الاساتید و اکبرالقراء زدند/ از قاریان خوش صوت تا برگزاری کلاس برای بستگان
شهید حسین محمدی

حسین، گل سرخ دارالتحفیظ بود. او به واسطه استاد سیدمحسن موسوی‌بلده در یکی از جلسات قرآن ماه مبارک رمضان سال 1363 که در مسجد قدس برگزار شد، شیفته ورود به عرصه قرائت قرآن شد، به گونه‌ای که در کلاس درس دارالتحفیظ صبح‌های جمعه که توسط این استاد برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. حسین آنچنان علاقه‌مند بود که هر جمعه، صبح‌ها قبل از اذان به دارالتحفیظ رفته و با چیدن رحل و قرآن و تنظیم کلاس به انتظار استاد می‌نشست و تمرین می‌کرد.

وی پس از گذشت زمانی اندک، یکی از شاگردان ممتاز استاد شد که این همراه با فضائل و مکارم اخلاقی او بود. شهید محمدی در همان کلاس استاد موسوی به حفظ قرآن مشغول و قسمتی از قرآن را نیز حفظ کرد. به گونه‌ای که در آن سن کم آنچه ایشان را مورد وثوق استاد و دیگران قرار داد، لحن دلنشین و اخلاقیات خاص حسین بود. این شهید در ترتیل، لحنی بسیار دلنشین و حزین داشت به گونه‌ای که استاد اجازه می‌داد در جواب سؤال حفظ قرآن کریم نه تنها چند آیه بلکه یک صفحه کامل را به ترتیل قرائت کند. همچنین بارها اتفاق می‌افتاد که نوبت قرائت او می‌گذشت؛ یعنی نوبتش را به دیگری می‌داد و وقتی استاد او را برای قرائت قرآن صدا می‌کرد، چنان با اخلاق می‌خواند که صدای او در دل هر شنونده‌ای نقش می‌بست.

شهید محمدی، تفسیری از آیات عرفانی و اخلاقی قرآن کریم بوده و در آن سن کم با همه کمال، جمال و عشق به معبود او را ذوب فی‌الله کرده و به حق که به تعبیر استادسیدمحسن موسوی، کرامات قرآنی واخلاقی حسین را گل سرخ دارالتحفیظ کرد.

او با تشکیل هیئتی در مسجد محل که توسط شهید صفاری صورت گرفت به آموزش قرائت قرآن پرداخت و با دعوت از قراء مشهور از جمله شهریار پرهیزکار، منصور قصری‌زاده، هوشنگ محمدیون و ... مستمعین را به کلام وحی آشنا کرده و آنان را تشویق به شرکت در کلاس‌های قرآنی می‌کرد.

شهید مجتبی محمدی دارانی

بنا بر گفته دوستان و خانواده‌اش، مجتبی دارای صوتی واقعاً دلنشین بود به اندازه‌ای قرآن را زیبا تلاوت می‌کرد که دوران دبیرستان در مسابقات قرآن، مقام اول را کسب کرد. شهید محمدی دارانی در کار خویش جدی بود و محال بود مسئولیتی را قبول کند و آن را به درستی انجام ندهد.

شهید عباس دین‌محمدی

شهیدی که پس از تولد دچار بیماری سختی شد، بطوری که دکتر اعلام کرد که ایشان فوت کرده است اما مادر عباس که آرام و قرار نداشت به درگاه خدا متوسل شد و نذر کرد تا اگر فرزندش به دنیا بازگردد نام او را «عباس» بگذارد. خدا لطف کرد و عباس بهبود یافت. او دوباره به خانواده‌اش به امانت سپرده شد.

عباس دین‌محمدی، فرزند حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی دین‌محمدی، امام جماعت مسجد موسی‌بن‌جعفر(ع) و نوه آیت‌الله شیخ‌ حسین‌زنجانی دین‌محمدی، بود. وی نزد پدر مشغول به مطالعات حوزوی می‌شود و سپس قرآن را حفظ می‌کند و در مسجد محل به آموزش قرآن و احکام شرعی می‌پردازد.

شهید حسن کوهستانی

او همیشه عضو ثابت منبر آقای کافی در مهدیه تهران بود. حسن پیش از انقلاب فعالیت قرآنی داشت و آموزش قرآن می‌داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم معلم قرآن شد. یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یک کلاس قرآن در منزل شخصی‌اش برپا کرد. بعدها به صورت گردشی در مکان‌های متفاوت کلاس‌ برگزار می‌کرد.

نحوه مدیریت و برنامه کلاس‌های قرآنی ایشان به این شکل بود که حدود 30 دقیقه آموزش روخوانی و تجوید، بعد یک صفحه روخوانی قرآن، بعد از آن هم معنا کردن و تفسیر آن یک صفحه قرآن را انجام می‌داد. او توانسته بود مشوق خوبی برای ورود دیگر اعضای خانواده به فراگیری قرآن شود.

بنا بر گفته‌های شاگردان شهید کوهستانی، او هماره توصیه‌هایی درباره رعایت نهایت ادب و احترام مقابل قرآن می‌کرد؛
ـ وقتی قرآن را پیش رویتان می‌گذارید، خود را در محضری عالمی بزرگوار ببیند، لذا تکیه نزنید و مؤدبانه باشید و با تمام وجود گوش کنید.
ـ قرآن را بدون توجه به معنایش نخوانید و حتما به معنایش توجه کنید و سعی کنید آن را به کار ببرید.
حسن کلاس قرآن برای فامیل برگزار کرده بود. صبح‌های جمعه آقایان دور هم جمع می‌شدند و این کلاس در خانه فامیل‌ها به صورت گردشی برگزار می‌شد. جمعه صبح از ساعت 6 تا 8 صبح کلاس‌ها دایر بود. از طرفی هم خانم‌های فامیل از او درخواست کردند تا کلاس جداگانه‌ای برای خانم‌ها برگزار کند، حسن پذیرفت و پنج‌شنبه‌ها عصر، کلاس‌های قرآن بانوان در منزل حسن برگزار می‌شد.

پنج‌شنبه تیتر////شهیدانی که زانوی تلمذ نزد استاد‌الاساتید و اکبرالقراء زدند/ از قاریان خوش صوت تا برگزاری کلاس برای بستگان
شهید محسن شعبانلو

محسن از همان دوران ابتدایی در جلسات قرآن استاد ابوطالب اصغری، از پیشکسوتان استادان قرآنی حضور پیدا کرد و به صورت سنتی قرآن را آموزش دید. بعد از آنکه محسن، با جزء سی‌ام قرآن آشنایی پیدا می‌کند، وارد جلسات استاد رضا ربیعیان می‌شود. سپس در جلسات استاد اربابی(پدر شهید امیر اربابی) شرکت می‌کند. جلسات استاد اربابی در منطقه شمیرانات برگزار می‌شد که ایشان قاری‌های زیادی را در جامعه دینی کشور پرورانده است. استاد اربابی هر کسی را در آن جلسات نمی‌پذیرفت.

وی به همراه آقای ربیعیان که در حال حاضر از قاریان بین‌المللی است در این جلسات شرکت می‌کند و جزو شاگردان ممتاز استاد اربابی می‌شود. محسن هم چون دست پرورده استاد اربابی بود، جزو قاریان برجسته می‌شود. جلسات قرآنی هر هفته چهارشنبه‌ها در منزل یکی از اعضا برگزار می‌شد و محسن هم در این جلسات به صورت منظم شرکت می‌کرد که این جلسات بعدها به مسجد و بعد هم به امامزاده پنج تن منتقل شد.

شهید حسن چهاروردی

حسن از قاریان ممتاز قران در مساجد و محافل انس با کلام خدا بود. وی حتی در منزل نیز خانواده را تشویق به قرائت قرآن می کرد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت فرهنگی ـ نظامی‌اش را در انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان و مساجد آغاز کرد و یکی از مربیان فرهنگی، نظامی و قرآنی در سطح تهران شد.

شهید سیدعلی محمودیان

او همراه با تحصیل، علاقه زیادی به قرائت قرآن داشت و در این زمینه نیز موفقیت‌هایی را نیز کسب کرد. سیدعلی یکی از هسته‌های اصلی تشکیل جلسه مجمع نشر قرآن کریم بود که برای تدریس و تعلیم افراد و آشنا کردن جوانان با اسلام و قرآن و برگزاری مسابقات قرآن برای آقایان در بسیج و مسجد، فعالیت‌های ویژه‌ای داشت.

پنج‌شنبه تیتر////شهیدانی که زانوی تلمذ نزد استاد‌الاساتید و اکبرالقراء زدند/ از قاریان خوش صوت تا برگزاری کلاس برای بستگان
شهید روح‌الله محمد صالحی

شهید روح‌الله ابتدا در هیئت قرائت قرآن خانوادگی برادران صالحی، آموختن قرآن را آموخت و نوای دلنشین خود را در هیئت پرورش داد. همزمان با بزرگتر شدن و درک حلاوت قرائت زیبا، به هیئت بسنده نکرد و تجربه قرائت قرآن به صورت حرفه‌ای را در دارالتحفیظ قرآن و تحت نظر دکتر سیدمحسن موسوی‌بلده آغاز کرد در این راه موفق نیز شد. به گونه‌ای که در مدت زمان کوتاهی از قاریان ممتاز استان تهران شناخته شد و از جمله نفراتی بود که باید در طرح اعزام قاریان قرآن توسط سازمان تبلیغات اسلامی به خارج از کشور اعزام شوند و ماه رمضان 1363 اولین تاریخ اعزام ایشان بود. زمانی که او با پرواز ملکوتی‌اش از آن عبور کرد.

از خصوصیات شهید، گوش دادن به آواهای گوناگون قرائت اساتید بزرگ مصری و تلاوت قرآن در هر زمان بود. سفارش وی هم دائم این بود اگر قرار است قاری شوید باید دائم قرآن گوش دهید و به دلیل حساسیت در معنی، آیه‌ای را اگر حفظ نیستید، نخوانید مبادا اشتباه قرائت کنید.

شهید مجتبی و محمدرضا مفتاحی غلامی

این دو برادر پس از شروع جنگ، مدام به نماز جمعه می‌رفتند و به همراه پدر و پسرخاله خود در کلاس‌های قرآن استاد مولایی شرکت می‌کردند. مجتبی و محمدرضا در عین حال به خلق و خوی پسندیده‌ای آراسته بودند و به حق عامل به آموزه‌های قرانی در زمینه وفای به عهد و صبر بودند و اسوه‌ای در زمینه رفتارهای قرآنی به حساب می‌آمدند.

شهید جواد واضحی‌فرد

استاد محسن موسوی‌بلده که از استادان برجسته قرآن است، حق استادی شهید جواد واضحی فرد را برعهده داشته و می‌گوید که شهیدان عباس، جواد و حمیدرضا واضحی فرد و شهید سیدعلی محمودیان به طور مرتب در جلسات قرآنی شرکت می‌کردند و با حسن خلقی که داشتند در رابطه با آموزش قرآن و عملی کردن آن در رفتارهای خود پیشگام بودند.

استاد موسوی ابراز تأسف می ‌کند که شهیدانی چون جواد واضحی‌فرد بیشتر برای جوانا این مرز و بوم شناخته شده نیست و معتقد است این شهدایی که به آموختن قرآن هم می‌پرداختند، باید بیشتر موردتوجه قرار گیرند.

شهید جواد واضحی فرد در مکتب اساتید بزرگی چون استاد سیدمحسن موسوی‌بلده قرآن می‌آموزد و آموخته‌های قرآنی خود را در مسیری که امام خمینی(ره) فراهم کرده بود، به کار می‌بندد تا به مقام بی‌بدیل شهادت نایل آید.

شهید حمیدرضا پورزرگری

حمیدرضا در دوران کوتاه زندگی خود چندین بار مسابقات قرائت قرآن در مدرسه به مقام‌هایی نایل آمد و دو بار مقام اول قرائت قرآن را از آن خود کرد. وی که برادر شهید محمدرضا پورزرگری، مدرس و قاری بین‌المللی کشورمان است که در وصیت‌نامه این شهید خطاب به برادرش آمده است: «برادر بر سر قبرم سوره الرحمن را تو قرائت نما شاید از فضیلت آن فیضی شامل من شود و اگر خدا خواست و به مکه رفتی مرا در حرم مطهر حضرت رسول(ص) بسیار بسیار صدا کن و مرا بخوان و به یاد من باش. البته قطعاً شهدای بسیاری مربی، حافظ و یا قاری قرآن بودند که در این مجال به آنها نپردازیم و این عزیزان تنها مشتی از خروار هستند.

انتهای پیام

captcha