به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه «فقه و اصول» مقالاتی با عناوین «نظریه خطابات قانونی؛ افقی تازه در تحلیل ماهیت حکم شرعی» نوشته حمید درایتی و بلال شاکری؛ «بیان و نقد ماده 373 قانون مجازات اسلامی 1392 به زبان ریاضی» تالیف امیرحمزه سالارزائی؛ «کارکرد قرائن تاریخی در فقه امامیه؛ بررسی موردی روایات سبب نزول» به قلم الهه شاه پسند؛ «اجماع در برزخ ردّ و تأیید محقّق اردبیلی» تالیف عادل شریفی، حسین صابری و حسین ناصری مقدم؛ «عزت نفس و احکام فقهی آن» نوشته سیدجعفر علوی؛ «انقلاب نسبت و اعتبارسنجی آن در رفع تعارض ادلّه» به قلم سیده سعیده لطیفی، ابوالفضل علیشاهی قلعه جوقی، فاطمه قدرتی و عبدالله بهمن پوری؛ «مجازات سبِّ معصومان و چگونگی رفع تعارض آن با سیرة عملی ایشان» تالیف سید مهدی مرویان حسینی و عباسعلی سلطانی و «احترام مالی کافر بیطرف» نوشته امیر مهاجر میلانی منتشر شده است.
افقی تازه در تحلیل ماهیت حکم شرعی
در چکیده مقاله «نظریه خطابات قانونی؛ افقی تازه در تحلیل ماهیت حکم شرعی» میخوانیم نوشتار حاضر، به بررسی نظریه خطابات قانونی و ارائه تقریری جدید از آن میپردازد. نظریه خطابات قانونی، هرچند افقی تازه در تحلیل حقیقت حکم شرعی گشوده و بسیاری از اشکالات مطرح در مباحث اصولی و فقهی را بر طرف کرده است؛ اما تقریر فعلی همچنان نقصهایی دارد که در این پژوهش، تلاش کردهایم با ارائه خوانشی جدید از آن، به رفع و اصلاح آنها بپردازیم. بر اساس تقریر جدید از نظریه خطابات قانونی، تحت عنوان احکام قانونی، اشکالات وارد بر آن رفع و میان این نظریه و نظریه رقیب یعنی خطابات شخصی سازگاری ایجاد میشود.
کارکرد قرائن تاریخی؛ روایات سبب نزول
در طلیعه نوشتار «کارکرد قرائن تاریخی در فقه امامیه؛ بررسی موردی روایات سبب نزول» آمده است روایات سبب نزول از سویی با قرآن و حدیث و از سوی دیگر با تاریخ ارتباط دارند و در مورد آیات الاحکامی که دارای سبب نزول هستند، بُعد فقهی نیز به این ابعاد افزوده میشود. نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی به طور کلی، و روایات سبب نزول به طور خاص، در چگونگی استنباط فقهی از آیات به واسطه فهم حاصل شده از این روایات مؤثر است. این پژوهش برای تبیین نوع نگاه فقهای امامیه به قرائن تاریخی، کاربرد روایات سبب نزول را در آثار فقهای امامیه مورد بررسی قرار میدهد. بدین منظور، تفاوت مکاتب فقهی را از یاد نبرده و کوشیده است گوناگونی نوع تعامل فقهای امامیه با روایات سبب نزول را از این طریق تبیین کند. استقرای حاصل از این بررسی نشان میدهد که روایات مروی از ائمه (ع) با شرط اثبات صحت انتساب، در زمره دلایل اصلی یک حکم فقهی مطرح شدهاند. اما اسباب نزول منقول از طریق اهل سنت، بیشتر به عنوان مؤید برداشتهای فقهی شیعه مورد استفاده بودهاند. روایات سبب نزول در آثار فقهای امامیه کاربردهای متنوعی همچون تعیین مؤلفههای معنایی الفاظ و استنباط احکام استحبابی از آیه داشتهاند، اما زمینهچینی برای استنباط فقهی از آیات به ظاهر غیر فقهی، یکی از مهمترین کارکردهای این اخبار است؛ چراکه بدون در نظر گرفتن این اخبار، آیه اشعار مستقیمی به مسائل فقهی نداشته است.
اجماع در برزخ رد و تأیید محقّق اردبیلی
نویسنده مقاله «اجماع در برزخ ردّ و تأیید محقّق اردبیلی» در چکیده پژوهش خود آورده است اجماع یکی از چالشیترین ادلّه فقهی نزد علمای شیعه است و هریک از فقهای بزرگ، موضع خاصّی در قبال آن در پیش گرفته است. از جمله فقیهان نامداری که به فراوانی استفاده از اجماع در استنادات فقهی خویش معروف شده، محقّق اردبیلی (م 993 ق) است. با مطالعه فقه ایشان آشکار میگردد که در حوزه استنادات فقهی، فقط اجماع مدرکی را دارای حجیت دانسته است. البته استدلالهایی نیز وجود دارد که نشانگر تفاوت میان استنادات فقهی و مبانی نظری ایشان در خصوص اجماع است؛ بدین نحو که در استنادات فقهی، همه اجماعات منقول مدرکی را حجت دانسته اما در مبنای نظری، تحصیل اجماع را تنها در زمان حضور و زمانهای نزدیک به آن ممکن دانسته است.
عزت نفس و احکام فقهی آن
در چکیده مقاله «عزت نفس و احکام فقهی آن» میخوانیم «عزت نفس» احساس ارزشمندی شخص نسبت به خود است. حفظ عزت نفس و پرهیز از تذلیل نفس که در دانش تعلیم و تربیت و اخلاق، بحثی مهم و اثرگذار به شمار میرود، در دانش فقه نیز مورد توجه قرار گرفته و زیر بنای احکام فراوانی واقع شده و ردپای آشکاری در فتاوای فقهی یافته است و این در حالی است که بحث از عزت نفس به صورت مستقل و منسجم در کتب فقهی معنون نشده است. نویسنده در این پژوهش بنیادی، با روش توصیفی ـ کتابخانهای، از میان متون فقهی پنج دلیل مرتبط به بحث را اصطیاد کرده و به بررسی دلالی آن پرداخته است. برخی از این ادله از قبیل دو قاعده نفی حرج و ضرر به عنوان ثانوی، منجر به صدور احکام مرتبط با عزت نفس میشوند؛ و بعضی نیز مانند ادله حرمت اذلال نفس و ذلت پذیری بیانگر حکم اولیهاند؛. بدین ترتیب باید اذعان کرد گستره و تنوع احکام مرتبط با عزت نفس، بیانگر نقش پررنگ و تأثیرگذار عزت نفس در احکام فقهی است. و میتواند در صدور احکام فقهی بیش از این به عنوان یک متغیر، در نظر گرفته شود.
انتهای پیام