به گزارش خبرنگار ایکنا؛ بخش دوم نشست علمی بیانیه گام دوم انقلاب عصر امروز دوشنبه 18 آذرماه، با حضور اساتید علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این بخش اساتید به بررسی علمی برهههایی از این تاریخ ۴۰ ساله که به شعارهای انقلاب و جریانهای انقلابی بیتوجهی شده پرداخته شد.
همچنین محور مورد بحث دوم بررسی علمی عملکرد تمام ارکان دولت در حوزه سیاست خارجی و تطابق عملکرد آنها با ۳ اصل عزت، حکمت و مصلحت بود؛ نورالله قیصری، استاد علوم سیاسی، با اشاره به ضرورت شناخت و استخراج مفاهیم خوب راهبردی و همسو با علم ژنتیک این بیانیه گفت: برای تمدنسازی و پیشرفت داشتن ایده بسیار مهم است و این بیانیه از این منظر دارای چهار مفهوم بنیانی خود، جامعه و تمدن است.
وی در تشریح این مفاهیم گفت: درباره مفهوم خودسازی، سؤال اساسی این است که خودی که میخواهیم بسازیم، چه مختصاتی دارد و تعریف ما از خود چیست. همچنین باید مشخص کرد که جامعه مطلوب ما دارای چه ویژگیهایی است و تمدن چطور ساخته میشود و تمدن مدنظر ما از چه مشخصاتی برخوردار است. اینها واژههای بزرگی هستند که مشکلات و ابعاد فکری و اندیشهای آنها همچنان حاصل نشده است.
مصطفی ملکوتیان، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سخنران بعدی این نشست بود که پس از بیان بخشهای مختلف از بیانیه گام دوم انقلاب گفت: میتوان وضعیت انقلاب اسلامی را به لحاظ مختلف مانند نقش مردم، رهبری، آرمانها و ... با سایر انقلابهای مهم مانند انقلاب فرانسه و روسیه مقایسه کرد.
وی افزود: در انقلاب فرانسه آرمانهای جدید مطرح بود، در انقلاب روسیه برونزا و در انقلاب ایران دارای جامعیت بود. در انقلاب ایران رهبری انقلاب یعنی حضرت امام(ره) در دوران تبعید، راهبرد تربیت شاگردان توانمند را اتخاذ کردند و در دوران منتج به پیروزی انقلاب بر عدم بهرهمندی از مشی مسلحانه تأکید داشتند. به لحاظ حضور مردمی نیز این مشخصه در انقلاب اسلامی بسیار بالا بود، در حالی که در انقلاب فرانسه حداکثر ده درصد مردم در انقلاب مشارکت داشتند.
ملکوتیان اظهار کرد: در دوران پس از انقلاب نیز فرانسه شاهد دههها بیثباتی و دوره طولانی از درگیری و خشونت بود، اما در انقلاب اسلامی به دلیل نوع ویژه رهبری و آرمانهای انقلاب، نظام سیاسی جدید در کمتر از یک سال مستقر شد.
کیامرث جهانگیر، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، سخنران بعدی بود که در پاسخ به سؤال اصلی نشست که در کدام دورهها به شعارهای انقلاب بیتوجهی شده، گفت: این امر باید به لحاظ جامعهشناختی و آماری بررسی شود تا وضعیت علمی، اقتصادی، سیاسی و ... در هر یک از برهههای پس از انقلاب مشخص شود تا بتوان ارتباط افت و کاهش در هر یک از شاخصها را با شعارها و آرمانهای انقلاب روشن کرد.
وی بیان کرد: مقام رهبری با توجه به اشرافی که به مسائل دارند، در این بیانیه به مسائلی که باید در آینده به آنها توجه شود، پرداختهاند که این به نوعی بیانگر بیتوجهی یا کمتوجهی به آنها در گذشته است. از جمله این مسائل، علم و پژوهش، معنویت و اخلاق و اقتصاد قوی و مستقل و عدالتمحور است.
رئیسینژاد، سخنران دیگر نشست به جایگاه تمدن ایرانی ـ اسلامی برمبنای این بیانیه پرداخت و گفت: در برههای از تاریخ ملتها، رهبران بزرگ به ایده «کلان استراتژیک» فکر میکنند. اگر تمدن ایرانی اسلامی هدف و مقاومت نیز استراتژی باشد، بیم این ایده کلان و استراتژی یک کلان استراتژی وجود دارد که باید این ایده از دل تاریخ و جغرافیا استخراج شود.
وی بیان کرد: کلان استراتژی به این معناست که ما که هستیم و باید به کدام سمت حرکت کنیم. این بیانیه گام اول برای رسیدن به این «کلان استراتژی» است.
اکبر ولیزاده، استاد دانشگاه تهران، با طرح این سؤال که آیا مسیر طی شده در این 40 سال درست بوده یا خیر، گفت: باید مشخص شود که کجا کند یا تند حرکت کردیم و کجا متوقف شدیم و در ادامه نشان دهیم که جمهوری اسلامی به کجا میخواهد برود و نسبت این رویکردها با مطالبات مردم چیست.
وی بیان کرد: موضوع جدی دیگر در 40 سال آینده نسبت میان ایران و امریکاست، ولی واقعاً مشخص نکردیم به اندازهای که آمریکاستیز هستیم، آمریکاشناس هم هستیم یا خیر. در حالی که باید آمریکاشناسی حداقلی ما در این دوره حداکثری شود.
ولیزاده با بیان اینکه باید گام دوم را با مردم برداشت، اظهار کرد: باید نسبت مردم با تدابیر، برنامهها و راهبردها مشخص شود.
فاضلی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، نیز با بیان اینکه گام را معمولاً برمی دارند، گفت: مسئله این است که این گام باید در افق اجرایی دیده شود و اگر همه این بحثها به یک عینیت اجتماعی منجر نشود، صرفاً یک بازی زبانی است.
وی اظهار کرد: دولتهای جدید بر مبنای حاکمیت قانون هستند. اگر انقلاب اسلامی و شعارهای آن را در نظر بگیریم، اکنون این انقلاب به نظام تبدیل شده و شعارهای آن در قالب قانون تبلور یافتهاند و نظام مدعی است با کدهای قانونی جامعه را اداره میکند. لذا باید بررسی کرد که چه قوانینی مانع تحقق شعارهای انقلاب از جمله عدالت شده است.
معینی، استاد اندیشه سیاسی، با اشاره به دو واژه «اقتدار» و «با عزت» در این بیانیه گفت: بین با عزت بودن و عزت نفس رابطه وجود دارد. مقدمه با عزت بودن، داشتن عزت نفس است که به شأن برمیگردد که در رابطه انسانها با هم به آزمون گذاشته میشود.
صباغیان، استاد مطالعات منطقهای، نیز در پاسخ به این دو محور نشست گفت: برای این کار باید بدانیم که ابزار سنجش ما چیست. اگر هر کسی از منظر فهم خود پاسخی دهد، پاسخها به شدت متفاوت خواهد بود.
وی ادامه داد: برای بررسی علمی باید شاخصهای عینی در زمینه سیاست خارجی و بیتوجهی به شعارهای انقلابی مشخص شود. برای نمونه، استقلال شاخصهایی دارد. زمانی استقلال فقط مربوط به بعد خارجی حاکمیت و حفظ مرزها بود، اما در دنیای امروز معنا و شاخصهای استقلال متفاوت شده است. لذا در ابتدا باید همه شاخصها معین شود تا یک فهم بینالاذهانی شکل بگیرد.
مجید وحید، استاد رشته سیاستگذاری عمومی، با اشاره به مطرح شدن پایان مارکسیسم در بیانیه گام دوم گفت: به نظرم این مورد چندان درست نیست و جریان چپ در دنیا مجدداً با طرح ایدههای جدید در حال قدرت گرفتن است. برای نمونه در نوشتههای آلن بدیو است که از چپ قرن 19 و 20 باید به سمت چپ دیگری رفت که بسیار مورد عنایت قرار گرفته و حتی معتقد است باید عنوان کمونیسم را به معنای دیگر همچنان زنده نگه داشت.
وی افزود: برداشت من این است که این بیانیهها خیلی ارادهگرایانه و نخبهمحورانه است. یعنی بیانیهای صادر میشود، دانشگاهیان هم درباره عملیاتی شدن آن نظر میدهند و مردم هم باید به آن عمل کنند. این یک رویکرد صدر و ذیلی است که تصور میکند میتوان مردم را جهت داد و تربیت کرد. در حالی که مردم باید دیده شوند و نظراتشان شنیده شود.
وحید اظهار کرد: من معتقدم در رأس نظام نیز درباره این بیانیه اتفاق نظر وجود ندارد و کسانی هستند که نه گام اول نه گام دوم و نه اصل نظام را قبول ندارند. به اعتقاد من جمهوری اسلامی تنها کشوری در دنیاست که رئیس حکومت با رئیس دولت اختلاف نظرات جدی دارند و مردم هم این عدم اتفاق نظر را میبینند.
فردین قریشی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، سخنران بعدی نشست بود که با اشاره به نگاه رو به آینده بیانیه گام دوم گفت: براین مبنا لازم است تبیین شود که چگونه میتوان دستاوردهای انقلاب را ارتقا داد. لذا حرکت به این سمت که چه کسانی به شعارهای انقلاب بیتوجهی کردند، اختلافبرانگیز است و به مصلحت نیست.
وی با اشاره به ضعف در زمینه عدالت اجتماعی گفت: اینکه دولت بیان میکند حدود 60 میلیون نفر نیازمند بسته حمایتی معیشتی پس از افزایش نرخ بنزین هستند، نشان میدهد که کارنامه درخشانی در زمینه عدالت اجتماعی نداریم. در واقع با وجود اینکه وضعیت رفاه اجتماعی نسبت به قبل از انقلاب بهتر شده، اما آنچه مورد انتظار بوده، تحقق نیافته است.
یوسف مولایی، استاد روابط بینالملل، دانشگاه تهران با بیان اینکه مدل توسعه پایدار در این بیانیه مشاهده نمیشود، گفت: بحث عدالت و استقلال برای این است که چه مدلی برای توسعه پایدار داشته باشیم. سؤال این است که کدام مدل توسعه، وضعیت کشور را امروز به این نقطه رسانده؛ مدل علمی یا انقلابی؟
وی یادآور شد: دردناک است که پس از 40 سال هنوز مدل توسعه پایدار نداریم و این یعنی امنیت پایدار نداریم.
مولایی با بیان اینکه مشکل اصلی امروز مردم تبعیض و شکاف طبقاتی است، گفت: امروز کشور نیازمند گفتوگوی فراگیر ملی برای جلوگیری از آشوبگری، اغتشاش و آسیب زدن به حاکمیت ملی است.
انتهای پیام