رویکرد فضیلت‌گرایانه مبتنی بر حل مسائل خانواده بر محور تعلیم و تربیت است
کد خبر: 3863242
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۱۸:۳۲

رویکرد فضیلت‌گرایانه مبتنی بر حل مسائل خانواده بر محور تعلیم و تربیت است

گروه اندیشه ــ براساس نگاه فضیلت‌گرایانه با طرد الگوی حل مسئله، باید در تربیت افراد فضیلت‌هایی وجود داشته باشد که الگوی تعلیم و تربیت است و لحظه‌ای هم نیست که اگر فرد خواست ازدواج کند، به کارگاه‌های تعامل با همسر برود و مشکل را حل کند، بلکه یک الگوی تدریجی و شبکه‌ای است که در این شبکه هرکس کار خود را انجام می‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی «نگرش‌های فلسفی به جنسیت و خانواده»، امروز سه‌شنبه، 19 آذرماه در مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد.
 
رضا اکبری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «مسئله اخلاق در خانواده از منظر فلسفه اخلاق» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: فضای فلسفه اخلاق با ملاک فعل اخلاقی متفاوت است. در یک نگاه کلی می‌توان نظریاتی که در فلسفه اخلاق و در مورد ملاک فعل اخلاقی مطرح شده را در دو قالب نظریات مسئله‌محور و نظریات فاعل‌محور معنا کنیم. نظریات مسئله‌محور اینطور هستند که آنچه از اهمیت برخوردار است، مسئله‌ای است که در موقعیت خاصی پیش می‌آید و باید شما در مورد آن اتفاق، تصمیم بگیرید و ملاک‌های خود برای تصمیم‌گیری را مشخص کنید.
 
وی تصریح کرد: در اینجا دو نظریه شاخص وجود دارد؛ کلان‌نظریه غایت‌گرایی و کلان‌نظریه وظیفه‌گرایی. از این جهت که شما به وجدان خود مراجعه کنید و ببینید وظیفه شما چیست، یا ببینید تصمیمی که می‌خواهید بگیرید، چه آثاری در پی دارد. آیا منافع محقق می‌شوند یا خیر.
 
اکبری در ادامه افزود: در دل اینها نیز نظریات متعددی وجود دارد. برای نمونه، نظریات فردگرایانه داریم که ملاک برای آن غایت و مصلحت، مصلحت فردی است و نظریات جمع‌گرایانه را داریم که ملاک شما برای داوری، منافع و مصالحی است که برای جامعه وجود دارد. برای نمونه نظریه سودگرایی یا منفعت‌گرایی، ما را به سمت منافع جمع‌گرایانه می‌برد.
 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینها نظریاتی هستند که برای آنها مسئله موضوعیت دارد. به این معنا که مثلاً شما در خانواده با نزاع، درگیر می‌شوید که این نزاع تبدیل به مسئله شما می‌شود، حال می‌خواهید ببینید چطور با نگاه‌های اخلاقی می‌توانید این مسئله را حل کنید.
 
کلان‌نظریه‌هایی بر محور فاعل اخلاقی
وی افزود: اما یک دسته کلان‌نظریه هم داریم که در اینها، فاعل اخلاقی، محور است. بحث محور بودن فاعل اخلاقی، در نظریات اخلاقی یک تاریخ قدیمی دارد و به ارسطو برمی‌گردد و در دوره معاصر در غرب مغفول واقع شده بود که در دهه 40 دوباره احیا شد. در این نظریات، مسئله این نیست که شما در مسئله‌ای قرار بگیرید و بگویید چطور در این مورد نظر بدهم و الگوریتم کنش من چه باشد، بلکه بحث در اینجا مسئله تعلیم و تربیت اخلاقی است.
 
اکبری بیان کرد: در سنت خودمان نیز روی این زمینه کار کرده‌ایم. الگوهایی که وجود دارد، فاعل‌محور هستند و با عنوان نظریات فضیلت‌گرایانه از آنها یاد می‌شود. نظریاتی که فضیلت‌محور هستد و اگر به کتب فلاسفه ما و فلاسفه اخلاق نگاه کنید، تلاش کرده‌اند توضیح دهند که فضیلت چطور است، چطور حاصل می‌شود و اقسام آن چیست. همچنین تلاش دارند نشان دهند، فضیلت، تمام ابعاد وجودی انسان را در بر می‌گیرد و فقط مربوط به جنبه‌های کنشی ما نیست، بلکه جنبه‌های معرفتی را نیز شامل می‌شود.
 
این استاد دانشگاه گفت: برای نمونه، عدم عجله در داوری کردن، یک فضیلت معرفتی است. همچنین جنبه‌های عاطفی را نیز شامل می‌شود که ما، خودبرترپندار نباشیم و بتوانیم با دیگران تعامل کنیم. در فضای معاصر نیز این مسئله در حال پیگیری است و الگوهایی داریم که نظریات فضیلت‌گرایانه را در قالب دینی مطرح کرده‌اند، مانند سنت خودمان که همینطور است. در مسیحیت نیز اینطور است که مسیح را الگو می‌گیرند و تلاش می‌کنند فضائل ایشان در وجودشان به فعلیت برسد. اما الگوهای غیردینی هم داریم که تلاش می‌کنند بگویند، لزومی ندارد بین اخلاق و دین پیوند بزنیم و اخلاق، مقوله‌ای علی‌حده است و باید به صورت جدا بحث شود.
 
رویکرد مسئله‌محور
اکبری تصریح کرد: در خانواده که می‌خواهیم از زیست اخلاقی صحبت کنیم، به صورت ناخواسته درگیر این نظریات می‌شویم. اگر دیده باشید، برخی که می‌خواهند در مورد خانواده حرف بزنند، می‌گویند باید مسائل خانواده را حل کنیم و مسائلی بین زن و مرد و یا پدر و فرزند و ... وجود دارد، یعنی شما می‌بینید که می‌آیند و این مسائل را استقصا می‌کنند. مانند مسئله استقلال رای فرزند در دوره بلوغ یا بحث استقلال مالی همسر که مطرح می‌شود. سپس اینها را دسته‌بندی می‌کنند و می‌گویند این مسئله بعد اقتصادی یا تربیتی و ... دارد و بعد می‌گویند، در مورد اینها باید جداگانه اظهار نظر کنیم.
 
وی ابراز کرد: اگر به مشاوره‌ها مراجعه کنید نیز می‌گویند، مسئله شما چیست؟ و در ادامه به شما الگوریتم می‌دهند و می‌گویند اینطور عمل کنید و همچنین دستوراتی می‌دهند که مانند الگوریتم کامپیوتر است. اتفاقی که می‌افتد این است که، الگوریتم شما در اینجا ممکن است جواب بدهد، اما احتمالاً این الگوریتم، در مورد مشکل خواهر و برادر و یا دیگر مشکلاتی که وجود دارد، جواب نمی‌دهد. بنابراین چقدر قرار است به افراد الگوریتم یاد بدهیم؟
 
اکبری تصریح کرد: دغدغه‌ای که در الگوهای مسئله‌محور وجود دارد، این است که آموزش اخلاق را دشوار می‌کنند. یعنی باید به افراد، الگوریتم یاد بدهید که اینها در زمینه‌های مختلف جواب می‌دهند و امکان ارائه کلان‌الگوریتم ندارید و عملاً شما افراد را گرفتار برخی استرس‌ها می‌کنید. یعنی دارید خودتان را اذیت می‌کنید و گرفتار یک مکالمه درونی می‌شوید که آیا دارید الگوریتم را درست پیاده می‌کنید یا خیر. نکته بعد اینکه در الگوهای الگوریتمی که می‌خواهید یاد بدهید تا مسئله را حل کنید، نکته پیچیدگی پروسه ارتباط مطرح است و شما یک چیز می‌گویید، اما طرف مقابل با توجه به زمینه‌های متفاوتی که دارد، چیز دیگری می‌فهمد و ارتباط شکل نمی‌گیرد و فضای مشاوره خودش زمینه را برای نزاع بعدی فراهم می‌کند، چون می‌خواهیم الگوریتم‌ها را از بیرون ارائه بدهیم، لذا اینکه الگورتیم بدهیم نیز مشکل را حل نمی‌کند، بلکه باید توانایی مهارتی و عاطفی فرد در مواجهه با این الگوریتم را نیز در نظر گرفت.
 
اکبری تصریح کرد: مشکل دیگری که در نظریه‌های مسئله‌محور وجود دارد، اینکه مغالطه کل‌گرایانه وجود دارد. فرضاً مشاور می‌خواهد مشورت بدهد که به شما می‌گوید، چه مشکلی دارید؟ شما هم مشکل خود را مطرح می‌کنید و بعد از مدتی مثلا پنج الگوریتم را ارائه می‌کند. اما آیا می‌تواند الگوریتم ششمی هم ارائه کند؟ ممکن است مسئله یک مشکل به نام اقتصاد باشد، اما در واقع این مسئله‌نما است که برند مسئله تقسیم کار روی آن خورده، اما در دلش مسائل متعددی دارد که هر یک اقتضائات خاص خود را دارد. بنابراین، مشکل شبیه‌سازی و کل‌گرایی موقعیت‌های انسانی در خانواده مطرح می‌شود و حتی برخی می‌روند و به دیگران نیز الگوریتمی که برای خود دریافت کرده‌اند می‌دهند و می‌گویند، ما نیز چنین مشکلی را اینطور حل کردیم شما شما هم می‌توانید از این روش استفاده کنید.
 
رویکرد فضیلت‌گرایانه در مقابل الگوی حل مسئله
این استاد دانشگاه بیان کرد: نگاه فضیلت‌گرایانه می‌گوید، الگو، الگوی حل مسئله نیست، بنابراین الگو این است که باید در افراد، فضیلت‌هایی تربیت کنیم که الگوی تعلیم و تربیت است و لحظه‌ای هم نیست که اگر فرد خواست ازدواج کند، به کارگاه‌های تعامل با همسر بروند و مشکل را حل کنند، بلکه یک الگوی تدریجی  و شبکه‌ای است که در این شبکه هرکس کار خود را انجام می‌دهد. مثلاً معلم نمی‌تواند بگوید به من ارتباطی ندارد، چه اینکه دولت هم نمی‌تواند چنین چیزی را بگوید که این مشکل خانوادگی است و به من ارتباطی ندارد.
 
وی در پایان گفت: شرایط اینطور است که به لحاظ نهادهای دینی و ... همه قسمتی از این تعلیم و تربیت را عهده‌دار می‌شوند و اینطور نیست که کسی بگوید کارم را انجام دادم و تمام شد، بلکه باید از تربیت و علم بین نسلی صحبت کنیم و فضائلی را به نسل‌های دیگر منتقل کنیم و اقتضائات بین نسلی را نیز رعایت کنیم. اگر این تربیت رخ دهد، به دلیل جنبه فراگیر بودنش، ابعاد مختلف انسان را شامل می‌شود. در این وضعیت اگر قرار بگیریم که به سمتی برویم که مسئله برای ما الگوی فضیلت‌گرایی باشد که فاعل اخلاقی موضوعیت دارد، نقش‌هایی که افراد در خانواده دارند، موضوعیت پیدا می‌کند که در الگوی مسئله‌محور، نمی‌توانید این را مطرح کنید.
انتهای پیام
captcha