به گزارش
ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه «معرفت فرهنگی اجتماعی»، مقالاتی با عناوین «مؤلفهها و ویژگیهای متن اجتماعی؛ با تاکید بر نظریه اعتباریات و دلالتهای آن در تفسیر پدیدههای اجتماعی» نوشته سیدمحمد معلمی و احمد واعظی؛ «گونه شناسی تلقی های مختلف از فرهنگ در ایران: زمینهها و پیامدها» تالیف غلامرضا پرهیزکار؛ «تحلیلی بر تغییر و تحولات جمعیتی در ایران؛ با تاکید بر فرصت طلایی پنجره جمعیتی» نوشته محمد فولادی؛ «مبانی انسان شناسی سبک زندگی سیاسی امام خمینی(ره)» تالیف سیدحامد عنوانی، وحیده فخار و سیدمرتضی حسینی؛ «نسبت اراده و دانش در نظریه اجتماعی پیتر برگر» به قلم محمدرضا مالکی و عبدالحسین کلانتری و «قوم نگاری آموزشی، مطالعه موردی مدرسه نور در کنیا» نوشته سیف الله فضل الهی منتشر شده است.
مؤلفهها و ویژگیهای متن اجتماعی
در چکیده مقاله «مؤلفهها و ویژگیهای متن اجتماعی؛ با تأكید بر نظریة اعتباریات و دلالتهای آن در تفسیر پدیدههای اجتماعی» میخوانیم هیچ نظریه تفسیری بدون داشتن پیشفرضی نسبت به چیستی متن تحقق نمییابد و حوزه تفسیر پدیدههای اجتماعی، از این قاعده مستثنا نیستند. بر اساس نظریه اعتباریات علامه طباطبائی، متن اجتماعی عبارت است از: هویتی اعتبار که برای استخدام متقابل انسانهای دیگر ایجاد شده است. با توجه به خصوصیات اعتبارات اجتماعی، متن اجتماعی امری زبانمند نیست و تابع قواعد تفسیر متن زبانی نمیباشد، بلکه متن زبانی از اقسام متن اجتماعی بوده و تابع قواعد عام تفسیر متن اجتماعی است. متن اجتماعی، زمینهمند است و دارای زمینة زمانی و مکانی میباشد. متن اجتماعی، ساختارمند است و در ذات دارای لوازم و ملزومات منطقی است که مستقل از ارادة کنشگر میباشد. در نهایت، متن اجتماعی معطوف به هدف است. بر اساس این خصوصیات، خطوط کلی تفسیر متن اجتماعی عبارتند از: استقلال قواعد تفسیری از متن زبانی، تعیین نقطه آغازین، تفسیر متن اجتماعی به متن اجتماعی و لزوم تحلیل غایتشناختی. روش این تحقیق تحلیلی است.
گونهشناسی تلقیهای مختلف از فرهنگ در ایران: زمینهها و پیامدها
نویسنده مقاله «گونهشناسی تلقیهای مختلف از فرهنگ در ایران: زمینهها و پیامدها» میخوانیم فرهنگ در معنای مدرن خود، به تدریج به ایران وارد گردید و همراه با تغییراتی که این اصطلاح در غرب پیدا کرد، تلقیهای مختلفی از آن نیز در ایران رایج شد. بیشتر تلقیها، آنگاه که به فرهنگ عمومی رسید، به تدریج و در یک برداشت بومی از آن، به صورت انباشتی با هم سازگاری یافت و همزمان با آن در نظام اداری نیز جایگاهی برای آن تعریف گردید، اما در سطح نخبگانی این تلقیها گاه منشأ نزاعهایی شده است. در این مقاله که روش آن عمدتاً توصیفی است، به شش تلقی از فرهنگ در ایران که عبارتند از: آموزشهای عمومی و مدرن، مجموعه دستاوردهای بشری، میراث فرهنگی، هنر، اسلام و فرهنگ غربی، پرداخته شده و ضمن توصیف هر یک، در نهایت شش تلقی مذکور ارزیابی شده و به کمک برخی شواهد، دو تلقی اخیر از فرهنگ، بهمثابه تلقیهای اصلی و اثرگذار در ایران امروز معرفی شدهاند.
تحلیلی بر تغییر و تحولات جمعیتی در ایران؛ با تأكید بر فرصت طلایی پنجره جمعیتی
در طلیعه نوشتار «تحلیلی بر تغییر و تحولات جمعیتی در ایران؛ با تأكید بر فرصت طلایی پنجره جمعیتی» آمده است با رصد وضعیت جمعیت در ایران، و فراز و فرودهای آن، فرایند رشد جمعیت با اجرای سیاست تنظیم خانواده، در مقطعی از تاریخ کشور، و در ادامه و رها کردن این سیاست، جامعه اسلامی را با مسئله بحران کاهش شدید باوری و پیری جمعیت مواجه ساخت. این رویکرد کاهش جمعیت، با اعلام رهبر فرزانه انقلاب در سال 1391 تغییر و به گفتمان افزایش جمعیت تبدیل گردید. از آن زمان تاکنون این سیاست آنگونه که باید، از سوی مسئولان نظام مورد توجه قرار نگرفت. علیرغم پیامدهای منفی کاهش باروری و جمعیت و خاکستری شدن آن، به نظر میرسد ایران در یک پیچ بزرگ و فرصت طلایی پنجره جمعیتی قرار دارد؛ فرصتی که بسیاری از کشورهای جهان مترصد آن هستند که اگر به درستی مدیریت شود، بسیاری از تهدیدات پیش روی جمعیت از بین خواهند رفت. این مقاله با روش تحلیلی و اسنادی، به وضعیتشناسی ابعاد تحولات جمعیتی در ایران پرداخته، با واکاوی پیامدهای کاهش چمعیت، به فرصت طلایی پنجره جمعیتی اشاره دارد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که در پنجره جمعیتی با مدیریت صحیح میتوان تهدید کاهش جمعیت را به فرصت تبدیل کرد و به توسعه كیفی سرمایه انسانی، افزایش عرضه نیروی كار، افزایش پساندازها و سرمایهگذاریهای مردم، كاهش فقر و مدیریت نوسانات سنی تولید و مصرف اقدام نمود.
مبانی انسانشناسی سبك زندگی سیاسی امام خمینی(ره)
نویسنده مقاله «مبانی انسانشناسی سبك زندگی سیاسی امام خمینی(ره)» در چکیده مقاله خود آورده است سبک زندگی سیاسی عبارت است از: «شیوههای مواجهه با مهمترین وظایف بهمنظور نیل به اهداف در ساحت زندگی سیاسی». امام خمینی(ره) شخصیتی معاصر، متخلق و صاحب سبک است که اقدام بینظیر ایشان در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و رهبری آن، زمینهای مناسب برای بررسی سبک زندگی سیاسی ایشان را فراهم آورده است. با توجه به شکلگیری سبک از مبانی منحصر به فرد صاحب آن و همچنین نقش بسزای مبانی انسانشناسی در ترسیم سبک زندگی سیاسی، مسئلة اصلی این پژوهش، بررسی مهمترین مبانی انسانشناسی امام و تأثیر آنها در سبک زندگی سیاسی ایشان است. این پژهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی آثار به جای مانده از امام خمینی ره میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در سبک زندگی سیاسی امام، شیوههای مواجهه با وظایف سیاسی ـ همچون اقامه عدل، مبارزه با ظلم و انظلام، بصیرتافزایی نسبت به عدم مشروعیت طواغیت و محاسن نظام دینی و غیره ـ متکی بر مبانی انسانشناسی همچون سرشت الهی انسان، نامحدود بودن انسان از حیث ظهور کمالات، اختیار انسان در تعیین سرنوشت و اولویت حیات اخروی نسبت به زندگی دنیایی است.
نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر
در چکیده مقاله «نسبت اراده و دانش در نظریة اجتماعی پیتر برگر» آمده است سؤال تاریخی پیرامون نسبت اراده و دانش این است که آیا اراده و در نهایت کنش، تابع معرفت و علم است یا این اراده است که معرفت را سامان میدهد؟ امتداد این پرسش، در ساماندهی یک نظریه اجتماعی به طور عام، و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر و توماس لاکمن به طور خاص چنین است که به چه میزان اراده در شکلگیری معرفت نقش ایفا میکند؟ ایجاد دوگانه اراده به ادراک معرفت و اراده به ایجاد معرفت، به ما کمک میکند با تحلیل و تشریح مفاهیم اساسی نظریه اجتماعی برگر، نشان دهیم در هر یك از مفاهیم این نظریه، نسبت اراده و معرفت چگونه است. در برخی مفاهیم، نه اراده به ادراک و نه اراده به ایجاد معرفت وجود ندارد. مثل موقعیت چهرهبهچهره. در برخی از مفاهیم هم اراده به ایجاد معرفت و هم اراده به ادراک معرفت وجود دارد؛ مثل سنخبندی. در برخی از مفاهیم در ابتدا اراده به ایجاد معرفت وجود دارد، اما در نهایت، اراده به ادراک معرفت تبدیل میگردد؛ مثل سنت و نهادسازی. این مقاله نشان میدهد که در جریان یک نظریه، معرفت به چه میزان متأثر از اراده است. این پژوهش از روش تحلیل عقلی بهره گرفته و با نقد و بررسی اسناد کتابخانهای تنظیم گردیده است.
انتهای پیام